English Version
This Site Is Available In English

اطاعت مقدمه فرماندهی حقیقی

اطاعت مقدمه فرماندهی حقیقی

نهمین جلسه از دور دهم سری کارگاههای آموزشی ، خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی گوجان با استادی مسافر هادی ، نگهبانی مسافر روزبه و دبیری مسافر پرویز با دستور جلسه:«از فرمان برداری تا فرماندهی» روز سه شنبه 11  شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود .

خلاصه سختان استاد:

خدا را شکر می‌کنم که لیاقت حضور دوباره در این مکان را یافته‌ایم. هرچه فاصله‌ام از کنگره بیشتر می‌شود، بیشتر به ایرادها و کاستی‌های خود پی می‌برم. من، هادی، هنوز اشکالات زیادی دارم و هر بار بیشتر باور می‌کنم که باید زندگی کردن را بیاموزم. وقتی دور می‌شوم، تازه مشکلاتم آشکار می‌شود، اما هرگاه به کنگره بازمی‌گردم و مطابق روال آن پیش می‌روم، درمی‌یابم که همه‌چیز درست می‌شود. در کنگره ۶۰ هر هفته دستور جلسه‌ای مشخص می‌شود که از پایه‌های اصلی آموزش است. این دستور جلسات بر اساس حساب و کتاب دقیق طراحی شده تا ما بتوانیم برای خود فکری کنیم و راهی بیابیم. یکی از این موضوعات، «فرمانبرداری و فرماندهی» است. گاهی کسی که تازه وارد می‌شود، با شنیدن این کلمات تصور نظامی پیدا می‌کند.

اما اگر پیشینه فرماندهان موفق را ببینیم، درمی‌یابیم که ابتدا فرمانبردارهای خوبی بوده‌اند؛ آموزش دیده‌اند و سپس به مقام فرماندهی رسیده‌اند. بنابراین ما نیز باید ابتدا فرمانبردار باشیم تا روزی فرمانده نفس و جسم خود شویم. فرمانبرداری در کنگره یعنی پذیرش کامل. روزی که تازه‌وارد به کنگره می‌آید، ما به او می‌گوییم: هر دانشی داری، هر میزان سواد و تجربه‌ای که اندوخته‌ای، اگر به کارت می‌آمد، اکنون در اینجا نبودی. بنابراین باید همه را کنار بگذاری و فقط بپذیری. همه‌ی ما بدون درجه و عنوان وارد شدیم، نه کسی رئیس‌جمهور بود و نه فردی بالاتر از دیگری. تنها معیار، خواست درمان بود. فرمانبرداری یعنی قبول کردن حرف راهنما، عمل به قانون‌ها و شکستن منیت. منِ هادی، در زمان مصرف هیچ سخنی را نمی‌پذیرفتم و همیشه کار خودم را می‌کردم. اما فهمیدم یکی از موانع اصلی درمان همین منیت است. پس باید یاد بگیریم چشم بگوییم؛ نه از سر اجبار، بلکه برای اینکه حالمان خوب شود و مسیر درمان را طی کنیم. انتخاب راهنما نیز به عهده‌ی خود تازه‌وارد است، زیرا باید با او زندگی کند و سه بار در هفته در جلسات حاضر شود. اگر راهنما را با حس خوب انتخاب نکند، بعدها حرف او را هم نخواهد پذیرفت. پذیرش راهنما و اعتماد به او، پایه‌ی درمان است. فرماندهی مرحله‌ی بعدی است. وقتی جسم و روان ساخته شد و آموزش‌ها دریافت گردید، باید فرمانده نفس خود شویم. در سفر اول، با فرمانبرداری بدن و افکارمان شکل می‌گیرد. اما در سفر دوم، دیگر شربتی در کار نیست و این ما هستیم که باید نفس اماره را کنترل کنیم و جلو وسوسه‌ها، خشم و صفات منفی را بگیریم. در این مرحله، فرمانده واقعی کسی است که بر جسم و نفس خود مسلط باشد. قوانین کنگره همه برای سلامتی ماست، نه برای نفع کنگره. اگر می‌گویند سر وقت بیاییم، دارو را به موقع مصرف کنیم، یا حرمت‌ها را رعایت کنیم، همه برای سلامت جسم و روان خودمان است. اگر درست اجرا کنیم، به درمان و حال خوش می‌رسیم و این حال خوش را نیز می‌توانیم به دیگران منتقل کنیم. امیدوارم همگی بتوانیم فرمانبرداری را بیاموزیم، فرماندهی را تجربه کنیم و به آرامش و رهایی دست یابیم.

 

نگارش، ویرایش، تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافر ابوالقاسم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .