گفت‌وگویی صمیمانه و آموزنده با راهنمای ارجمند مسافر سجاد، ترتیب داده‌ایم تقدیم نگاه مهربان شما
۱. لطفا به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید و خدماتی که طی این سالها در کنگره انجام داده اید را بیان کنید؟
سلام دوستان سجاد هستم یک مسافر، آخرین آنتی ایکس مصرفی هروئین، تخریب ۹ سال، روش درمانDST، داروی درمان OT، یازده ماه و ۹ روز به راهنمایی استاد بزرگوارم جناب آقای مهدی زارع سفر کردم، رهایی ۸ سال و ۸ ماه و ۱۷ روز، سال ۹۴ وارد کنگره ۶۰ شدم و بعد از رهایی و با ورود به سفر دوم افتخار این را داشتم که در قسمت نشریات، مبصر کلینیک، نگهبان لژیون سردار و OT خدمت کنم و همچنین مدت پنج سال و دو ماه در جایگاه راهنمایی افتخار داشتن لژیون ششم نمایندگی یحیی زارع میبد را داشتم.
۲. چه احساسی داشتید وقتی متوجه شدید دوره راهنمایی‌تان به پایان رسیده؟
هر انسانی در طول حیات و زندگی مراحل مختلفی را تجربه می‌کند و باید دانست هیچ چیز ثابت نیست، به هر حال باید این اتفاق می‌افتاد و برای یک راهنما خیلی دشوار است که بخواهد لژیون خودش را تحویل بدهد و شاید احساسی مثل جدا کردن فرزند از یک مادر باشد. طی این همه سال من یاد گرفتم همیشه واقعیت را بپذيرم و این خیلی کمک کرد تا بتوانم احساسات درونم را کنترل کنم.
۳. مهم‌ترین تجربه یا درسی که در این سالها از جایگاه راهنمایی به دست آوردید، چه بود؟
هیچ سلاحی قدرتمند از عشق و محبت نیست و من این را با گوشت، پوست و استخوانم لمس کردم.
۴. سخت‌ترین و شیرین‌ترین لحظات دوران راهنمایی برای شما کدام بودند؟
اگر بخواهم بدون تعصب صحبت کنم، اگر سختی هم در این مسیر وجود داشته باشد به حدی شیرین است که شما متوجه آن سختی نمی‌شوید؛ ولی برای من شیرین‌ترین لحظات رهایی بچه‌ها بود و لبخندی که روی صورتشان و اعضای خانوادشان میدیدم.
۵. چه پیامی برای رهجویان‌تان و همچنین کسانی که در آینده قصد دارند وارد جایگاه راهنمایی شوند، دارید؟
برای رسیدن به این جایگاه از هیچ تلاشی دریغ نکنید.
۶. اگر بخواهید دوران راهنمایی خود را در یک جمله یا یک تصویر توصیف کنید، چه خواهد بود؟
می‌توانم تصویر یک زمینی را بکشم که یک تراکتور آن را قشنگ شخم زده و آماده کشت است.
۷. به نظر شما بزرگترین پاداشی که از خدمت در این جایگاه گرفتید، چه بود؟
این خدمت سراسر برکت است و یکی از بزرگترین پاداش‌هایی که گرفتم پیدا کردن مسیر زندگی‌ام بود.
کلام آخر...
در آخر جا دارد یاد کنم از راهنمای بزرگوارم آقای مهدی زارع و تشکر کنم از همه دوستانی که طی این سالها افتخار این را داشتم در کنارشان خدمت کنم و همچنین از شما که این بستر را فراهم کردید و به عنوان کلام آخر زندگی کنیم و از زندگی کردن، لذت ببریم.
از راهنما مسافر سجاد صمیمانه سپاسگزاریم که با بزرگواری وقت ارزشمند خود را در اختیار ما قرار دادند، آرزومندیم در مسیر زندگی‌تان همیشه روشنایی عقل و عشق راهگشایتان، قدم‌هایتان استوار، دلتان آرام و لحظه‌هایتان سرشار از امید و آرامش باشد.
تهیه و تنظیم: مسافر سعید لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
70