با راهنما همسفر محبوبه که تاکنون جایگاههای خدمت در سایت، راهنمایی تازه واردین و راهنمای شال نارنجی نمایندگی عطار نیشابوری را تجربه کردهاند در سایت گفتوگویی ترتیب دادهایم که در ادامه باهم میخوانیم. راهنما همسفر محبوبه و مسافرشان با ۶ سال تخریب وارد کنگره شدند؛ به روش DST و با داروی OT سفر کردند، با راهنمایی همسفر نرگس و مسافر رضا، رشته ورزشی والیبال و الان به لطف خدا و دستان پر مهر آقای مهندس، ۳ سال است که آزاد و رها هستند.
اعتیاد چگونه زندگی شما را دگرگون کرد و چه چیزی در شما شکسته شد که دوباره ساختید؟
اعتیاد علاوه بر جسم انسان، روح و نفس انسان را میگیرد و چیزیکه از یک همسفر گرفته میشود، عزت نفس است و این عزت نفس برنمیگردد؛ مگر با درمان و آموزش جهانبینی.
آیا اعتیاد در خانواده شما یک سقوط بود یا فرصتی برای بازسازی و تغییر بنیادین؟
در ابتدا اعتیاد، سقوط آزاد است که هم انسان و هم خانواده را به تاریکترین سیاهیها میکشاند؛ اما دوباره انسان با خواست خودش میتواند فرصتی پیدا کند که هم خودش و هم خانوادهاش را بازسازی کند و حتی این بازسازی بهتر از قبل است و خیلی بهتر میتواند از فرصت زندگیکردن استفاده کند.
اگر اعتیاد در تقدیر ما بود، نقش انتخابها و مسئولیت ما در آن کجاست؟
میدانیم که همه ما نامه پیشین داریم و با اعمالمان است که این تقدیر را برای خودمان رقم میزنیم. ما گاهی انتخابهای نادرست داشتهایم و حتی نتوانستهایم مسئولیتهای خود را درست انجام دهیم، ولی با فهمیدن اشکال کار خود و اینکه در گذشته درست تفکر نکردهایم و در ادامه درست هم عمل نکردهایم، برای خودمان تقدیری رقم زدیم که شاید آن را قبول نداشته باشیم، ولی در ادامه باید درست تفکر و عمل کنیم.
معادله واقعی درمان اعتیاد از نگاه شما چیست و جایگاه همسفر در آن کجاست؟
اینکه انسان خواسته درمان داشته باشد واقعاً مهم است و یک مسافر تا زمانیکه از مصرف مواد خسته نشود، درمان هم نمیشود. یک مسافر بار اعتیاد را تنهایی به دوش میکشد و وقتی همسفر به کنگره میآید این بار، نصف میشود و خیلی بهتر میتواند درمان شود.

نیروی درونی انسان در چه شرایطی بیدار میشود و چگونه میتوان آن را به خدمت درمان گرفت؟
انسان هر چه به معرفت و دانایی نزدیکتر شود، از نیروی درونی خودش بهتر میتواند استفاده کند، زمانیکه به معرفت و دانایی برسد آن موقع میفهمد، چیزی بهتر از خدمتکردن به انسانها نیست.
چرا برخی افراد پس از ترکهای نافرجام به مرز خودکشی میرسند و چه چیزی میتواند آنها را نجات دهد؟
چون آنها فکر میکنند هیچ راه درمانی وجود ندارد و این تفکر باعث میشود از زندگی سیر شوند و دست به خودکشی بزنند، ولی اگر کمی به شناخت و آگاهی برسند هیچوقت سعی نمیکنند جسم خود را نابود کنند.
آغاز حرکت از بارانداز است؛ آیا واقعاً همه آمادهی حرکت از آن نقطه هستند؟ شما چطور بودید؟
هر کسی از یک نقطه شروع به حرکت میکند، وقتی تفکر و حرکت کنیم، میتوانیم به دریای بیکران برسیم و آن چیزیکه بهدست میآوریم را ارزش بنهیم. برای من هم همه چیز از یک نقطه شروع شد و از کنار هم قراردادن نقطهها خط بهوجود آمد.
جمله "هیچ موجودی به اندازهی خود انسان به خویشتن خویش نمیتواند فکر کند" چه تغییری در نگاه یک مصرفکننده ایجاد میکند؟
اینکه هیچ کسی به اندازه خودش به فکر خودش نیست، یک فرد مصرفکننده هم اگر خودش تلاش کند، میتواند از اعتیاد خارج شود و این وقتی میسر میشود که نسبت به جسم، اعتیاد و اثراتی که مواد روی جسم و روان میگذارد، شناخت پیدا کند.

رابط خبری و طراح سوال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محبوبه(لژیون چهارم)
عکاس: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر لیلا( لژیون هشتم)
ویرایش و ارسال: همسفر مهتاب رهجوی راهنما همسفر محبوبه(لژیون چهارم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی عطار نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
187