آقای مهندس در سیدی هیچی میفرماید: هر چیزی دو چهره دارد، یکی صور پنهان و دیگری صور آشکار است. هر چیزی را با چشم درون و بیرون میبینیم، همه چیز دارای چند چهره هست و ما با تعصب به یک چهره میچسبیم؛ در مورد اعتیاد سازمان NA میگوید ما فقط با معنویات میخواهیم فرد را درست کنیم اما این قضیه مثل این هست که میخواهی خانهای بدون مصالح درست کنید. اعتیاد هم همین است، که بیان ژن را از تنظیم خارج میکند و باعث مشکل میشود و این باید بازسازی شود، اما گروه مقابل میگوید ما با روانپزشکی کار نداریم و در مقابل هم سیستم پزشکی میگوید ما میخواهیم اعتیاد را فقط با دارو درمان کنیم؛ اما این هم درست نمیشود.معتادان گمنام ۱۲ قدمی و سیستم پزشکی در مقابل هم، قرار گرفتند، در صورتی که باید در کنار هم باشند تا بتوانند اعتیاد را درمان کنند.
جهان اشراق فاصله شما با مادیات است، باید از این بگذرید، تا به آن برسید. یکی گفت: خدا کجاست؟ آن یکی گفت: باید از خودت بگذری تا خدا را ببینی. در یک حوض که آبی لجن و تیره دارد و یک حوضی که آب زلال و تمیز داشته باشد، آیا اینها با هم یکی هستند؟ نه! انسانها هم حکم این دو حوض را دارند؛ افکار منفی، اضطراب، دروغ، غیبت و قضاوت حکم حوضی که پر از لجن هست را دارد. آنجا که به طرف ارزشها حرکت میکنیم آن حوض زلال هست. اگر افکار و اندیشهی ما درست شود، به جهان اشراق نزدیک میشویم.آیا دلیل افسردگی ما، زندگی در گذشته است؟ یا دلیل اضطراب ما زندگی در آینده است؟ حوض لجن هم فقط به غیبت نیست، ممکن است که طرف جنسی را گران بفروشد یا کم فروشی کند، او هم حکم حوض گلآلود و لجنزار را میدهد.
اینجا مهندس میگوید: "روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست بهر طلب طعمه پروبال بیاراست" یعنی وقتی عقاب تیر از شکارچی خورد دید که تیر از پر عقاب هست و گفت: " از ماست که بر ماست." وقتی به هردلیلی کم آبی و کمبود برق هست، آیا من رعایت میکنم؟ پس وقتی رعایت نمیکنم، همان حوض لجنزار میشوم. وقتی افکار و اندیشهات آرام باشد همیشه در آرامش هستی. اگر میخواهی حوض زلال باشی باید از حوض لجن عبور کنی. ما تابع سه نیرو هستیم، خواست، تقدیر و فرمان الهی.همیشه خواست ما هست اما تقدیر و فرمان الهی در رأس کار است که تابع آن هستیم. برای همه فرمان صادر شده است، همه پیامبران، امامان و تمام ادیان گفتهاند: که ضد ارزشها را انجام ندهید، آنها فرمان هستند که صادر شده است و ما اجرا میکنیم تا بهترین نتیجه به ما داده شود.
انسانها فکر میکنند همه چیز مال آنهاست در صورتی که فقط دست آنهاست؛ ما مالک هیچ چیز نیستیم، ما فقط مالک عشق و محبت هستیم. ما خیال میکنیم جاودانه هستیم این انفاقهایی که میکنیم نهایت گذشت، صبر انسان، فهم و بزرگی او را نشان میدهد و باعث صعود انسان میشود و به خداوند نزدیک میشود. انفاق فقط پول دادن نیست، بلکه تمام کارهای کوچک مثل کمک کردن یا لبخند زدن هم انفاق محسوب میشود. غم بزرگ میتواند انسان را به دو درجه پایینترین یا بالاترین مقام الهی سوق دهد. هر مشکلی که پیش میآید، برای ما بار آموزشی دارد و یا تسویه حساب و تقاص در آن هست. جهان کاروانسراست و همه آدمها چند صباحی در این جهان هستند و میروند.
نویسنده: همسفر انسیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یکم)
رابط خبری: همسفر سولماز رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یکم)
ارسال: همسفر میترا دبیر سایت
همسفران نمایندگی پردیس
- تعداد بازدید از این مطلب :
47