English Version
This Site Is Available In English

از فرمانبرداری تا فرماندهی

از فرمانبرداری تا فرماندهی

سومین جلسه از دوره چهل و دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره۶٠ نمایندگی عمان سامانی شهرکرد، به استادی مرزبان محترم مسافر وحید، نگهبانی مسافر مهرداد و دبیری مسافر حکمت با دستور جلسه "از فرمانبرداری تا فرماندهی" در روز سه‌شنبه ۱۱ شهریورماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سلام دوستان وحید هستم یک مسافر.
خداوند را شاکرم بابت جایگاهی که امروز در آن قرار دارم. از نگهبان جلسه ممنونم که مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار کردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» است. آنچه اکنون به ذهنم می‌رسد این است که هر مجموعه یا سیستمی، چه در جامعه و چه در کنگره، نیازمند فرمانبرداری است.
به نظر من فرمانبرداری یک مثلث دارد:
گوش دادن، تفکر کردن، اجرا کردن
زمانی که وارد یک مجموعه می‌شویم، در ابتدا از ماهیت و ساختار آن آگاهی کافی نداریم؛ بنابراین باید خوب گوش دهیم. سپس با تفکر، مطالب شنیده‌ شده را بررسی کنیم و در نهایت آن‌ها را به مرحله‌ی عمل برسانیم.
من وقتی وارد کنگره شدم، اعتقادی نداشتم که کسی بتواند چیزی به من بیاموزد. همان‌طور که آقای مهندس می‌فرمایند: «کسی که فرمانبردار خوبی نیست، از جهل و نادانی رنج می‌برد» من خودم حدود دو سال به کنگره می‌آمدم و بر می‌گشتم، زیرا راه‌های ترک قبلی را تجربه کرده بودم و رنج بسیاری کشیده بودم. با خود می‌گفتم که این‌جا هم مانند جاهای دیگر است؛ می‌آیم و دوباره بازمی‌گردم. اما نقطه‌ی عطف زمانی بود که وارد کنگره شدم و راهنمای محترم، آقای محمد رضایی، به من گفتند: «تو باید به دانایی برسی»
پذیرش درونی برای درمان، اصلی‌ترین گام بود. من تا زمانی که نپذیرفته بودم هنوز یک مصرف‌کننده هستم و نیاز به درمان دارم، پیشرفتی حاصل نشد. زمانی که پذیرفتم و به راهنمایی‌ها اعتماد کردم، مسیر تغییر آغاز شد.
هر آنچه راهنما می‌گفت، با دل و جان می‌پذیرفتم. اگر می‌گفت ساعت پنج بیا، می‌گفتم چشم. تجربه نشان داده که اتفاقات خوب زمانی رخ می‌دهند که فرمانبرداری واقعی وجود داشته باشد. وقتی می‌بینم راهنمایی با سال‌ها تجربه و پشتوانه‌ی علمی و عملی سخن می‌گوید، وظیفه‌ی من به‌عنوان رهجو این است که فرمانبردار باشم.
اگر در زندگی، به صحبت بزرگترها و کسانی که تجربه داشتند گوش می‌دادیم، بسیاری از مشکلات رخ نمی‌داد و شاید اصلاً نیازی به حضور در کنگره نبود. اصول و قوانین زندگی، ستون‌های محکمی هستند که باید به آن‌ها پایبند باشیم.
امیدوارم بتوانم در هر جایگاهی، چه به‌عنوان رهجو، چه راهنما یا مرزبان، فرمانبردار خوبی باشم. زیرا هر سیستمی نیازمند فرمانده است و در کنگره، فرمانده‌ی ما جناب مهندس هستند. با فرمانبرداری، روند افکار و رفتار تغییر می‌کند و زمینه‌ی ساختن یک زندگی سالم و پویا فراهم می‌شود؛ زندگی‌ای که هم خودمان در آرامش باشیم و هم دیگران بتوانند در کنار ما زندگی کنند.

از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید، سپاسگزارم.

نگارش: مسافر مسلم لژیون بیست و یکم
ویرایش: مسافر حمید لژیون نوزدهم
عکس‌برداری: مسافر ابوالقاسم لژیون یکم
تنظیم: مسافر جعفر لژیون نوزدهم

با احترام مرزبان خبری مسافر وحید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .