گزارش تصویری از لژیونهای ویلیام (درمان سیگار) به روایت تصویر

خلاصه سخنان راهنمای محترم درمان نیکوتین مسافر محمدجواد:
سلام دوستان محمدجواد هستم مسافر نیکوتین؛
دستور جلسه این هفته «از فرمانبرداری تا فرماندهی» میباشد. منظور ما از فرماندهی در کنگره در وهله اول فرماندهی در جسم و جان ما میباشد، یعنی اینکه ما فرماندهی شهر وجودی خودمان را بهدست بگیریم. ما فرماندهی جسم خود را در اثر ورود به جهان تاریکیها که در رأس آن شرک بود، با اهریمن به اشتراک گذاشتیم و این باعث شد فرماندهی ما رفتهرفته کاهش پیدا کند و به جایی برسیم که به طور کل فرماندهی جسم ما از دست ما خارج شود، یعنی کسی دیگر آمد و فرماندهی شهر وجودی ما را به دست گرفت و آن شخص کسی نبود جز اهریمن؛ اهریمن اعتیاد، اهریمن ضدارزشها.
این دستور جلسه به ما میخواهد بگوید: برای اینکه بتوانیم به آن موضع اولیه خودمان بازگردیم و مجدداً فرمانده لایقی برای شهر وجودی خودمان شویم، لازم است یک سری کارها را انجام دهیم. مهمترین آن این است که فرمانبرداری کنیم و تا زمانی که فرمانبرداری نکنیم، نمیتوانیم فرماندهی را به دست بیاوریم. منظور از فرماندهی این نیست که بخواهیم فرماندهی مکانی را به دست بگیریم، بلکه ما میخواهیم فرماندهی جسم درون خودمان را به دست بگیریم. زمانی که ما وارد بازی اعتیاد شدیم، اگر میخواستیم یک کاری را به انجام برسانیم واقعاً آن کار از دست ما برنمیآمد، باید ابتدا مقدمات کار را فراهم میکردیم و خودمان را از خماری خلاص میکردیم سپس میتوانستیم به آن کاری که میخواهیم برسیم، یعنی یک فرمانده کاملاً مشروط که حتی وقتی میخواستیم یک سری از امور حیاتی خود را انجام دهیم، قادر به انجام آنها نبودیم و متوجه میشویم که فرماندهی شهر وجودی از دست ما خارج شده است.
فرمانبرداری یک سری نکات و قوانین خاص خود را دارد و با خودفرمانی فرق دارد. خودفرمانی این است که من هرطور دلم میخواهد عمل کنم، ولی فرمانبرداری یعنی اینکه از صفر تا صد کاری که فرمانده میگوید را انجام دهم تا بتوانم فرماندهی را به دست بگیرم. ما برای اینکه بتوانیم فرمانده شهر وجودی خودمان را که از دست رفته بهدست بیاوریم بایستی یک سری کارها را انجام دهیم؛ ابتدا باید یک درمان صددرصدی داشته باشیم، یعنی درمان اعتیاد را انجام دهیم و برای اینکه درمان اعتیاد را به طور کامل انجام دهیم باید سر وقت به کلاسها بیاییم، سیدی بنویسیم، به حرف راهنما گوش دهیم، قوانین کنگره را مو به مو اجرا کنیم و حرمتها را رعایت کنیم و با انجام این کارها قطعات پازل را کنار هم میگذاریم و میتوانیم فرمانده شهر وجودی خودمان را بهدست بگیریم.
فرماندهی یک طیف است؛ یعنی کسانی که صددرصد فرمانبرداری میکنند، صددرصد فرمانده میشوند ولی کسانی که نصف و نیمه فرمانبرداری میکنند، نصف و نیمه هم فرمانده میشوند. در قضیه سیگار کسانی که میآیند و مواد خود را کامل کنار میگذارند اما هنوز درگیر مصرف سیگار هستند، نمیتوانند فرمانده لایقی برای شهر وجودی خودشان شوند و هنوز به آن تعادل نرسیدهاند. هنگامی که زمان مصرف سیگار فرد فرا میرسد، تمام سلولهای بدن از تعادل خارج میشود و دیگر شخص آدم قبلی نیست که بتواند به درستی تصمیم بگیرد و یا نمیتواند امورات خود را به نحو احسن انجام دهد. پس سیگار نقش بسیار مهمی با دستور جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» دارد. متأسفانه بعضی افراد فکر میکنند همین که مواد خود را کنار بگذارند کافی و همه چیز تمام شده است. درست است که درمان اعتیاد لازم است اما کافی نیست. زمانی اعتیاد به صورت کامل حل میشود که درمان انجام شود و ما در جهت تعادل پیش برویم و زمانی میتوانیم به تعادل برسیم که پارازیت سیگار حذف شده باشد و توانسته باشیم در کنار درمان اعتیاد سیگار خود را نیز درمان کنیم.
بعد از درمان سیگار بحث چاقی مطرح میشود. چاقی خودش نیز یک پارازیت میباشد. سیستم ایکس ما برای هر شخص با هر قدی، یک وزن مشخصی را تعریف کرده است و در برای همان وزن جوابگو میباشد و میتواند در تعادل قرار بگیرد. هرقدر فرد اضافه وزن داشته باشد، تولیدات سلولها و سیستم ایکس انسان دچار اختلال میشود و کارایی خوبی نخواهد داشت و برای راهبری کل بدن کم میآورد.
دستور جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» دستور جلسه بسیار مهم است، مخصوصاً برای افرادی که در کنگره حضور دارند. در این خصوص شعر معروفی است که میگوید: هیچکس در نزد خود چیزی نشد/ هیچ آهن خنجر تیزی نشد/ هیچ قنادی نشد استاد کار/ تا که شاگرد شکر ریزی نشد. یعنی زمانی شخص به فرماندهی میرسد که فرمانبرداری کرده باشد. ما در کنگره به وضوح راهنمایانی را میبینیم که زمانی که رهجوی سفر اول بودند واقعاً فرمانبرداری کردند، خدمت نمودند، آموزش دیدند، به موقع آمدند و سایر نکات دیگر را به خوبی اجرا کردند و زمانی که به جایگاه فرماندهی و راهنمایی میرسند نیز میبینیم که بهترین رهجوها را بار میآورند، ولی آنهایی که در سفر اول فرمانبردار خوبی نبودند. الآن که به جایگاه فرماندهی میرسند، متوجه میشویم که فرمانده لایقی که باید باشند، نیستند. این یک قانون و یک اصل در کائنات است، اصلی که انکار ناپذیر است.
کسانی که سفر سیگار انجام میدهند، باید متوجه باشند که چه کار مهمی انجام میدهند. یکی از حقههای نفس این است که کاری که انجام میدهید را کوچک بشمارد و به اعتقاد ما چون که ۱۰۰ آید ۹۰ هم پیش ماست، یعنی زمانی که شخص درمان سیگار را انجام میدهد ۱۰۰ است و آن ۹۰ همان درمان اعتیاد است که با سیگار کامل میشود، اما اگر شخص نتوانست این کار را انجام دهد، این پل هنوز خراب نشده است. طبق آمار ۹۰ درصد کسانی که دوباره به سمت مواد مخدر برگشت میکنند ،کسانی بودند که درمان سیگار خود را انجام ندادهاند. از لحاظ ظاهری نیز تفاوت بسیاری است بین افرادی که سیگار خود را درمان میکنند با کسانی که سیگار خود را درمان نکردهاند و این امر از اهمیت بالای درمان سیگار خبر میدهد.
سیگار آنقدر هاله تابان را آلوده میکند که رنگ فرد کدر است و این تنها بخشی است که بر روی ظاهر فرد اثر میگذارد، پس وای به حال جسم شخص. هنگام مصرف سیگار، اکسیژن کافی به بدن نمیرسد و طبق یافتههای جدید اکثر بیماریها زمانی رخ میدهند که بدن دچار کمبود اکسیژن شود و فردی که سیگار میکشد مستعد انواع و اقسام بیماریها میباشد. زمانی که فرد سیگار مصرف نکند و سیگار خود را درمان کند، اکسیژن سالم وارد بدن او میشود و باعث میشود شخص دارای یک بدن کاملاً سالم باشد. امیدوارم که عزیزان سفر سیگار خوبی داشته باشند. زمانی که فرد مصرف کننده سیگار خود را درمان نکند، متوجه طعم واقعی رهایی و زندگی نخواهد شد و زمانی که سیگار خود را درمان کنید حتی از نفس کشیدن نیز لذت میبرید، چه برسد به زندگی کردن.




نگارنده و ویراستار: مسافر مسعود لژیون۷
عکاس: همسفر ابوالفضل
تنظیم: مسافر مهدی لژیون ۶
ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید
نمایندگی جهانبین شهرکرد/مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
857