English Version
This Site Is Available In English

فرمانبرداری پل عبور به فرماندهی است.

فرمانبرداری پل عبور به فرماندهی است.

جلسه پنجم از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی بوئین‌زهرا به استادی راهنما همسفر اعظم، نگهبان همسفر خدیجه و دبیر همسفر سمیه با دستور جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» روز یکشنبه ۹ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

"خدا را شاکرم که یک بار دیگر این فرصت نصیب من شد تا در نمایندگی بوئین‌زهرا حضور یابم و ضمن خدمت، آموزش ببینم. امید است در کنار هم، جلسه‌ای پرانرژی و سرشار از آموخته‌های جدید داشته باشیم.
همانطور که دبیر جلسه اشاره کردند، دستور جلسه این هفته به موضوع «از فرمانبرداری تا فرماندهی» اختصاص دارد. هفته گذشته درباره دانایی و دانایی مؤثر صحبت کردیم و هفته پیش از آن نیز به اجرای کامل «حکم عقل در قالب فرمانده» پرداختیم. این نشان می‌دهد که تمامی دستور جلسات کنگره ۶۰ به یکدیگر پیوسته و مکمل هم هستند.
بی‌شک، شرط لازم برای رسیدن به جایگاه فرماندهی، نتیجه به‌کارگیری و عملی کردن دانایی است. اگر دانایی ما به کمال برسد و به مرحله دانایی مؤثر برسیم، قطعاً به فرماندهی لایق تبدیل خواهیم شد."
"چه زمانی می‌توانیم به جایگاه «فرمانروایی» نزدیک شویم؟ زمانی که بتوانیم حکم عقل را به درستی اجرا کنیم، دانایی را بیاموزیم و آن را کاربردی سازیم و در نهایت به فرماندهی لایق برای جسم خود تبدیل شویم. این مسیر به ما کمک می‌کند تا برای کسانی که در کنگره برای دریافت آموزش و رسیدن به حال خوش به ما مراجعه می‌کنند، مثمر ثمر باشیم.
هنگامی که واژه «فرمانده» را می‌شنویم، اغلب تصویری از فردی با لباس نظامی و درجه‌دار در ذهنمان شکل می‌گیرد که به زیردستان خود، اعم از افسران و سربازان، دستور می‌دهد. او برای آنها تصمیم می‌گیرد و احکامی صادر می‌کند. قطعاً فرماندهی که از دانایی و آگاهی بالا برخوردار باشد و علم زیادی داشته باشد، می‌تواند دستورات مفید و درستی صادر کند. اما برعکس، اگر فرمانده‌ای فاقد علم و آگاهی کافی باشد، می‌تواند خطرات و آسیب‌های جبران‌ناپذیری را برای افراد در پی داشته باشد."
"در کنگره، دستور جلسات ما از دو بعد «صور آشکار» و «صور پنهان» مورد بررسی و اجرا قرار می‌گیرد. خداوند هنگام تولد، نیروهایی بالقوه در وجود ما قرار داده است؛ اما به تدریج که رشد می‌کنیم، می‌توانیم با کسب شناخت، به این نیروهای ناشناخته پی ببریم. استاد عزیزمان به زیبایی می‌فرمایند: کودکی که متولد می‌شود، در سال‌های اولیه زندگی‌اش به تنهایی قادر به انجام کار زیادی نیست و کاملاً به پدر و مادرش وابسته است. اما با گذر زمان و بزرگ‌تر شدن، می‌تواند به ویژگی‌های نهفته در وجودش پی ببرد؛ راه می‌رود، آرام‌آرام زبان باز می‌کند. همین بیان کلمات در کودک، انرژی زیادی به او می‌دهد و این انرژی متقابلاً بازخورد مثبتی دارد و این روند تا بزرگسالی ادامه می‌یابد. فرد به دستاوردهای زیادی می‌رسد و به خود می‌بالد که توانایی انجام کارهای مختلفی را دارد. برای مثال، اگر من فرمانده خوبی برای جسمم باشم، به آن دستور می‌دهم که لیوان را بردارم و آب بنوشم.
اما تفاوت اصلی میان افراد مصرف‌کننده و اشخاص عادی این است که مصرف‌کنندگان، به دلیل تخریب‌های ناشی از مصرف مواد که بر جسم و روانشان وارد شده، این فرماندهی را از دست داده‌اند. یک فرد مصرف‌کننده تنها زمانی می‌تواند کارهای روزمره خود را انجام دهد که مواد مصرفی‌اش را خورده باشد و حالش کمی بهتر شده باشد."
"من به عنوان یک همسفر، اگر در کنار فرد مصرف‌کننده زندگی کنم، قطعاً حال و روزم بهتر از مسافرم نیست. چرا که تخریب‌های ناشی از مصرف او، تأثیر بسیار بیشتری بر من گذاشته است. شاید پیش از این انگیزه‌ای برای ورزش‌کردن یا گوش‌دادن به موسیقی داشتم؛ اما رفته‌رفته با بدحالی مسافرم، حال من نیز دگرگون شده و انگیزه از دست می‌رود. ناامیدی مرا در بر می‌گیرد و نمی‌توانم به کارهای روزمره خود رسیدگی کنم. بنابراین، باید بتوانم با انرژی‌های منفی درونم مقابله کنم.
افرادی که وارد کنگره می‌شوند، در جایگاه رهجو قرار دارند و در حال آموزش‌گرفتن از راهنما، ایجنت و مرزبانان هستند که احکام صادر می‌کنند؛ زیرا مرزبانان حکم اجرایی شعبه را در اختیار دارند. من به عنوان راهنما، موظفم که از سخنان ایجنت و مرزبانان پیروی کنم. تمام این تلاش‌ها به خاطر خودم است تا به حال خوش دست یابم و در فضایی امن و سرشار از آرامش قرار گیرم.
انسان وقتی از مرحله دانایی به «دانایی مؤثر» برسد، حالش روزبه‌روز بهتر می‌شود. در این مرحله می‌تواند از نفس اماره و نیروهای منفی‌ای که مانع رشد انسان‌ها هستند، فاصله بگیرد؛ چرا که نسبت به عملکرد آن‌ها آگاهی پیدا می‌کنیم و می‌توانیم دانایی و جهان‌بینی خود را گسترش دهیم. در نتیجه، تأثیر نیروهای منفی کاهش می‌یابد.
استاد امین به زیبایی مفهوم فرماندهی را برای ما توضیح داده‌اند: ایشان می‌فرمایند نیروهایی که در درون ما یا در بیرون از ما وجود دارند، می‌توانند با آموزش‌گرفتن، تحت تسلط ما درآیند. افرادی که به این تسلط دست یابند، قطعاً می‌توانند در هر زمینه‌ای صاحب‌نظر باشند و حکم صادر کنند؛ این همان فرماندهی است. یک فرمانده بزرگ مانند قوه عقل در وجود همه ماست؛ اگر حس‌هایمان را پالایش کنیم و دید مثبتی داشته باشیم، پیامی صحیح به عقل داده می‌شود و آن اطلاعات درست را برای ما به اجرا درمی‌آورد. آنگاه ما به همان فرمان بعدی که در وادی ششم آموختیم، می‌رسیم و همیشه در صلح و آرامش خواهیم بود."
“ان‌شاءالله همه ما با آموزش‌هایی که از کنگره دریافت می‌کنیم، از آقای مهندس که فرمانده اول ما هستند و به ترتیب بر اساس سلسله‌مراتب، حتی منِ راهنما که در لژیون، فرمانده آن لژیون هستم، همچنان در حال آموزش‌گرفتن از مافوق خود هستم تا ان‌شاءالله بتوانیم فرمانده خوبی ابتدا برای خودمان و سپس برای دیگران باشیم.”

بدین‌وسیله دریافت نشان پیمان (وادی هشتم) مرزبان همسفر سمیه از ایجنت همسفر الهه را تبریک عرض می‌نماییم.

پس با شما که پیمان می‌بندید، در اندیشه آن باشید که از زمین بر خواسته و به آن مکانی که فرمان است رهسپار شوید.

مرزبان کشیک:همسفرسمیه
تایپ و ویرایش: همسفراعظم رهجوی راهنما همسفراعظم (لژیون اول)
عکس: همسفر منیره رهجوی راهنما همسفراعظم (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: همسفر مینا، رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بوئین‌زهرا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .