جلسه دوم از دوره شانزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی جواد گلپایگان به استادی همسفر الهه، نگهبانی همسفر سیما و دبیری همسفر راضیه با دستور جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» در روز یکشنبه ۹ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ١٧:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان لژیون سردار تشکر میکنم که به من اجازه دادند تا در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
در مورد دستور جلسه امروز «از فرمانبرداری تا فرماندهی» مطلبی که خودم یاد گرفتم و میتوانم برای شما توضیح دهم ایناستکه اصلاً مفهوم از فرمانبرداری تا فرماندهی چیست؟ ما باید بدانیم که هر انسانی ذاتاً در وجودش فرماندهی وجود دارد؛ اما این عبارت چه مفهومی را در ذهن شما تداعی میکند؟ هر انسانی دوست دارد که روزی در جایگاه فرماندهی قرار بگیرد و به بهترین شکل ممکن فرماندهی را انجام دهد؛ اما باید بدانیم که فرماندهی و فرمانبرداری چیست؟
فرماندهی در دو قسمت وجود دارد: ۱_فرماندهی درون ۲_فرماندهی بیرون. من در ابتدا باید متوجه این موضوع بشوم که فرماندهی درون چیست تا بتوانم آن را به خوبی انجام دهم؛ درواقع با رسیدن به فرماندهی بیرون میتوانم یک فرمانده لایق باشم. فرماندهی درون؛ یعنی من بتوانم فرماندهی جسم خودم را در اختیار بگیرم و به واسطه اختیاری که خداوند به من داده به اعضاء بدنم مانند: گوش، چشم، دست و زبان فرمان بدهم تا در نهایت به فرمان عقل برسم.
همه ما میدانیم که مسافرها به علت مصرف مواد مخدر و همسفرها از نظر شرایط روحی و روانی در مسیر ضدارزشها قدم گذاشتند؛ حالا چه قبل از ورود به کنگره و چه اکنون که در کنگره حضور دارند؛ درواقع نمیتوانیم بگوییم که صددرصد کامل شدیم و تماماً در مسیر ارزشها هستیم؛ حتی اگر الآن هم بخواهم در مسیر ضدارزشها قدم بردارم، فرماندهی جسم من در اختیار نیروهای بازدارنده است؛ پس من در درجه اول باید فرماندهی جسم خودم را از نیروهای بازدارنده پس بگیرم تا بتوانم درست تصمیم بگیرم، تفکر کنم و بعد بتوانم در بیرون فرماندهی کنم؛ البته ناگفته نماند که با قرار گرفتن در مسیر ارزشها نمیتوانیم یک دفعه فرماندهی جسم خود را به عهده بگیرم.
ما در کنگره یاد گرفتیم هر موضوعی باید به صورت DST و ذرهذره انجام بگیرد؛ پس باید در کنگره آموزش بگیرم تا آرام آرام فرماندهی جسم خود را از نیروهای بازدارنده پس بگیرم.
همانطور که میدانید و به ما گفتند در سفر اول نباید تصمیمهای مهم و سرنوشتساز بگیریم. استاد امین دژاکام در رابطه با این موضوع میفرمایند: «وقتی انسان به دنیا میآید، خداوند یکسری نیروها را در اختیارش قرار میدهد؛ درحالیکه این نیروها از روز اول در وجود من نهادینه شده است؛ ولی به علت مصرف مواد مخدر یا روان بههمریخته آن اختیار و نیرو از من گرفته شده که بخواهم از آن استفاده کنم؛ ولی با حضور در کنگره مصرف خودم را کنار میگذارم یا بهعنوان یک همسفر سفر میکنم تا کمکم این نیروها به سمت من بازگشت کنند».
بهعنوانمثال من پس از اتمام سفر اولم متوجه شدم چه تواناییهایی در درونم وجود دارد و در چه رشتهی میتوانم تحصیل کنم؛ درحقیقت با آموزش دیدن این نیروها به سمت من بازگردانده میشوند. وقتی فرماندهی درونم را پس بگیرم، میتوانم در بیرون فرماندهی خوبی داشته باشم.
شرط اول فرماندهی بیرون ایناستکه در درجه اول فرمانبردار باشم؛ یعنی من به کنگره میآیم، به حرمت و قوانین احترام میگذارم، از راهنمای خودم حرف شنوی دارم و او را قضاوت نمیکنم که آیا این قوانین درست است یا اشتباه؟ اگر کنگره و مطالب آموزشی آن خوب است؛ پس باید همهچیز را قبول و گوش به فرمان راهنمای خود باشم تا اگر به جایگاه فرماندهی رسیدم، بتوانم بهدرستی فرماندهی کنم.
انشاءالله که بتوانیم در مسیر ارزشها قدم برداریم و به خوبی فرمانبرداری کنیم تا بتوانیم فرماندهی جسم خود را در اختیار بگیریم؛ البته این نکته را یادمان باشد که هیچگاه در مسیر ضدارزشها به فرماندهی نمیرسیم؛ چون نیروهای بازدارنده سرباز و فرمانبردار میخواهند.
دریافت نشان وادی هشتم همسفر سمیه توسط راهنما همسفر مریم
.jpg)

مرزبانان کشیک: همسفر نیره و مسافر منصور
تایپیست: همسفر مهری رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر نیره
ویرایش: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی جواد گلپایگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
457