English Version
This Site Is Available In English

همه مسائل دارای دو وجه پنهان و آشکار

همه مسائل دارای دو وجه پنهان و آشکار

هر چیزی در جهان دو جنبه یکی پنهان و یکی آشکار دارد. این موضوع در اعتیاد نیز صادق است. برخی اعتقاد دارند که درمان اعتیاد؛ باید بر پایه اصول پزشکی انجام شود؛ درحالی‌که گروه دیگر بر این باور هستند که جنبه‌های روحی، روانی و معنوی نقش کلیدی دارند. عده‌ای بر این باور هستند که اعتیاد یک بیماری ذهنی است؛ درحالی‌که دیگران آن را مسئله‌ای جسمانی می‌دانند. تمام این دیدگاه‌ها تا حدی درست هستند؛ اما مهم‌ترین نکته این است که ما تنها بخشی از حقیقت را مشاهده می‌کنیم.

سهروردی در آستانه قرن هفتم کتاب «حکمت‌اشراق» را به دنیا معرفی کرد. اشراق به معنی محل طلوع نور یا خورشید است و فلسفه‌ای که در این مکتب مطرح شد، بر اساس نور و روشنایی است و بر کشف و شهود برای درک حقیقت تأکید دارد. این حکمت به نوعی در تقابل با حکمت مشاء قرار گرفت که دیدگاه مبتنی بر عقل‌گرایی و استدلال بود و توسط ارسطو و پیروان او پایه‌گذاری شد. ارسطو معتقد بود هر چیزی که قابل مشاهده باشد، قابل بحث و بررسی نیز هست. در کنار حکمت اشراق، حکمت مشاء نیز مفهوم مهمی در فلسفه اسلامی بوده است. برخلاف اشراق که بیشتر به عوامل درونی و شهودی توجه دارد، مشاء بر پایه مشاهده و تعقل بنا شده است. این دو مکتب اگرچه تضادهایی دارند؛ اما می‌توانند مکمل یکدیگر باشند و نباید در تقابل مستقیم قرار گیرند. این تضاد ممکن است به برداشت‌های اشتباه منجر شود؛ زیرا برای دستیابی به حقیقت، تعادل میان اشراق و مشاء ضروری است.

مثالی از این دیدگاه را می‌توان در موضوع اعتیاد یافت. گروه‌های معتادان گمنام با رویکرد معنوی و بهره‌گیری از برنامه دوازده قدم سعی در درمان اعتیاد دارند. آن‌ها بر بازسازی روح و روان از طریق آگاهی معنوی تأکید دارند. در مقابل، برخی افراد تنها به روش‌های درمان پزشکی تکیه می‌کنند و با داروهای تجویز شده سعی در کنترل بیماری دارند. این وضعیت مانند خانه‌ای است که از بیرون خوب به نظر می‌رسد؛ اما مشکلات اصلی آن مانند لوله‌کشی داخلی خراب همچنان پابرجا است. درمان پزشکی ممکن است ظاهر مسئله را حل کند؛ اما بدون بازسازی عمیق و مصالح مناسب، نتیجه مطلوب حاصل نمی‌شود؛ بنابراین برای درمان کامل اعتیاد؛ باید به هر دو جنبه ظاهری و پنهان توجه کرد. این کاری است که هم گروه‌های معنوی و هم پزشکان؛ باید با همکاری انجام دهند. هیچ‌ یک به تنهایی نمی‌توانند مشکل را به طور کامل حل کنند؛ زیرا هر کدام تنها یک جنبه از حقیقت را می‌بینند. زندگی و مشکلات، نیز مانند اعتیاد دارای دورو، یک وجه آشکار و یک وجه پنهان دارد. تنها زمانی‌که بتوانیم تعادل میان این جنبه‌ها برقرار کنیم، امکان دستیابی به راه‌حل واقعی فراهم خواهد شد.

تصور کنید دو حوض پیش روی خود دارید، یکی تمیز، زلال و دیگری پر از لجن، هرگاه رفتارهای ضدارزشی مانند: دروغ، تهمت و امثال آن را انجام می‌دهید، شبیه به حوض پر از لجن می‌شوید؛ اما زمانی که به سمت ارزش‌ها حرکت می‌کنید، تبدیل به حوضی پاک و زلال خواهید شد. این دو حوض به نوعی نمادی از افکار و رفتارهای ما هستند. وقتی مدام خود را درگیر گذشته کنیم، حال ما دچار ناخوشی می‌شود و نمی‌توانیم از موقعیت اکنون لذت ببریم. همچنین، اگر تمام وقت به آینده فکر کنیم، استرس و ضعف بر ما غالب خواهد شد؛ اما اگر در لحظه زندگی کنیم و توجه خود را بر حال حاضر متمرکز کنیم، آرامش بیشتری خواهیم داشت و می‌توانیم از مسائل ضدارزشی دور شویم. در جامعه نیز رفتار و کردار ما بازتابی مستقیم بر محیط اطراف دارد. به‌ عنوان مثال، وقتی چیزی گران می‌شود، خریدن بی‌رویه آن می‌تواند فشار بیشتری بر دیگران وارد کند. از سوی دیگر، فردی مانند یک صاحب مغازه هم ممکن است برای جبران هزینه‌های خود به راه‌های ناسالم متوسل شود، که نتیجه‌اش کم‌فروشی یا فروش اجناس بی‌کیفیت خواهد بود که تعبیر از ماست، که بر ماست، به وضوح معنا پیدا می‌کند. مثل داستان عقابی که با تیری شکار شد، نگاهی به تیر انداخت و دید که پر خودش روی آن بسته شده است.

حوض پاک، نمادی از انسان‌هایی است که خیرخواه دیگران هستند و به جای خودمحوری، رفتارهایی در راستای کمک به دیگران انجام می‌دهند. اگر هدفمان ایجاد تغییر مثبت باشد؛ باید از بی‌توجهی به اطرافیان بپرهیزیم و شناخت درستی از تأثیر کارهایمان داشته باشیم. گاه یک کار ساده و کوچک، مثل لبخند زدن یا سلام کردن به دیگران، می‌تواند اثری ارزشمند داشته باشد. ارزش‌ها تنها به کمک‌های مالی خلاصه نمی‌شوند؛ حتی محبت‌های کوچک نیز می‌توانند انسان‌ها را خوشحال کنند.

در زندگی تلاش‌های زیادی ممکن است نتیجه مطلوبی ندهد؛ اما موضوع این است که ما تنها تابع کوشش‌های خود نیستیم. سه نیروی مهم  که در این مسیر نقش دارند: خواسته‌های ما، تقدیر الهی و فرمان الهی هستند. هرچند ممکن است نتیجه کارها مطابق میل ما نباشد؛ اما اعتماد به این نیروها می‌تواند نگاه ما را مثبت‌تر کند. فرمان‌برداری از ارزش‌ها نیز گامی دیگر در این مسیر است؛ یعنی عمل کردن به دستورات درست مانند: کمک به دیگران، احترام گذاشتن، یا شاد کردن دیگری حتی با یک رفتار ساده است. اهمیت این موضوع در این است که ما با از دست دادن جسم یا مال هیچ چیز واقعی‌ از خود کم نمی‌کنیم؛ حتی تجربه‌های تلخی مانند مرگ عزیزان نیز ممکن است عاملی برای رشد و شکوفایی باشد، اگر بتوانیم نگاهی عمیق‌تر و امیدوارانه‌تر به زندگی داشته باشیم. شکوفایی حقیقی زمانی حاصل می‌شود که از خوبی‌ها و بدی‌ها برای رشد استفاده کنیم.


رابط‌خبری: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر رعنا (لژیون نهم)
عکاس‌‌ خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون پانزدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی هاتف

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .