English Version
This Site Is Available In English

اگر فردی بخواهد در جایگاه فرماندهی باشد باید اول فرمانبردار باشد

اگر فردی بخواهد در جایگاه فرماندهی باشد باید اول فرمانبردار باشد

سیزدهمین جلسه از دوره‌ بیست و یکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی گنجعلی‌خان کرمان؛ به استادی مسافر مسلم، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر حمید با دستور جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» سه‌شنبه ۱۱شهریور ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

 

 سخنان استاد:

سلام دوستان مسلم هستم یک مسافر.

 خدا را شکر می‌کنم که امروز هم در جمع شما در کنگره ۶۰‌ شعبه گنجعلی‌خان هستم تشکر می‌کنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان که باعث شدند این بستر به وجود بیاید، تشکر می‌کنم از تمامی خدمتگزاران کنگره۶۰ و از راهنمای عزیزم آقا محسن زارکوئی که اگر ایشان نبودند الان من اینجا نبودم.

دستور جلسه امروز از فرمانبرداری تا فرماندهی اگر انسان بخواهد در کاری نظر بدهد باید اول در جایگاه فرماندهی باشد و اگه بخواهد در جایگاه فرماندهی قرار بگیرهد باید فرمانبر یا فرمانبرداری را کاملاً انجام بدهد فرماندهی دارای دو تا صور است. انسانی دارای صور آشکار و صور پنهان است در صور آشکار انسان می آید به اعضا و جوارهش فرمان می‌دهد مثلاً به دستم دستور می دهم که این قلم را بردارد یا به پایم فرمان می‌دهم می گویم راه برو یا بایست اگر این کار را انجام داد،یعنی دارد از من فرمان می‌گیرد ولی اگر انجام نداد فرمان‌پذیر من نیست یعنی من در جایگاه فرمانده قرار ندارم. درصور پنهان هم اگر آن تصویر ذهنی که از خودم ساخته‌ام و آن تصویر دیگری آمد در ذهن من نقش بست، یعنی اینکه من در صور پنهانم یک فکری در ذهنم دارم ولی یک فکر دیگر می‌آید به ذهنم یعنی اینکه من در صور پنهانم فرماندهی ندارم و اگر بخواهم یک مثالی بزنم در شروع مصرف خودم اول می خواستم دامنه فرماندهی خودم را نسبت به جسمم یا نفسم یا روحم یا هرچیز،بسنجم آمدم شروع کردم به مواد مصرف کردن از کم شروع کردم شروع کردم به کشیدن و دیدم واقعاً دامنه توانایی من چقدر زیاد می‌شود من حس می‌کردم، ببخشید نعشه باشم دیگر الان کوه را می‌کنم یا مثلاً فکرم خیلی باز است، چرا بقیه هم مصرف نمی کنن؟ یعنی چه؟ این خیلی چیز خوبی است اگر بقیه مصرف نمی‌کنند اشتباه می‌کنند. بعد یواش یواش  فرماندهی این مواد باعث شد این فرماندهی روح و جسم خودم یواش یواش کم بشود مواد را زیاد می‌کردم ولی باز به آن جایی که می‌خواستم شاید می‌رسیدم ولی دوباره مجدد همان اتفاق می‌افتاد و مجبور بودم مواد را زیاد کنم به خاطر همین دیگر تریاک برای من کارساز نبود مجبور شدم شیره مصرف کنم همینجوری ادامه می‌دادم و از تریاک به شیره روی آوردم باز آن حالت اول به من دست می‌داد. اعتیاد جوری هست که ذره ذره می‌آید در وجود آدم، گفتند ده ماه طول می‌کشد تا یک انسان معتاد بشود و سیستم‌های بدنی هم به همین شکل است.

 بعضی اوقات دیگر از دستم در رفته بود اینقدر مصرف می‌کردم که دیگر سردرد می‌شدم،طوری شده بود که مواد فرمانده شده بود از مواد فرمانبری می‌کردم.

یواش یواش این فکر افتادم که چکار کنم دیگر خسته شدم بروم یک فکری بکنم و فرماندهی جسم و روح دوباره برگردد می‌رفتم روش‌ها ترک مختلفی  را امتحان می‌کردم رفتم دکتر دارو می‌گرفتم، قرص می‌گرفتم،کپسول عطاری می‌گرفتم و هر کار می‌کردم در ان‌جی‌او‌های دیگر سه ماه، چهار ماه رفتم فایده‌ نداشت و اگر یک روز فاصله می‌افتاد دوباره فکر من شروع می کرد به جرقه زدن که بروم دوباره مصرف کنم چون بدنم نیاز داشت، نمی‌توانستم، مواد فرمانده من شده بود دیگه هر کاری که انجام می‌دادم و نمی‌شد این روش‌ها یا موقتی بودند یا ناقص بودند و خدا را شکر راه کنگره برایم باز شد.

یک شب حالم خیلی خراب بود و داشتم دنبال روش‌های ترک مواد می‌گشتم بعد یک دفعه پروتکل آقای مهندس را دیدم این را دانلود کردم و حتی پیش خودم حساب کتاب کردم تا ساعت چهار، پنج صبح که من چند لیتر شربت می‌خواهم تا این ده ماه تموم بشود بعد نگاه کردم یک‌دفعه چشمم افتاد به نمایندگی گنجعلی‌خان کرمان آمدم و آدرس را پیدا کردم و از هادی زنگی‌آبادی تشکر می‌کنم که مرزبان بودند و پیوند محبت‌ برقرار شد. آمدم کنگره حالا نمی‌گویم الان به فرماندهی کامل جسمم مسلط شدم و آنچه باعث می‌شود که من دیگر برگشت نکنم، خدمت کردن است اگر خدمت بکنم حالم خوب می‌شود از خدمت کردن لذت می برم خدمت به خلق خدا خوب است حال آدم را خوب می‌کند اینکه آدم بخواهد اینجا به حال خوب برسد و بخواهد فرمانده جسمش بشود اینجا باید چند تا نکته را در نظر بگیرد اینکه سی‌دی‌ها را بنویسد گوشش به راهنما باشد جمعه‌ها پارک برود ورزش بکند نظم و انضباط را رعایت بکنیم من همیشه زودتر در جلسات حضور داشتم من غیبت هم نداشتم دلم می‌خواست به حال خوب برسم و فرمانده جسم خودم بشوم فرماندهی جسم را از دست داده بودم و راهنماهایی که اینجا هستند با فرمانبرداری به فرماندهی رسیدند و به این جایگاه رسیدند.باید گوش به حرفشان باشیم فرمانبری کردند تا فرمانده شدند.

 خیلی ممنون که به صحبت‌هایم گوش دادید.

عکس: مسافر حسین 

تایپ:مسافر علیرضا لژیون یازدهم 

ویرایش و بارگذاری مطالب:مرزبان خبری مسافر مجید 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .