English Version
This Site Is Available In English

دروازه ورود به تاریکی‌ها نقض فرمان است

دروازه ورود به تاریکی‌ها نقض فرمان است

سومین جلسه از دوره چهارم لژیون سردار همسفران نمایندگی اسلامشهر با استادی راهنما همسفر بیتا، نگهبانی همسفر ملیحه و دبیری همسفر خدیجه با دستور جلسه از «فرمانبرداری تا فرماندهی» در روز سه‌شنبه ۱۱شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۴۵ بر‌گزار گردید.

سخنان استاد:

خدای خود شاکرم که امروز در جمع همه شما عزیزان حضور دارم «دستور جلسه این هفته از فرمانبرداری تا فرماندهی می‌باشد.» این مطلب را ما می‌دانیم که فرماندهی یک توانایی است که در وجود همه انسان‌ها داده شده؛ اما برای رسیدن به فرماندهی اول باید فرمانبردار خوبی باشیم. فرمانبرداری صور آشکار و صور پنهان دارد صور آشکار آن شامل جسم ما می‌شود که ما به جسم خود تسلط داشته باشیم دست، پا، عملکرد بدن ما و چیزهایی که دست خود ما می‌باشد؛ ولی در صور پنهان اگر ما به حس‌ها، روح و روان خود تسلط پیدا کنیم تزکیه و پالایش کنیم در راه درست از آن‌ها استفاده کنیم می‌توانیم فرمانبرداری کنیم در نتیجه وقتی به حال خوش برسیم زمان فرماندهی ما می‌شود.

فرمانبرداری از کجا شروع می‌شود؟ از همان کارهای خیلی کوچک صبح زود بیدار شدن، مسواک زدن، در کنگره حرف راهنما را گوش کردن، سی‌دی نوشتن و آموزش‌ها را عملی کردن شروع می‌شود. برای یک فرد مصرف‌کننده فرمانبرداری زمانی شروع می‌شود که گوش به حرف راهنمای خود می‌دهد و از راهنما اطاعت می‌کند به قول معروف سر خود را با سر راهنما عوض می کند چون راهنما مسیر را طی و فرمانبرداری کرده به نتیجه و حال خوش فرماندهی رسیده است. تا زمانی‌که فرمانبردار خوبی نباشیم نتوانیم آموزش‌ها را بگیریم، نتوانیم منیت خود را کنار بگذاریم و آموزش‌ها را عملی نکنیم نمی‌توانیم به فرماندهی برسیم. استاد امین می‌گویند: «فرمانبرداری برای هر یک از اعضای کنگره و برای خود من همسفر صفحه پرتابی است که بتوانم به موفقیت‌ها دست پیدا کنم و به حال خوش برسم.» وقتی فرمانبردار باشیم، آموزش‌ها را بگیریم و عملی کنیم حس‌های منفی و حس‌های بازدارنده را از خود دور می‌کنیم، آموزش‌ها را می‌گیریم، صور پنهان خود را می‌شناسیم، تزکیه و پالایش می‌کنیم و می‌توانیم در شخصیت خود تغییر ایجاد کنیم؛ وقتی که این تغییرات ایجاد شد صددرصد مسیر خود را پیدا می‌کنیم و در آن جایگاه و رتبه‌ای که قرار داریم قطعاً به فرماندهی و حال خوش می‌رسیم؛ البته فرمانبرداری فقط به حرف نیست باید عمل داشته باشیم سعی، تلاش و حرکت کنیم تا به نتیجه برسیم.

دروازه ورود به تاریکی‌ها نقض فرمان است زمانی‌که من فرمانی را می‌دانم و آن را نقض کنم صددرصد به حال بد و تاریکی فرو می‌روم؛ ولی اگر فرمانبردار باشم دریچه ورود به روشنایی برای من باز می‌شود و به فرماندهی می‌رسم. برای فرمانبردار بودن اول ما باید فرمانبردار خالق هستی خود باشیم پروردگاری که ما را آفریده و این همه نعمت به ما عطا کرده است زمانی‌که به من می‌گوید ای همسفر، ای بنده من حرمت‌ها، اصول و فرمان الهی را رعایت کنید تا به حال خوش برسید؛ پس اولین نکته فرمانبرداری و اطاعت از پروردگار رعایت و اصول قوانین است؛ وقتی من این‌ها را اطاعت کنم، از ضد ارزش‌ها دوری کنم به سمت ارزش‌ها حرکت کنم؛ حتماً به آن فرماندهی، تعادل و حال خوش هم می‌رسم. فرمانبرداری و فرماندهی یک مسیری را برای من مشخص می‌کند؛ مانند یک اتوبانی که علامت‌گذاری شده است؛ وقتی فرمانبرداری می‌کنم مسیر حرکت و مقصد من مشخص می‌‌شود با حرکت در این مسیر می‌توانم به موفقیت برسم و فرمانبردار خوبی باشم؛ اگر من بتوانم فرمانبرداری را یاد بگیرم من بیتا از نیروهای خفته‌ای که آموزش گرفتم و در درون خود من وجود دارد در جهت صراط‌ مستقیم پالایش و تقویت کنم اینجا است که می‌توانم به نفس اماره خود غلبه کنم و از آن پیروی نکنم تا بتوانم آن را وارد نفس لوامه و ان‌شاالله در آینده به نفس مطمئنه تبدیل کنم.

زیاد صحبت نمی‌کنم از مشارکت شما عزیزان استفاده می‌کنم؛ ولی ربط نمونه بارز این دستور جلسه به اعضای لژیون سردار می‌باشد آمدند، یاد گرفتند، آموزش گرفتند، فرمانبرداری کردند. خدا را شکر که در جلسه حضور دارید نشانه بارز این است که ما آموزش گرفتیم افرادی قبل از ما بودند، فرمانبردار بودند و آمدند این جایگاه و این مکان را برای ما فراهم کردند حالا وظیفه من است؛ وقتی در کنگره۶۰ یا در این مسیر سبز قرار گرفتم افرادی که به من خدمت کردند من هم ادامه راه آن‌ها باشم، فرمانبردار مسیر جناب آقای مهندس باشم، این مسیر را هم‌چنان سبز و استوار نگه دارم؛ اگر عضو لژیون سردار می‌شوم با شور و هیجان وارد نشوم، تفکر و تعقل کنم؛ اگر تعهدی را قبول می‌کنیم با آموزشی که از کنگره گرفتیم وظیفه‌ای که قبول می‌کنیم با اختیار خود قبول می‌کنیم تعهدی خود را به موقع پرداخت کنیم؛ چون پرداخت آن تعهدی در اصل ثابت می‌کند که من یک فرمانبردار خوبی بودم حال و دل من را خوب می‌کند. حالا که در لژیون سردار قرار گرفتیم خدا را شکر می‌کنیم ان‌شاالله همه ما در این راه ثابت قدم باشیم، فرمانبردارهای خوبی باشیم، تعهدی‌های خود را به موقع پرداخت کنیم، در پیشرفت اهداف کنگره تلاش کنیم و اینکه با تعقل، تفکر و بدون هیجان وارد شویم. اینجا از آقای مهندس بسیار سپاسگزارم که این بستر سبز عشق و محبت را برای ما فراهم نمودند تا آموزش بگیریم و ان‌شاالله با آموزش‌‌های که آقای مهندس و راهنماهای عزیز می‌دهند هم‌چنان فرمانبردار باشیم و بتوانیم تغییر را در خود ایجاد کنیم و این تغییرات نه برای کنگره باشد؛ بلکه برای زندگی خارج از کنگره هم باشد تا بتوانیم ثابت قدم و موفق باشیم و در هر جایگاهی چه در زندگی، کنگره و جامعه بتوانیم در آن جایگاه به فرماندهی و حال خوش برسیم.

تایپیست: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر عاطفه(لژیون چهارم)
عکاس: مرزبان همسفر زهرا
ویرایش: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر منیره(لژیون ششم) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر منیره ( لژیون ششم) نگهبان سایت.
همسفران نمایندگی اسلامشهر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .