English Version
This Site Is Available In English

تنبیه باید درجهت جهت ارشاد انسان‌ها باشد نه نابودی آن‌ها

تنبیه باید درجهت جهت ارشاد انسان‌ها باشد نه نابودی آن‌ها

مبحث مربوط به جهان اشراقی است. اشراق، یعنی طلوع نور یا تابش نور که حکمت اشراق در قرن هفتم به‌وجود آمد و فلسفه آن برمبنای کشف شهود است. کشف ‌شهود، یعنی از مسائل درون می‌گذرد و به مراحل بالاتری می‌رسد که هرچیزی دو چهره دارد؛ یک چهره آشکار و یک چهره پنهان که باید آن‌ها را شناخت که این شناخت نیاز به حس خارج ازجسم دارد.

در مراحل آفتاب انسان‌ها، خردمندان، اندیشمندان، فلاسفه و عارفان در بالاترین نقاط در اشتباه هستند؛ مثل اعتیاد که هرکسی یک نظری دارد، پزشکان می‌گویند: فقط با دارو درمان می‌شود، عرفا می‌گویند: برمبنای معنویات، روح و روان است یا اعتیاد متادنزی یا بیماری ذهنی است چون همه یک قسمت آن‌ را می‌بینند.

در مقابل حکمت اشراق، حکمت مشراع که یک مکتب فلسفی است، شکل گرفت و به استدلال و عقل‌گرایی معتقد هستند؛ ارسطو معتقد بود همه چیز برمبنای دیدن است؛ یعنی هرچه را که ما می‌بینیم، قابل بحث و بررسی است، در حالی‌که هر دو درست می‌گویند: در تقابل همدیگر قرار ندارند و برداشت آن‌ها اشتباه است.

همه چیز دارای چندچهره است و ما با تعصب به یک چهره نگاه می‌کنیم و در هرمسئله‌ای همه را در تقابل هم قرار می‌دهیم. در اعتیاد ما ثابت کردیم که بیان ژن‌ها از کنترل خارج و دیسگولره شدند و باعث مشکلات زیادی گردیده و باید بازسازی شوند. گروهی که در تقابل قرار گرفته می‌گویند: من کاری به روان‌پزشکی و روان‌شناسی ندارم ما با دارو  مواد و ظاهر فرد مصرف‌کننده را درمان می‌کنیم؛ این‌ها در مقابل همدیگر قرار گرفتند در حالی‌که هرکدام  یک طرف سکه را می‌بینند، باید کنارهم باشند ولی هر کدام یک قسمت را می‌بینند. فاصله شما با جهان اشراق تا بهشت‌برین خود شما و مادیات هستید؛ جهان اشراق همین جاست و اگر می‌خواهی وارد جهان‌اشراق شوی از خودت بگذر.

حوضی که لجن و کثیف است با حوضی که روان و تمیز است با هم یکی نیستند؛ حوض یعنی افکار، اندیشه و تفکر که باید درست شود. همه انسان‌ها هم حکم همین حوض را دارند؛ آن‌هایی که داری افکار منفی‌اند پر از اضطراب، دروغ وغیبت هستند، خیرخواه دیگران نیستند و همه کارهای ضدارزشی انجام‌‌ می‌دهند، همان حوض کثیف و پر از لجن هستتد، حوض‌های کثیف انسان‌های ناپاکند که همه چیز را برای خودشان می‌خواهند و دنبال منافع خانواده و گروه خود هستند ولی حوض‌های پاک و روان کسانی هستند که خیرخواه دیگرانند و برای همه انسان‌ها خیرخواهی می‌کنند؛ حتی آن‌هایی که بهش بدی کرده‌اند، این انسان‌ها گرفتاری فکری ندارند، در آسایش و آرامش هستند و درحال زندگی می‌کنند ولی انسان‌های کثیف جهانشان همیشه در ظلمات و تاریکی است و در سختی و مشقت زندگی می‌کنند و باید از این دروازه عبور کنند تا به حوض تمیز برسند‌. ما هرچه می‌کاریم، مطلوب‌ترین را برداشت می‌کنیم‌.

ما تابع سه نیروی خواست، تقدیر و فرمان‌الهی هستیم؛ فرمانی که صادر می‌شود، همان کلام‌الله و ارزش‌ها هستند که می‌گویند: دروغ نگو، غیبت نکن، فساد نکن و ...که اگر طبق فرامین عمل کنیم، بهترین به دست ما می‌رسد. تنبیه باید درجهت ارشاد انسان‌ها باشد نه نابودی آن‌ها. تقدیر و فرمان‌الهی کنار خواست ماست، خداوند تبارک و تعالی است که انتخاب این مسیر را می‌نمایاند. صراط مستقیم پیشرو ندارد، چون پیشرو آن الله است؛ پیشرو اصلی خداوند است که راه را برای ما مشخص می‌کند و ما فرمان خداوند را اجرا می‌کنیم تا راه را گم نکنیم. هرکس هرآن‌چه حق بوده و انجام داده جاودانه، پایدار و رستگار است و در آسایش و آرامش است و آن‌که ناپایدار است درخصوص خود به کارهای شیطانی می‌پردازد و عاقبت جزو راه گم‌کردگان گردیده است. راه گم کرده بلایی که سرش می‌آید هیچ وقت به نتیجه و مقصد نمی‌رسد و در آسایش و آرامش نیست.

ما سعی و کوشش می‌کنیم به آن‌چه اعتقاد و ایمان داریم به افرادی که تسلیم این راه و مسیر هستند، هدیه کنیم؛ مثل روش DST کنگره۶۰ و درمان آن‌ و چه‌قدر لذت‌بخش است در جهت صراط مستقیم حرکت کردن و به دیگران خدمت کردن اما بعضی‌ها همیشه دوست دارند، فقط بگیرند و به کسی چیزی ندهند؛ اما کنگره۶۰، با آموزش دادن صحیح به افرادی که نیازمند هستند و می‌خواهند از جهان اعتیاد، خارج شوند راه وروش را هدیه می‌کنند.

آن‌هایی که خواص هستند؛ حتی از دادن اجزای بدنشان هم دریغ نمی‌کنند، چون می‌دانند هیچ چیزی مال آن‌ها نیست؛ این حماقت انسان‌هاست که خیال می‌کنند، مالک همه چیز هستند.ما گاهی خیال می‌کنیم؛ جاودانه هستیم در حالی‌که از این زندگی ساقط شدیم، دیگر هیچ چیز متعلق به ما نخواهد بود اگر خیال کنیم همه چیز متعلق به ماست جز احمق‌بودن چیز دیگری نیست. انفاق‌های متعددی که انسان‌ها انجام می‌دهند؛ نهایت صبر، بردباری و نشانه بزرگی آن‌هاست.‌ موضوع فهم، حماقت، دانایی، نادانی،جهل و فهم است که انسان بداند هیچ چیز متعلق او نیست، همه این‌ها امانتی در دست ما هستند. زندگی ادامه دار است و با مرگ پایانی ندارد؛ تنها چیزی که قوت دارد، نیروی الهی است و بقیه چیزها باعث صعود انسان است. نیروی الهی به کسی که در صراط مستقیم قرار دارد، صدمه نخواهد زد. وقتی انفاق می‌کنی به تقرب خداوند نزدیک می‌شوی و انفاق فقط دادن پول نیست؛ یک آدرس درست دادن، یک لبخند و...است.

کلیدی‌ترین جمله این‌که غم بزرگ، لعنت خداوند نیست؛ رحمت خداوند هم است و این تو هستی که با این غم خودت را به اسفل السافلین می‌بری یا بالاترین مقام می‌رسانی. غم باعث شکوفایی انسان است یا باعث ناامیدی و انواع درد و مریضی اوست. پس سبب در غم مهم نیست؛ چون علت آن‌ را خداوند مشخص می‌کند که یا برای آموزش فرد است یا برای تقاص که در هرحال هر دو خیرند. از تفکرات منفی فاصله بگیرید و همه چیز را منفی نبینیم.

وقت‌های زمین‌ دوام ندارد؛ چشم بزنید همه چیز تمام شده به تقدیر کاری نداشته باشید، خودتان جلو بروید. نیروهای خفته را با روزه سکوت، مدیتیشن، پرواز روح، انرژی درمانی و انرژی کیهانی بیدار نکنید؛ چون نیروهای خفته همیشه سفیدجامگان نیستند. در صدد پالایش باشید تا نیروهای منفی ازشما دور گردند.

برداشت از سی‌دی:

در هستی، چیزهای متعدد و گوناگونی وجود دارد که همه مکمل یکدیگرند. همه چیز متعلق به ما نیست؛ فقط در دست ما به‌عنوان امانتند که اگر درست استفاده نکنیم، باختیم.

منبع: سی‌دی «هیچی» از آقای مهندس حسین دژاکام
نویسنده: راهنمای تازه‌واردین، همسفر معصومه
رابط خبری: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر شیرین (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر پرتو رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی عمان‌سامانی شهرکرد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .