سیزدهمین جلسه از دوره بیستم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی ساوه ویژه مسافران وهمسفران با استادی راهنمای محترم آقا پرویز و نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر رضا با دستورجلسه (از فرمانبرداری تا فرماندهی) روز پنج شنبه مورخ ۱۲شهریور ماه ۱۴۰۴ راس ساعت۱۶/۳۰دقیقه برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان پرویز هستم یک مسافر. از دبیر و نگهبان جلسه و دوستانی که نوشتارها را قرائت کردم تشکر میکنم دستور جلسه امروز در دو بخش است یک بخش دستور جلسه هفتگی و بخش دوم تولد مرزبان مسافر حسن. دستور جلسه این هفته درباره (از فرمانبرداری تا فرماندهی است). همه میدانید که هر کس که میخواهد به فرماندهی برسد باید فرمانبردار خوبی باشد باید تمام کارهایش را درست انجام بدهد تا بتواند به یک فرمانده خوب تبدیل شود، این کار چگونه اتفاق میافتد؟ اول از نظم شروع میشود همه چیز باید نظم داشته باشد وقتی کسی همه کارهایش روی نظم و فرمانبرداری باشد بعد به مرور زمان یواش یواش به آن نقطه و آن هدفی که باید برسد، میرسد. در رابطه با فرمانبرداری اگر ما بخواهیم یک چیزی را داشته باشیم و حفظ کنیم و قدر چیزی را بدانیم باید سعی و تلاش کنیم تا حفظ شود. آقای مهندس در صحبتهایش میگویند: وقتی یک نفر در کمپ ترک میکند میبینی ۲۰ سال گذشته هنوز میگوید خدا را شکر امروز صبح پاک هستم و شب میگوید خدا را شکر امروز پاک ماندم و این شخص جلسه میرود تا حالش خوب باشد و بعد از ۲۰ سال سعی و تلاش میکند تا ترک را حفظ کند و با عذابهایی که درد دارد ولی سعی میکند آن را نگه دارد. ما باید قدر چیزهایی را که خداوند به ما داده است را بدانیم و حفظ کنیم ما چیزی را آسان به دست نیاوردهایم که از آسان از دست بدهیم وقتی مسئولیتی به عهده داشته باشیم باید آن را به نحو احسن انجام بدهیم و در راستای آن حرکت و سعی و تلاش کنیم تا هیچ حرفی در آن نباشد. وقتی من به ایجنتی میرسم بگویم خوب من شال ایجنتی را گرفتم و با تلفن همه کارها را هماهنگ کنم و تمام شود ولی اینطور نیست باید سعی و تلاش کنم و در راستای رشد و شکوفایی شعبه حرکت کنم یک فرمانبردار خوب کسی است که وقتی فرمانده به او میگوید فلان ساعت فلان جا باش سر ساعت حاضر باشد این نیست که من سعی و تلاش کنم که اعضا بیایند و خدمت کنند ولی من خدمت نکنم باید تلاش کنیم که همه اعضا با همدیگر خدمت کنیم تا تغییر و رشد را انجام بدهیم. اگر بخواهیم همه کارها درست باشد باید نظم داشته باشیم و سر ساعت حاضر باشیم. آقای مهندس در صحبتها میگویند: که دژبان، یک سرباز صفر هست ولی میتواند از یک سرهنگ بازخواست کند از سرهنگ بپرسد که چرا دیر آمدی یا چرا کارش را درست انجام نداده، پس اینجا هم مرزبان هم مثل دژبان است مرزبان ممکن است ۹ ماه رهایی داشته باشد از یک راهنما یا یک سفر دومی که ۱۵ سال رهایی دارد، به او بگوید که چرا کارت را درست انجام نمیدهی؟ ما باید در اینجا بگوییم چشم، زمانی ما موفق میشویم و به درجه فرماندهی میرسیم که تمام صحبتهایی که به ما گفته میشود را به نحو احسن انجام بدهیم. اگر ما کارمان را درست انجام ندهیم مثل آن ماشینی است که در یخبندان که اگر درست حرکت نکنیم به ته دره سقوط میکنیم پس باید درست حرکت کنیم و مسیر را خوب بشناسیم. ما باید قدر این مکان و صندلیها را بدانیم و در حفظ آن سعی کوشش کنیم و اینها را به آیندگان هدیه بدهیم تا بتوانند راحت سفر کنند.

پیام تولد:
حسن عزیز
انسان برای رسیدن به درجه رفیع انسانی باید دو مولفه را سرلوحه کار خود کند،یک آموزش و دیگری خدمت امیدوارم در کارهای خود موفق باشید.
بخش دوم تولد مرزبان مسافر حسن است حسن یکی از بچههایی بود که کارش را درست انجام میداد، البته اول سفر همه رهجوها یک بهانهای برای سیدی نوشتن دارد ولی بعد از اینکه در مسیر قرار میگیرند یواش یواش کارشان را درست انجام میدهند مسافرحسن سر ساعت حضور داشت یک مسافری که خوب سفر میکند سر ساعت در جلسه حاضر میباشد و نظم دارد و در مشارکت شرکت میکند اعلام سفر میکند و کارش را درست انجام میدهد. مسافر حسن چون فرمانبردار خوبی بود الان میتواند فرمانده خوبی باشد و به جایگاه مرزبانی رسید امیدوارم در آینده به جایگاه راهنمایی برسد و یکی از خدمتگزارهای خوب شعبه ساوه باشد. من اولین سال تولد رهایی را به حسن آقا و به خانواده و به اعضای شعبه تبریک عرض میکنم.

آخرین آنتی ایکس:شیره و تریاک
روش درمان:DST
داروی درمان:OT
مدت سفر اول:۱۱ماه و ۲۰روز
راهنما:آقای پرویز
ورزش در کنگره:والیبال
رهایی:۱سال و۷ماه
آنتی ایکس: سیگار
آدامس نیکوتین دار
رهایی ۹ماه
راهنما:آقای پرویز
آرزوی مسافر حسن آرزو دارم که علم کنگره جهانی شود و هر کس که میخواد از این مکان و علم کنگره برخوردار باشند بتوانند بیایم و بهرهمند شوند.

سلام دوستان حسن هستم یک مسافر خدا را شاکر و سپاسگزارم که در کنگره هستم و این حس و حال خوب را دارم و این را برای اولین بار تجربه میکنم خدا را شکر میکنم که اذن ورود به کنگره برای من هم صادر شد تا از آموزشها و علم کنگره برخوردار باشم از آقای مهندس و خانواده محترمشان و استاد امین تشکر میکنم تا این بستر مناسب را برای ما فراهم کردند و همچنین از راهنماهای محترم تشکر میکنم که واقع از دل سوزانه و محبت و با محبت خدمت میکنند و یاد میکنم از آقا رضا عابد که راهنمای تازه واردین بود من اول با ترس و دلهره آمدم ولی با راهنمای آقای عابد که خیلی تاثیرگذار بود در کنگره ماندگار شدم اول توصیف کنگره برای من قابل درک نبود ولی الان میبینم که کسی که بخواهد حال به حال خوش برسد و خواسته داشته باشد در راه کنگره قدم بردارد کار راحتی است چون اینجا راهنماها و استادانی داریم که این را طی کردند و همه جوره تجربه و آموزش دارند و میتوانند کمک کنند من هم از همه دوستانی که در این جشن مرا همراهی کردند تشکر میکنم.
سلام دوستان اعظم هستم یک همسفر خیلی خوشحال هستم که امروز در جمع شما شرکت کردم خدا را شاکرم که مسافرم در این مکان به حال خوش و رهایی رسید از راهنماها و اعضای کنگره که خدمت میکنند تشکر میکنم و از راهنمای مسافررم آقای پرویز سپاسگزارم که موافقم را همراهی کردند.
سلام دوستان نازنین هستم همسفر از آقای مهندس دژاکام تشکر میکنم که این مکان مقدس را فراهم کردند تا مسافران به حال خوش برسند و از راهنمای عزیز علی الخصوص آقای پرویز بلاغی.

مرزبان کشیک: مسافر رضا
نگارش متن: مسافر علی (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر ناصر
تنظیم و ارسال: مسافر علی
- تعداد بازدید از این مطلب :
107