English Version
This Site Is Available In English

فرمانبردار یعنی فرمانبردار بی چون و چرا

فرمانبردار یعنی فرمانبردار بی چون و چرا

جلسه چهاردهم از دوره چهل و سوم از کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی کاسپین، با استادی راهنما مسافر امید، نگهبانی مسافر عباس و دبیری مسافر عباس با دستور جلسه « از فرمانبرداری تا فرماندهی » پنجشنبه ۶ شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به‌کارکرد.

سخنان استاد :
قبل از هرچیز خداروشکر می کنم که یک جلسه دیگر در این جایگاه قرار گرفتم تا آموزش بگیرم از نگهبان جلسه سپاس گزارم و به مرزبان های جدید که انتخاب شدند تبریک می گویم و به مرزبانان گذشته خداقوت عرض می کنم انشاالله 14 ماه همراه با آموزش در کنار این عزیزان باشیم  دستور جلسه از فرمانبرداری تا فرماندهی با خودم فکر می کردم که وقتی یک سفر اولی وارد کنگره می شود وارد یک لژیون می شود باید فرمانبردار فرمانده که همان راهنمای لژیون باشد، حال من در هر جایگاهی که هستم چه فرمانبردار چه فرمانده چه سفر اولی یا حتی راهنما، چطور فرمانبرداری  کنم این خیلی مهم است من به عنوان سفر اولی فرمانبردار راهنمایم هستم اگر راهنمایم یک فرمانی را صادر کند که بر خلاف دانسته های من است بر خلاف تفکراتی که من در ذهن خودم پرورش دادم باشد آن وقت باید فرمانبرداری بکنم یا نه راهنمایم همیشه می گفت من سر لژیونم نشسته بودم که راهنمایم من را صدا کرد و گفت ماست چه رنگی است گفتم هرچی شما بگویید آقا ، من می گویم سیاه است باز می گویم هرچی شما بگویید منظورم این است که فرمانبردار یعنی فرمانبردار بی چون و چرا آقا شما دارید اشتباه می کنید سفید است این خیلی مهم است حتی بر خلاف آموزش های بیرون راهنما اگر بگوید 2+2 می شود 5 به نفع رهجو است که قبول کند به نفع آن است که فکر کند راهنمای آن بهترین راهنمای دنیا است اینطور به نتیجه می رسد چون راهنما دارد به قول معروف آن رهجو را می سازد رهجو باید با تفکرات بیرون کنگره را کنار بگذارد عین یک فلش خالی باشد آموزش های راهنما را بگیرد و کاربردی کند من در سفر اول خود یادم می آید که چشمی گفته باشم وعمل نکرده باشم به اعتقاد شخصی خود من 3 نوع چشم داریم یک رهجو چشم می گوید و هیچ عملی انجام نمی دهد یک چشمی است که شما چشم می گویی و فرمان راهنما را نصفه و نیمه انجام می دهید یک نوع چشم دیگر داریم که از داخل آن راهنما در می آید آن چشم است که به درد کنگره می خورد آن چشمی که با تموم وجود بگویی اگر چشم را با تمام وجود بگویی به نتیجه می رسی قطعا داخل زندگی هم آن چشم به درد شما خواهد خورد جای این همه آموزش که در کنگره وجود دارد برای رهای یک شخص است کنگره 60 به شما تضمین می دهد حرف راهنما را 21 روز گوش بدهید اگر حال شما خوب نشد من خودم می آیم و با هم مواد مصرف می کنیم این یعنی فرمانبردار بودن، کجای دنیا به شما تضمین می دهند که اعتیاد درمان دارد طول درمان از آن ها می پرسند می گویند ما نمی دانیم فرمانبردار بودن به نظر من به نفع رهجو است در کنگره 60 بیماری اعتیاد شدید تر است در سفر اول درمان اعتیاد باید اولویت رهجو باشد.

سخنان استاد دستور جلسه دوم :
اما در مورد دستور جلسه دوم تولد آقا رحمت اگه در سالن حضور دارند  بلند شوند و تشویقش کنید آقا رحمت در خانواده مذهبی به دنیا آمد تا جایی که من اطلاع دارم پدرش میخواسته آخوند بشود اینجا یه پرانتزبازکنم و بگویم من خودم به شخصه از مصرف کننده شدنم پشیمان نیستم که اگر یکبار دیگر به دنیا بیایم آن مسیری که آمدم دوباره میروم عملی میشوم چون اعتیادی که به کنگره ختم بشود نهایت عشق وحال است رحمت از رهجوهای فرمانبردار من بود تو سفر اول و هم تو سفر دوم خدمتگزار بود بهش تبریک میگویم این تولد را، برخی از رهجوها  در سفر اول لاغرهستند راهنما به قول معروف رهجویش را شخم میزند اعتیادشان که درمان میشود چاق میشوند و باید فکر چاقی بچه ها هم باشد تبریک میگویم این تولد را که رهجوی فرمانبردار بود رهجوی فرمانبردار به جشن تولد رهایی می رسد اگر فرمانبردار نباشد بعد رهایی فکر میکند گیرآن یک بست تریاک یا یک گله هیروئین بوده و باید پله های ترقی را طی کند و به جایگاه راهنمایی برسد تشکر می کنم که به صحبتهای من گوش کردید.

اعلام سفر مسافر:
آخرین آنتی ایکس شیره تریاک، ده ماه و یک روز سفر کردم با روش دی اس تی با داروی درمان شربت اوتی ، با راهنمایی آقا امید لژیون ششم ورزش در کنگره فوتبال هم اکنون شانزده ماه و هجده روز آزاد و رها هستم.

آرزوی مسافر:
امیدوارم همه ی سفر اولی ها به رهایی برسند.

سخنان مسافر رحمت :
از خدای خودم خیلی تشکر می کنم از راهنمای عزیزم خیلی تشکر می کنم از مهندس خیلی تشکر می کنم که این بستر فراهم کرده تا من رحمت بیاییم اینجا درمان شوم از همه عزیزان خیلی تشکر می کنم از حسین آقا ایجنت محترم شعبه تشکر می کنم از مرزبانان خیلی تشکر می کنم در مورد حس و حالم بگویم آنهایی که تجربه کردند خودشان می دانند چقدر استرس دارد البته استرس نیست یک حال خوبی است اون موقع که مصرف می کردم این همه نعشه نمی شدم خیلی حال خوبی است از همه شما تشکر می کنم که اینجا هستید منم هستم

اگر بخواهم در مورد دستور جلسه بگویم از فرمانبرداری تا فرماندهی  فرمانبردار بودم که اینجا ماندم ولی الان اول صبح خدای بزرگ شکر می کنم که طلوع آفتاب بیدار هستم من تو سفر اول فکر نکنم یه خط بیشتر دارو خورده باشم حتی روزهایی که حالم خوب نبود پارسال اولین روز ماه رمضان سقوط آ زاد بودم دیدم حالم خوب نیست زنگ زدم به راهنمای خودم گفت بلند شو برای خدمت ماه رمضان به شعبه برو من هم با خدمت کردن در شعبه حالم خوب خوب شد انشالله سفر اولی هایی که در شعبه خواسته دارند خوب شوند و این جایگاه تجربه کنند از همه شما خیلی تشکر می کنم شما هستید که من هم در کنگره هستم که اگر آموزشهای کنگره نبود من هم در کنگره نمی ماندم.

مرزبان کشیک: مسافر رمضان
عکاس: مسافر مسافر امیر
تایپ: مسافر مسافر سعید ل5 ،مسافر رضا 
تنظیم: مسافر سعید ل 23
تهیه ‌شده در سایت مسافران کاسپین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .