اعلام سفر مسافر:
سلام دوستان صادق هستم یک مسافر؛ با بیش از ۱۷ سال تخریب وارد کنگره شدم، آخرین آنتیایکس مصرفی گل، تریاک و الکل، مدت ۱۰ ماه و ۵ روز سفر کردم به روش DST، داروی درمان OT، به راهنمایی آقا مهدی از لژیون ۶ نمایندگی غزالی و راهنمای سفر دوم آقا محمدصادق و همچنین مسافر ویلیام هم بودم با ۲۰سال تخریب به راهنمایی آقا هادی ثالثیان، ورزش در کنگره والیبال و شنا رهایی از مواد ۱۸ماه و رهایی از سیگار ۱۴ماه.

آرزوی مسافر:
آرزوی من این است که بتوانم از مسئولیتهایی که در کنگره عهدهدار شدهام بر بیایم و آرزوی عمومی هم این است که هرکس از در شعبه وارد میشود و خواسته رهایی در دلش دارد به رهایی برسد و گل رهایی را از آقای مهندس بگیرد.
خلاصه سخنان راهنمای مسافر:
امروز روز خیلی خوبی است و برای من هم تجربه جدیدی شد. صادق رهجوی من در سفر دوم خود بود. قطعاً تمام تلاشش را راهنمای سفر اولش کشیده است. جای آقا مهدی امروز خیلی خالی است. از اول جلسه من به یادش بودم و واقعاً هر جا که هست امیدوارم حال دلش خوب باشد. موقعی که من مرزبان بودم صادق انضباطی و در حال سفر مجدد بود. بسیار فروتن بود و بهقدری منظم سفر میکرد که برایم سؤال شد که اصلاً صادق چرا معتاد شده و چه کسی اولینبار به او پیشنهاد مصرف مواد داده است. صادق عزیز بسیار خوب سفر کرد و با تلاش جایگاه راهنمایی را هم به دست آورد و تولدش را به خودش و همسفرش و راهنمای همسفرش و به شخص مهندس دژاکام تبریک عرض میکنم.
سخنان مسافر:
سلام دوستان صادق هستم یک مسافر. ابتدا تشکر میکنم از کنگره ۶۰ بهویژه جناب مهندس که این بستر را فراهم کردند تا همه ما این جا کنار هم بنشینیم و سفر کنیم و به رهایی برسیم. خیلی از ما همین که اینجا میآییم و لباس سفید میپوشیم و یاد میگیریم که به خودمان احترام بگذاریم را مدیون کنگره ۶۰ هستیم. از جناب استاد امین که راه را با سیدیهای جهانبینی برای ما گشودند تشکر میکنم. من واقعاً از مریدان ایشان هستم. از راهنمای سفر اولم جناب آقای رضازاده و راهنمای سفر دوم آقا محمدصادق که از وقتی سفر اولم را انجام میدادم با ایشان آشنا هستم و خیلی آموزشها را از ایشان گرفتم تشکر میکنم. از ایجنت محترم و گروه مرزبانی که بانی این جلسه بودند تشکر میکنم. از راهنمای همسفرم هم متشکرم که آموزشهای ایشان باعث رشد خانوادگی من شد و تفاوت آن را با قبل از سفرم بهصورت کاملاً ملموس حس میکنم. تشکر آخرم را از همسفرم میکنم که در زمان مصرف بارها از من دروغ شنیده است، بارها از من بدخلقی دیده است و من نمیتوانم ادعا کنم که همه اینها را جبران میکنم؛ ولی تلاشم را خواهم کرد. تمام سعی خودم را خواهم کرد که در کنگره بمانم و امیدوارم که همسفرم هم در کنگره بماند و به واسطه آن حال دلمان خوب باشد. در خصوص حس و حالم اگر بخواهم بگویم من قبلاً هم یکبار سفر کردم و این که خواسته آدم چه باشد خیلی مهم است. من بار اول نه خواستهام رهایی بود و نه تغییرکردن. با یک منیت خیلی عجیب آمدم اینجا و حتی رها هم شدم؛ اما بعد از رهایی گل مصرف میکردم و سیدیهای استاد امین را گوش میکردم. یعنی تا این حد انسان میتواند راه را اشتباه برود. این که نیروهای منفی از کجا و چقدر دقیق میتواند وارد شود خیلی عجیب است. ولی یک روزی به خودم آمدم و با خودم گفتم این دانایی که ادعا میکنی داری نباید در زندگی روی تو تأثیری داشته باشد؟ پس چرا گل مصرف میکنی؟ آنجا دوباره تصمیم گرفتم برگردم و دوباره سفر کنم. دفعه دوم خواستهام را عوض کردم و منیت را گذاشتم کنار و گفتم که من یک روزی باید شال نارنجی را بگیرم و گفتم سفر من با راهنما شدن تمام میشود این دفعه و باقدرت ادامه دادم. حالا هم که راهنما هستم واقعاً دارم سعی میکنم از این مسیری که در آن هستم لذت ببرم و واقعاً میخواهم به واسطه آن زجرهایی که در ۱۷ سال اعتیادم کشیدم این چند سال راهنمایی را لذتبخش زندگی کنم و بتوانم ظرفم را بزرگتر کنم.

خلاصه سخنان راهنمای همسفر:
سلام دوستان ناهید هستم همسفر محمدصادق و راهنمای لژیون دهم. خدا را شاکرم که اجازه خدمت در این جایگاه را به من داد. این تولد زیبا را تبریک میگم به آقا صادق و آتنای عزیز و راهنماهای آقا صادق. تولدها برگزار میشوند و قرار است که در تولدها یک پیامی داده شود. به عزیزانی که در مسیر هستند و شاید کلید راهی برای آنها باشد که در دل تولدها به آن پیام برسند. طی سالها خدمتم در کنگره به این نتیجه رسیدم که خدمتگزارهای کنگره دودسته هستند. یک سری افرادی هستند که روی خودشان کار نمیکنند و دست به پالایش نمیزنند. روابط خود با همسفر و مسافر را اصلاح نمیکنند و هنوز درگیر یک سری مشکلات هستند و با خدمت هم به خودشان آسیب میزنند و هم به عزیزانی که در کنگره خدمت میکنند. دسته دوم کسانی هستند که اول روی خودشان کار میکنند و عمل سالم انجام میدهند و روابط خود در خانواده را اصلاح میکنند و به حال خوش در زندگی خود میرسند و بعد در کنگره خدمت میکنند و این خیلی ارزشمند هست و داشتم به آقا صادق و آتنا عزیز فکر میکردم و دیدم این دو عزیز در دسته دوم هستند و جفتشان خیلی رو رابطه خود کار کردند و زندگی خود را قشنگ کردند و حالا هر دو جزو خدمتگزاران خوب کنگره هستند. امیدوارم این حال خوششان ماندگار باشد و بتوانند خدمتگزاران خوبی برای کنگره باشند.
سخنان همسفر:
سلام دوستان آتنا هستم همسفر صادق؛ خیلی برای صادق خوشحال هستم. خوشحالم که در این مکان است. از آن سختی که من همیشه حسش میکردم خارج شد. برای رهایی تلاش کرد و با این که بار اول موفق نشد باز هم تلاش کرد و آن روزهای سخت گذشت. از آقای رضازاده و آقای محمدصادق تشکر میکنم. من یادم هست قبل از کنگره صادق قرص مصرف میکرد و وقتی من از دکترش پرسیدم که صادق تا کی باید قرص مصرف کند او به من گفت: آتنا، صادق بیمار است و این بیماری درمان ندارد. این برای من خیلی سخت بود. بعد با کنگره آشنا شدیم و صادق بار اول که سفر کرد و بعدش دوباره شروع به مصرف کرد خیلی سخت بود. دفعه دوم خب من هم همراه ایشان بودم و کنگره میآمدم و وقتی با راهنمایم در مورد صادق صحبت میکردم در نقطهای خانم ناهید گفتند که شرایط را بپذیر و به فکر سفر خودت باش و من هم پذیرفتم. گذشت میکردم و سعی میکردم از مسائل آگاهانه گذشت کنم. فشار بسیاری را تحمل کردم. آمدم جلو و این جلو آمدن باعث افتخارات خیلی خوبی برای ما شد. ما خانوادههای مصرفکنندگان باید بدانیم که مسافران در زمان سفر دردهای زیادی را ممکن است تحمل کنند و شاید من از درون نتوانم او را درک کنم. به همه مسافران میگویم که شما مایه افتخار هستید و مسیرتان را ادامه بدهید. حتی در ناامیدترین شرایط و وقتی فکر میکنید این مسیر گنگ است و به جایی قرار نیست برسید. ادامه بدهید و زمان میتواند با تلاش مسائل را حل کند.
مرزبان خبری: مسافر وحید
نگارش: مسافر یاسر
ویرایش: مسافر نوید
ارسال خبر: مسافر سجاد
- تعداد بازدید از این مطلب :
129