سیزدهمین جلسه از دور هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی بروجرد با استادی دیدهبان محترم مسافر احمد، نگهبانی مسافر کرم و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه: «از فرمانبُرداری تا فرماندهی» روز سهشنبه ۱۱ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان، احمد هستم مسافر
خداوند را سپاسگزارم که توفیق حاصل شد امروز در جمع شما عزیزان باشم و برای ساختمان جدید به همهی شما تبریک میگویم.
تصور بسیاری از انسانها این است، وقتی فردی مصرف کنندهی مواد مخدر شد، کارایی خود را از دست داده و درست شدنی نیست. با روش DST، به نقطهای میرسیم که در جهانبینی، تغییر ایجاد کنیم و به انسانهای سازندهای تبدیل شویم. امیدوارم همهی ما قدر این توانایی را بدانیم. از همهی خدمتگزاران که به هر نحو و نوعی قدمی برای ساختمان جدید برداشتند، تشکر میکنم و امیدوارم بهرهی لازم را ببرند.
همانطور که ما در صور آشکار کاشت داریم، در صور پنهان نیز کاشت وجود دارد. وقتی انسانی میخواهد تغییر کند؛ باید از نظر فیزیولوژی، افکار و اندیشه نیز دچار تغییر شود. در کنگره۶۰ به این نتیجه رسیدهایم که اگر جهانبینی انسان، همراه درمان تغییر نکند، به نقطهی پایان نخواهد رسید. حال خواست ما به چه میزان تعیین کننده است؟ آیا خواست ما قابلیت به انجام رسیدن دارد؟
مراکزی که در درمان اعتیاد فعالیت دارند، معتقدند که کار و متد آنها درست است؛ ولی هیچ کدام از آنها تعریف واحدی از اعتیاد ندارند و اصلاً نمیدانند که اعتیاد چیست؟
چقدر انسانها تاوان بدون تفکر عمل کردن را میدهند، برای همین است که وادی اول ما، وادی تفکر است. به انسان گفته میشود: تو صاحبِ ساختاری به نام تفکر هستی و باید به آن توجه کنی. ما باید چگونه تفکر کردن را یاد بگیریم و آرام آرام به این توانایی برسیم که به چه چیزهایی فکر کنیم، به چه مواردی فکر نکنیم و حتی چگونه فکر کردن را بیاموزیم؟
بسیار مهم است که یک فرد مصرف کنندهی مواد مخدر بداند که اعتیاد چیست و تا این مسئله را متوجه نشود، نمیداند که چه کاری باید انجام دهد؟ این آشنایی اولیه را راهنمای تازه واردین به شخص میدهد و میگوید: مواد مخدر بیرونی، جایگزین مواد مخدر درونی شده و قطع کردن یکبارهی مواد مخدر بیرونی، به انسان شوک وارد کرده و انسان را از تعادل خارج میکند. باید آرام آرام و با یک متد همراه با دارو، این جایگزینی را برگردانیم و ترمیم را انجام دهیم.
انسان برای این کار، نیاز به کمک و راه بلد دارد. چرا راهنما به یک فرد کمک میکند تا در مسیر حرکت، به هدف برسد؟ آن راهنما یک ویژگی دارد که در همهی برگزیدگان نیز میباشد. آن ویژگی، خیرخواهی است. راهنما خیر انسانهای دیگر را میخواهد. او بدون چشم داشت و برای انجام وظیفه، راه را به دیگران نشان میدهد و همین خیرخواهی باعث شد تا آقای مهندس، کنگره۶۰ را به وجود آورد و این خیر را به انسانهای دیگر منتقل کند.
شخص مصرف کننده، باید تحت آموزش قرار بگیرد. چرا کنگره۶۰ معتقد است اگر جهانبینی شخص تغییر نکند، نمیتواند به اعتیاد غلبه کند؟ چون اعتیاد، به علت جهانبینی غلط و عدم آگاهی به وجود آمده است. انسانها معتقدند که کارهایی که انجام میدهند، درست است؛ البته نسبت به جهانبینی که شخص دارد، کارش درست است. انسان برای تغییر، نیاز به آموزش دارد؛ یعنی باید آموزشی را دریافت کند تا به قوهی تشخیص برسد و فرق راه را از بیراهه تشخیص دهد.
در زندگی ما، راهنماهای زیادی وجود دارد. نخستین راهنمایی که برای انسان نهاده شده، در درون او میباشد. درون ما دو راهنما وجود دارد، یکی ما را به طرف ارزشها و دیگری به سمت ضد ارزشها سوق میدهد. قبل از اینکه فرد به قوهی تشخیص برسد، راهنمای شخص پدر و مادر او است.
چرا آقای مهندس تاکید دارند که حتماً اعضای کنگره۶۰ در رشتهی روانشناسی تحصیل کنند؟ چون باید روانشناسی تغییر کند. روانشناسی در جهان فیزیکی، هیچ اعتقادی به صور پنهان انسان ندارد، به همین دلیل ناموفق است و درمانی در آن صورت نمیگیرد همچنین موجودیت انسان را نیز نمیشناسند.
قانون هستی میگوید: «دو جز با هم پیوند برقرار میکنند تا جزء سوم متولد شود». برای رسیدن به درمان، باید فیزیولوژی ترمیم گردد و راهنما راه تغییر را به شما آموزش میدهد؛ ولی خود شخص باید کوشش کند.
از نظر جهانبینی، ما به عنوان یک انسان، میتوانیم تصمیم بگیریم و در هر لحظه، مسیر زندگی خود را عوض کنیم. ما در این راه، نیاز به شناخت داریم.
در روش DST ساختمان جسم باید ترمیم و قابل استفاده شود؛ یعنی فرد بتواند تغییرات را در زندگی به وجود آورد. بارها در کنگره ۶۰ شنیدهایم که ای انسان، مبدا خود را مشخص و از اعتیاد شناخت پیدا کن. این شناخت، همان دریافت آموزش است. این آموزش، علم زندگی است، علمی که از جنس نور، وقتی انسان از علم استفاده میکند، نور در زندگی او جاری میشود.
در کنگره۶۰ هیچ سوالی در مورد اعتیاد، مصرف مواد مخدر و شناخت انسان نیست که برایش پاسخی وجود نداشته باشد و کنگره۶۰ همه را پاسخ میدهد و این خود علم است که این علم، قبلاً آزمایش شده و در حال آزمایش است.
به نظر من، اگر فردی مواد مخدر را کنترل شده مصرف کند، بهتر از کسی است که با روش سقوط آزاد، مواد مخدر را کنار میگذارد. کسی که با روش سقوط آزاد مواد را ترک کرده، در سیستم جسمش، تخریب ایجاد میکند. ما اگر میخواهیم به نقطهی رهایی برسیم، باید بپذیریم مسیر را اشتباه رفتهایم. زمانی که این مسئله را پذیرفتیم؛ باید تبدیل به یک فرمانبُردار شویم.
انسانها تصور غلطی دارند که اگر سن شناسنامه و فیزیولوژی شخص بالا میرود و موها سفید شده، فکر میکنند عقلشان هم بالا رفته است و تبدیل به عقل کل شدهاند؛ در صورتی که اصلاً اینگونه نیست و با بالا رفتن سن، عقل اضافه نمیشود.
اگر میخواهیم بدانیم که جای ما کجاست، اول باید بدانیم که حال ما چطور است؟ آیا در زندگی صلح برقرار است؟ آیا خیرخواه دیگران هستیم؟ با بالا رفتن سن، تجربهی فرد زیاد شده و ضلع تجربه، در مثلث دانایی بالا رفته است؛ ولی آموزش و تفکر کجاست؟ این باعث نمیشود که ما تصور کنیم انسان دانایی هستیم.
انسان چه زمانی متوجه میشود که اشتباه کرده است؟ بیشتر انسانها متوجه اشتباه خود میشوند؛ ولی اشتباه را نمیپذیرند و به دنبال مقصر، بیرون از خود میگردند. آموزشهای کنگره۶۰ میگوید: ای انسان، منشا تمام خوشبختی، بدبختی و گرفتاری در درونِ اندیشه، فکر و جهانبینی خودت میباشد. کسی که باید این موضوع را درست کند، خود فرد است و راه به او نشان داده میشود.
فردی که تازه وارد کنگره۶۰ میگردد، به این مطلب رسیده و میخواهد اصلاح شود. او تازه ابتدای راه است و هرچه به او گفته میشود، باید "چشم" بگوید که این، همان "فرمانبُرداری" است. وقتی فرمانبُردار شد، در طی زمان، تبدیل به فرمانده میشود و در آن حوزهای که آموزش دیده، تجربه به دست آورده و به دانایی رسیده، تبدیل به فرمانده خواهد شد.
راهنما با مولفهی خیرخواهی، راه را به دیگر انسانها نشان میدهد. ما نمیتوانیم در مورد راهی که نرفتهایم، اظهار نظر کنیم و باید چشم بگوییم. چشم گفتن، به معنای کوچک شدن نیست. چشم گفتن، نشانهی روشنی یک انسان است و فرد، به نقطهای رسیده که میخواهد تغییر را ایجاد کند. اگر میخواهیم تغییر را ایجاد نمائیم، باید در درون ما تغییر ایجاد شود و بتوانیم زندگی و تفکر خود را عوض کنیم.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، سپاسگزارم.
.jpg)
عکس : مرزبان خبری مسافر امیر
تایپ و ویراستاری :مسافر کریم لژیون چهارم
بارگزاری : همسفر حسین لژیون سوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
215