ما در کنگره۶۰ قوانین صحیح زندگی کردن را یاد گرفتیم؛ درحالیکه قبل از ورود به این مکان مقدس نمیدانستیم هدف از خلقت انسان چیست؟ انسان بودن و انسانی اندیشیدن را در گرو منافع خود میدانستیم و فقط ظاهراََ زندگی میکردیم.
خداوند بزرگ را شکر میکنم که مسافرم مصرفکننده شد و من به اذن خداوند در مسیر کنگره که همانند یک دانشگاه بزرگ است، قرار گرفتم تا از آموزشهای بینظیر آن بهرهمند شوم.
عنوان وادی هفتم میگوید: «رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری، آنچه برداشت مینمائیم». در ابتدا به معنای لغوی واژگان آن میپردازیم: ۱_ رمز: امر یا مطلب غیرمفهوم که برای حل هر مسئله یا هر قفلی ما به کلید نیاز داریم. ۲_ راز: مطلب پوشیده و پنهان. ۳_حقیقت: حق، اصل و منتهای هر چیز، راستی و درستی. ۴_ کشف: آشکار ساختن و پیدا کردن هر مطلبی.
ناگفته نماند که کشف با اختراع فرق میکند. کشف؛ یعنی چیزی وجود دارد که آن را پیدا میکنند؛ ولی در اختراع چیزی را که وجود ندارد، میسازند. پیدا کردن راه مهم است؛ ولی از آن مهمتر ایناستکه وقتی کسی راه را پیدا کرد؛ باید در آن مسیر حرکت کند تا به نتیجه مطلوب و یا وضعیت سالم و خوب برسد؛ بهعنوانمثال شخص با ورود به کنگره در مسیر آموزش قرار میگیرد و همه چیز برای یک سفر خوب مهیا است؛ ولی آن شخص درگیر حاشیه و مسائل دیگر میشود و روی مسافرش تمرکز میکند.
ما گاهیاوقات میخواهیم تمام مسائل را با تفکر و یا بدون تفکر حل کنیم؛ اما باید بدانیم بهترین گنج ایناستکه دنیای درون خودمان را بگردیم تا بتوانیم نقاط تاریک وجودمان را کشف کنیم و بپذیریم که چهقدر اشتباه داریم و با عدم فراموشی گذشته خود برای کاشتن بذر مناسب در آینده تمرکز داشته باشیم.
اگر متن وادی هفتم را خوب مطالعه کرده باشید، متوجه میشوید چه بسا انسانهایی که بهشدت خواستار رهایی از دام اعتیاد بودند؛ اما نتوانستهاند راه اصولی و صحیح درمان این بیماری را پیدا کنند، بارها و بارها اقدام به ترک اعتیاد خود نمودند؛ اما نهتنها نتیجهای نگرفتند، بلکه بهمراتب پیشازپیش در اعتیاد فرو رفتند؛ بهعبارتدیگر هربار که خواستند ترک کنند سراغ ماده خطرناکتری که بهزعم آنها دارو بوده رفتند و اعتیاد آنها سنگینتر شده است. چهبسا افرادی که مصرفشان تریاک بود؛ اما برای ترک اعتیاد خود بهسراغ قرصهای روانگردان رفته و سر از دنیای خطرناک اعتیاد به قرص درآوردند.
اولین گام برای کشف حقیقت، یافتن راه درست است. حقیقت در دوردستها نیست؛ بلکه در همین نزدیکی پیش دست ماست. حقیقت بودن در همین لحظه و درک آن است. درک ساعت، فضا و مکان است. درک مفهوم بودن است و بودن؛ یعنی زندگی کردن. ما انسانها باید هر چیزی که داریم و به هر چیزی که میرسیم، رمز و راز آن را کشف کنیم.
نویسنده: همسفر ساره رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم)
عکاس: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی جواد گلپایگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
91