همه چیز دو چهره دارد: یکی صور پنهان و دیگری صور آشکار. حکمت اشراق توسط سهروردی به وجود آمد. اشراق یعنی محل طلوع نور یا خورشید. فلسفه اشراق بر مبنای نور، کشف، شهود و شناخت حقیقت توسط احساس برون است. حکمت مشاء مکتبی فلسفی در جهان اسلام است که بر اساس فلسفه ارسطو شکل گرفته است. این مکتب بر پایه استدلال، عقلگرایی و آنچه با حواس ظاهری قابل دیدن و بررسی است بنا شده است. حکمت اشراق و مشاء در تقابل با یکدیگر نیستند، بلکه مکمل یکدیگرند؛ هر دو بخشی از حقیقت را میبینند، مانند افرادی که از سوراخ کلید به داخل اتاقی نگاه میکنند و هر یک بخشی (مبل، یخچال، میز ناهارخوری) را میبینند، در حالی که درِ اتاق که باز شود، همه چیز آنجاست. همانند فلسفهها، روشهای درمان اعتیاد نیز نباید در تقابل با یکدیگر باشند.
گروههایی مانند معتادان گمنام NA بر جنبههای معنوی تأکید دارند، در حالی که سیستم پزشکی بر دارو و جنبههای فیزیولوژیکی تمرکز میکند. اعتیاد باعث بر هم خوردن بیان ژنها میشود، بنابراین نیاز به بازسازی جسمی، پزشکی و روانی-معنوی دارد و این دو باید در کنار هم باشند. انسان مانند حوض آب است؛ حوض پر از لجن، نماد افکار منفی، اضطراب، دروغ، غیبت، بدخواهی و خودخواهی است. حوض آب زلال، نماد افکار مثبت، آرامش، خیرخواهی و زندگی در زمان حال است. برای ورود به جهان اشراق، "حوض افکار" ما باید پاک و زلال شود. اعمال ما، مانند گرانفروشی، احتکار و بیتوجهی به کمبودها، به خودمان ضربه میزند. جهان اشراق جای دوری نیست، بلکه مادیات فاصله ما با آن است. با گذر از خود و مادیات، میتوانیم در همین زمان و مکان وارد جهان اشراق شویم. راه مستقیم پیشرو ندارد، زیرا پیشرو آن "الله" است و همه ما تحت فرمان او هستیم.
کسانی که در صراط مستقیم حرکت میکنند، در آرامش خواهند بود، اما کسانی که از آن منحرف شوند، راه را گم میکنند. کسانی که از راههای نادرست به جایگاهی میرسند، به سختی میتوانند دست از این اعمال بردارند و هیچگاه آسایش و آرامش نخواهند داشت. ما باید آنچه را که به آن ایمان داریم، مانند روش، دانش و آموزشهایمان را به رایگان به دیگران هدیه کنیم. هیچی مال ما نیست؛ ما مالک هیچ چیز نیستیم. زمین، پول و طلا امانت است و برای مدت کوتاهی در اختیار ماست. انسانهای برگزیده و فهمیده این حقیقت را درک میکنند و حتی از جان و اعضای جسمانی خود نیز میگذرند تا به دیگران کمک کنند. انفاق فقط شامل پول نمیشود، بلکه کمک کردن با لبخند، حرف خوب، یاریرساندن فیزیکی و هر نوع خیرخواهی است. انفاق نشانه گذشت، بردباری، صبر و بزرگی انسان است و باعث تقرب به خداوند و صعود انسان میشود.
زندگی با مرگ پایان نمیپذیرد، بلکه سفری به بُعد دیگر است. مرگ عزیزان به ما هشدار میدهد که نوبت ما نیز فرا خواهد رسید. غم بزرگ انسان را میتواند به درجه پایین یا بالاترین مقام الهی سوق دهد. غم میتواند رحمت یا لعنت خداوند باشد؛ بستگی به این دارد که چگونه از آن استفاده کنیم؛ آیا به ناامیدی و تباهی میانجامد یا به شکوفایی و صعود. علت غم مهم نیست؛ مهم آن است که ما چه درسی از آن میآموزیم، آموزش یا اینکه تسویهحسابی است. باید از تفکرات منفی و دید تاریک فاصله بگیریم و عینک خود را عوض کنیم تا دنیا را روشن ببینیم. تلاش برای بیداری نیروهای درونی بدون پالایش و تزکیه و دورساختن نیروهای منفی میتواند منجر به مواجهه با شیاطین و نیروهای عجیب و غریب شود؛ پالایش شرط اول است. دنیا کاروانسرا است که افراد برای مدتی در آن اقامت میکنند و سپس میروند. ما مالک چیزی نیستیم. باید از داشتههایمان به بهترین شکل از جمله انفاق استفاده کنیم که بسیار حائز اهمیت است. در نهایت، نحوه برخورد ما با غمهای بزرگ و تغییر افکار منفی، مسیر صعود یا سقوط ما را تعیین میکند و زندگی در زمان حال با رعایت فرامین الهی، بهترین راه برای رسیدن به آسایش و آرامش است.
خلاصه سیدی هیچی
نویسنده: همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون چهاردهم)
رابط خبری: همسفر آمنه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون چهاردهم)
ویرایش و ارسال: همسفر اتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
114