تعدادی از رهجویان لژیون دوم در خصوص دستور جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» در قالب مشارکت مکتوب مطالبی را ارائه کردهاند که تقدیم شما میگردد.
سلام دوستان مهناز هستم یک همسفر
ریشه و اساس کنگره در درمان اعتیاد است. همه ما با عزیزانی زندگی میکنیم که گرفتار بیماری اعتیاد شدهاند؛ بیماری که زندگیشان را مختل کرده است. این عزیزان به واسطه مصرف موادمخدر به این بیماری دچار شدهاند. در جزوه جهان بینی، استاد امین میفرمایند: جسم انسان همانند یک شهر وجودی است و مدلی که بیان میکنند، مدل قلعه عقل نام دارد. در این مدل توضیح داده می شود که در جایی، دژی مستحکم وجود دارد که هر چیز و هر کسی اجازه ورود به آن را ندارد. درون این دژ، حاکمی بزرگ و دانا زندگی میکند که همان عقل است و برای میلیاردها شهروند فرمانروایی میکند. این میلیاردها شهروند، سلولهای بدن من است تا زمانی که در تعادل باشم و از الکل و مواد استفاده نکنم، بدن از حاکم دانا فرمانبرداری میکند. عقل، هرگز حکم نادرست صادر نمیکند و اشتباه نمیکند در کنار عقل سربازان بسیاری هستند که از درجه دانایی بسیار بالایی برخوردار هستند و از دروازههای شهر محافظت میکنند؛ اما هنگامی که نیروهای تاریکی با لباسهای مبدل وارد میشوند همه چیز تغییر میکند و حکمرانی از دست حاکم بزرگ خارج میگردد و فرمانروایی به دست موادمخدر میافتد. در این حالت دیگر انسان فرمانبردار عقل نیست؛ بلکه فرمانبردار مواد میشود و انسان از تعادل خارج میشود و افکار و اندیشه وارد تاریکی میشوند. دیگر از عقل خود فرمان برداری نمیکند؛ بلکه این موادمخدر است که برای زندگی او تصمیم میگیرد. استاد امین میفرمایند: فرمانبردار خوبی باشیم تا فرمانده خوبی شویم. این جمله در واقع میخواهد به من بگوید که طبق فرمایش آقای مهندس در کنگره۶۰، چرا؟ نداریم و فقط بایستی بگوییم چشم؛ زیرا ایشان تمام امتحانات و آزمونها را با موفقیت پشت سر گذاشتهاند و به قول معروف تمام امتحانها را پس دادهاند. میدانیم هر آنچه در کنگره گفته میشود و از من خواسته میشود؛ همان چیزی است که مسیر من را به سمت نور باز میکند. همان چیزی است که کمک میکند من فرماندهی بدن خود را بدست بیاورم؛ اگر بخواهم فرمانده خوبی باشم؛ بایستی فرمانبردار خوبی باشم به راهنمای خود چشم بگویم. وقتی راهنما از من می خواهد در کلاسها حاضر شوم، سیدیهایم رابنویسم، کتابها و جزوهها را بخوانم و صحبتهای استاد امین و آقای مهندس را گوش کنم؛ بایستی بگویم چشم و به آن عمل کنم. فرمانبرداری فقط در گفتن نیست در به کار بستن و عمل کردن است. آن موقع شاگرد خوبی میشوم و همین شاگرد خوب روزی به معلم و فرماندهای شایسته تبدیل میشود. فرماندهی زمانی به دست میآید که فرمانبرداری را آموخته باشیم؛ زیرا عزیزانی که امروز فرمانده ما هستند، قبلاً در این مسیر بودهاند و از این مسیر گذاشتهاند و به خوبی میدانند در هر لحظه ما به چه چیزی نیاز داریم؛ پس اگر خوب گوش دهیم و فرمانبرداری کنیم، میتوانیم با آرامش و کوتاهترین راه به مسیر خود ادامه دهیم. در کنگره۶۰ بایستی فرمانبرداری را بیاموزم تا روزی فرمانده لایقی باشم.
سلام دوستان عشرت هستم یک همسفر
همانطور که از دستورجلسه مشخص است؛ ابتدا باید فرمانبردار باشیم تا به فرماندهی لایق برسیم. برای مثال: نوزادی که به دنیا میآید، فرماندهانی چون پدر و مادر دارد؛ وقتی بزرگتر میشود و به مدرسه میرود، فرمانده دیگری به نام معلم دارد. به همین صورت در طول زندگی، سلسله مراتب را طی میکند تا به فرمانبرداری برسد. ما نیز وقتی وارد کنگره۶۰ میشویم، ابتدا بایستی فرمانبردار باشیم تا به فرماندهی برسیم. در کنگره۶۰ ما چندین فرمانده داریم، آقای مهندس، دیدهبانان، اسیستانتها، ایجنت، مرزبانان و در نهایت راهنمای خود که فرمانده ما هستند. اگر فرمانده نداشته باشیم به فرمانبرداری نمیرسیم و باید فرمانبردار باشیم و به قدرتمطلق ایمان بیاوریم، تفکر کنیم، آموزش بگیریم و در نهایت به فرماندهی برسیم. فرماندهی کار دشواری است؛ اما اگر ذره ذره تلاش کنیم با کمک قدرتمطلق الله و همراهی فرماندهان خوب خود به فرماندهی خواهیم رسید. آقای مهندس در سخنانشان میفرمایند: ما در هر جایی باید فرمانبردار باشیم و فرمانده داشته باشیم. تنها کسی که فرمانده ندارد، قدرتمطلق الله است؛ حتی پیامبران نیز ابتداء فرمانبردار بودند و سپس به مقام فرماندهی رسیدند.
سلام دوستان صغری هستم یک همسفر
زمانیکه وارد کنگره شدیم؛ باید از فرمانها اطاعت کنیم، از آموزشهای کنگره، فرمانهای خداوند و راهنمایان خود استفاده کنیم. من باید فرمانبردار خوبی باشم تا بتوانم به فرماندهی برسم. در بدن خود فرماندهای به نام عقل داریم. باید از راهنمایی و آموزشهای کنگره اطاعت کنیم. شخص وقتی در اعتیاد است، از فرمان خداوند دور میباشد وکارهای ضدارزشی انجام میدهد. وقتی با کنگره۶۰ آشنا شدم، متوجه شدم که حتی با غذا خوردن هم میتوان بدن را دچار آسیب کرد، نباید به جسم خود آسیب بزنیم، به دیگران محبت کنیم. فرمانبرداری از راهنما، مرزبانان، استادان و کلیه خدمتگزاران را فراموش نکنیم، هر شخصی در جایگاهی که خدمت میکند؛ باید فرمانبردار خوبی باشد تا هم خود و هم دیگران از او آموزش را به خوبی یاد بگیرند تا هم خود و دیگران در آرامش و آسایش باشند. آموختیم؛ وقتی فرمانبرداری خوب باشیم، میتوانیم فرمانده خوبی باشیم و اطرافیان نیز از برخورد با ما لذت میبرند و این فرمانبرداری باعث نظم در هر جایگاهی میشود.
رابطخبری: همسفر کتایون رهجوی راهنما همسفر مهناز (لژیون دوم)
عکاس: همسفر ملیکا رهجوی راهنما همسفر مهناز (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
91