English Version
This Site Is Available In English

ایمان به آن سیستم

ایمان به آن سیستم

دوازدهمین جلسه از دوره پانزدهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰ ، نمایندگی دکتر علیرضا (مبارکه)، با استادی راهنمای محترم مسافر محمدحسین، نگهبانی مسافر مهرداد و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه ‌اول« از فرمانبرداری تا فرماندهی » و دستور جلسه دوم  « جشن پنجمین سال رهایی مسافر اکبر» روز پنج‌شنبه 13 شهریورماه ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمدحسین هستم یک مسافر: خدا را سپاس می گویم تا بتوانم بار دیگر بتوانم در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم و خدا را سپاس می گویم که در این جیگاه آموزش می گیرم و به اندوخته های خود اضافه می کنم.دستور جلسه اول در مورداز فرمانبرداری تا فرماندهی  و در این دستور جلسه بدانیم که تعاریف فرمانبرداری و فرماندهی چیست؟ فرماندهی یعنی توانایی انجام یک کار و من بتوانم یک کاری را انجام دهم، مثل بالا و پایین بردن دست و به این می‌گویند شو شود.

من در زمان مصرف فرماندهی را از خودم گرفته بودم و به دست نیروهای اهریمنی سپرده بودم و برای اینکه این فرماندهی را بدست بگیرم باید فرمانبرداری نمایم، یعنی اول باید آموزش بگیرم و آموزش صحیح و درست بگیرم و زمانی می‌توانم فرمانبردای کنم یک مثلثی را در نظر می‌گیرم که یک ضلع آن فرمانبرداری و ضلع دیگر آن ایمان و قاعده این مثلث را فرماندهی در نظر بگیرم و زمانی می‌توانم فرمانده خوبی باشم که به آن قضیه ایمان کامل داشته باشم. یعنی من به خودم ایمان داشته باشم که قدرت‌هایی در خودم دارم که می‌توانم استفاده ببرم و گاهی اوقات خودم از این قدرت‌ها اطلاع ندارم و باید به خودم ایمان قوی داشته باشم. اینکه به راهنمای خودم ایمان داشته باشم، باید هر آنچه راهنما به من می‌گوید بپذیرم و بهانه جویی نکنم. اگر به راهنما ایمان نداشته باشم وارد حاشیه‌ها می‌شوم وقتی وارد حاشیه بشوم دیگر فرمانبرداری یادم می‌رود.

سوم ایمان به آن سیستم است و در کنگره باید ایمان داشته باشم و ایمان داشته باشم به آن متدی که می‌خواهد من را به  فرماندهی شهر وجودی خودم برساند. برای رسیدن از فرمانبردای به فرماندهی باید از ضدارزش‌ها دوری کنم و در صراط مستقیم حرکت نماییم. زمانی که من سیگار مصرف می‌کردم نصف شب برای خرید سیگار چند کیلومتر پیاده می‌رفتم و در این جا فرمانده من سیگار بود. برای رسیدن به فرماندهی خوب، باید از خیلی موارد ضد ارزش عبور کنم. دستور جلسه دوم پنجمین سال تولد و رهایی آزادمردی اکبر است. من نمی‌خواهم درباره روزهای اول آمدن اکبر به کنگره صحبت کنم که ایشان به خاطر فرمانهایی که راهنمایان دیگر به او داده بودند دو سه تا لژیون عوض کرد و به لژیون من آمد و فکر می‌کرد که من با راهنماهای دیگر فرق دارم و انعطاف نشان می‌دهم.

به من گفت به خاطر شغلم نمی‌توانم مرتب در جلسات حاضر شوم و من گفتم باید در هفته سه جلسه از ساعت چهار تا ساعت هشت در کنگره حضور داشته باشی اگر می‌توانی بیا و اگر نمی‌توانی یک راهنمای دیگر اتخاب کن، روش کار من به این شکل است و باید سی‌دی هم بنویسی. اکبر آمد و هرچه به او گفتم انجام داد و کاملا فرمانبرداری کرد، و فکر می‌کنم در طول ده ماه سفر غیبتی نداشت. و در سفر دومش هم کاملا فرمانبردار بود و در کنگره شروع به خدمت کرد. خانم اکرم همسفر اقا اکبر در اردستان یک دوره مرزبان بودند، همسفر دیگر آن سجاد راهنمای تازه‌واردین هستند و خانم مرجان همسفر دیگر ایشان در لژیون موسیقی و نشریات خدمت می‌کردند. اقا اکبر هم در سفر دوم ابتدا در واحد OT  خدمت گرفت و در ادامه مبصر کلینک شد و پس از این خدمت‌ها مرزبان شعبه شد و امسال هم که به شکر خدا در آزمون راهنمایی قبول شد. همان طور که در پیام کنگره آمده است پایان هر نقطه و سفر، شروع سطر و سفر دیگری است و این امر با فرمانبرداری محقق شده است.

اعلام سفر مسافر اکبر: سلام دوستان اکبر هستم یک مسافر، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک، شیره، الکل روش درمان DST داروی درمان OT مدت سفر ده ماه و چهار روز نام راهنما محمدحسین رهایی پنج سال و شش ماه ورزش در کنگره باستانی، فوتبال، شطرنج
آرزوی مسافر اکبر:
آرزوم می‌کنم درد و رنج بشر با کمک علم کنگره کمتر بشود.

آرزوی همسفر اکرم:
آرزو می‌کنم کسانی که پشت در کنگره هستند و هنوز در به رویشان باز نشده بتوانند به کنگره بیایند و به رهایی برسند.
صحبت‌های مسافر اکبر:
خدا را شکر می‌کنم که در این جلسه پر انرژی شرکت کردم. از زمانی که آمدم کنگره،آموزش گرفتم و فهمیدم که فرمانبردار اعتیادم بودم و تصمیم گرفتم در جهت مثبت فرمانبرداری کنم. از تمام کسانی که در این مسیر به من کمک کردند،به ویژه آقای مهندس، راهنمایان و خانواده کنگره، صمیمانه تشکر می‌کنم.
صحبت‌های راهنمای محترم همسفر نجمه :
با تشکر از خداوند برای توفیق حضور در کنگره، اولین سالگرد تولدم را تبریک می‌گویم. از خانواده کنگره، راهنمایان و به ویژه آقای مهندس برای آموزش‌های ارزشمندشان سپاسگزارم. برای این عزیزترین خانواده آرزوی بهترین‌ها را دارم و امیدوارم با فرمانبرداری و مطالعه، به جایگاه راهنمایی برسند.
صحبت‌های همسفر محترم خانم اکرم :
سلام خدا را شکر می‌کنم که با وجود ترس و ناامیدی اولیه، با آموزش و فرمانبرداری از راهنما به آرامش رسیدم .با کنار گذاشتن تاریکی‌ها و بالا بردن دانایی، توانستم درست سفر کنم و به آسایش برسم. از آقای مهندس، راهنمایان و تمام همراهان که در این مسیر مرا یاری کردند، صمیمانه سپاسگزارم.
تایپ: همسفر پیمان
عکس: مسافر مهدی
تنظیم و ارسال: مسافر مهرداد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .