هشتمین جلسه از دوره بیست ویکم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی ساوه با استادی مسافر سعید ونگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر حمید رضا با دستور جلسه(از فرمانبرداری تا فرماندهی)روز سهشنبه ۱۱شهریور ماه ۱۴۰۴راس ساعت ۱۷برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
ازدبیر ونگهبان جلسه و دوستانیکه نوشتارها را قرائت کردند تشکر میکنم از ایجنت محترم و گروه مرزبانی و راهنمای بزرگوارم آقای شهرام سپاسگذارم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش ببینم.
جلسه در مورد از فرمانبرداری تا فرماندهی میباشد ما در کنگره یاد گرفتیم اینکه اگر ما میخواهیم وارد تاریکی شویم لازم است که نقص فرمان انجام دهیم و برای خروج از تاریکی باید فرامین را اجرا کنیم آقای مهندس هم در یکی از سیدیها فرمودند: اگر ما بخواهیم از این ظلمات تاریکی و از جهنم خارج شویم تنها یک راه وجود دارد آن هم این هست که ما فرامین و قوانین الهی را اجرا کنیم حالا این فرامین و قوانین الهی خلاصه اش این می شود که ما از ضدارزشیها دوری کنیم بپردازیم به ارزشها یعنی ما دروغ نگوییم دزدی انجام ندهیم غیبت نکنیم هر عملی که ضد ارزش هست دوری کنیم و من مسافر باید بدانم که این آموزشهایی که من دارم از کنگره میگیرم و این فرامینی که به من داده میشود برای این است که من از این تاریکیها بیایم بیرون و به سمت روشناییها هدایت شوم حالا وقتی که برای من اسم فرمانبرداری میآید من سریع جبهه میگیرم، شخص خودم را میگویم جبهه میگیرم و آن منیت من میآید جلوی چشمهایم من و آن منیت نمیگذارد من آن آموزش را بگیرم و یک فرمانبردار باشم. در جزوه جهانبینی استاد امین میگفتند با وارونه کردن مفاهیم اینکه منیت را یک جوری برای من معنی میکند که من به خودم اجازه بدهم آن عمل را انجام ندهم و آن منیت را فکر کنم که ندارم حالا اگر این آموزشها این قدرت تشخیص این دانایی نباشد یا نبود در من، من خیلی راحت از آن مسیر خارج میشدم من باید آن منیت خودم را کنار بگذارم وقتی راهنما به من میگوید یک کاری را انجام بده یا یک فرمانی را به من می دهد من باید بدانم این فرمان از طرف آقای مهندس است آقای مهندس فقط این آموزشها را برای این گذاشتندکه من در راه صراط مستقیم قرار بگیرم و از آن تاریکیها خارج بشوم و فرمانبردار باشم اگر زمان اعتیاد را بخواهیم در نظر بگیریم در زمان اعتیاد با مصرف مواد مخدر ما کاملا آن فرماندهی جسممان را آن نیروهای خفته را همین طور که آقای مهندس همیشه در سیدیهای میفرمایند چیزهای که از دست داده بودیم و در اختیار ما نبودند حالا برای پس گرفتن ما باید به سختیها را بیاوریم فرمانبردار خوبی باشیم و آموزش بگیریم و این که صبور باشیم بدانیم که این مسیری که ما داریم میرویم برای درمان خودمان یک باره این درمان اتفاق نمیافتد ذره ذره اتفاق میافتد مثل یک ورزشکاری که میآید ۱۰ سال تلاش میکند و یواش یواش منیتهایی از فرماندهی جسمش را و آن نیروهایش را به کنترل خودش در میآورد مثالی هم که آقای مهندس زدن تن که یک دوندهای که وقتی که اول شروع میکند به دویدن شاید ۱۰۰ متر بدود ولی رفته رفته با آموزش با فرمانبرداری با تمرین میتواند آن ۱۰۰ متر را طی مدتی به ۱۰۰۰ متر برساند و این آموزشها را کاربردیش کنیم همیشه استاد امین میفرماید: آموزش این است که ما این مطلبها را کاربردیش کنیم.

نگارش متن:همسفر ناصر
عکاس:مسافر جواد
تنظیم وارسال: مسافر علی
مرزبان کشیک : مسافر علی
- تعداد بازدید از این مطلب :
74