از فرمانبرداری تا فرماندهی یک قانون کلی است که اگر انسان بخواهد در هر مقوله صاحب نظر شود و بتواند کاری انجام دهد و در جایگاه فرماندهی قرار بگیرد، شرط لازم این است که فرمانبرداری را کاملاً انجام دهد.
فرمانبرداری هم میتواند صور آشکار و صور پنهان داشته باشد. در صور پنهان فرمان دادن در قسمت درون انسان است یعنی این که من به دستم بگویم لیوان آب را بردارد و دست من از فرمانم تبعیت کند. زمانی که شخصی دچار بیماری میشود برای مثال بیماری کلیه، چیزی که در واقع از بین میرود فرماندهی است؛ شخصی که هر وقت هر چه دلش می خواست میخورد، الان اگر بخورد باید عوارضی را جوابگو باشد.
فرماندهی جزء خواستههای وجودی انسان است، یعنی همه ما در درون خودمان دوست داریم که فرماندهی را داشته باشیم وقتی که این جایگاه به خطر بیفتد ما حاضر هستیم بهای سنگینی به خاطر آن پرداخت کنیم تا فرماندهی ما به خطر نیفتد.
از فرمانبرداری تا فرماندهی یعنی اینکه من اگر بخواهم دوباره آن نیروهایی که از دستم خارج شده و الان در اختیار من نیست، اگر بخواهم این نیروها دوباره در اختیار من قرار بگیرند، باید فرمانبرداری کنم و این خیلی لذتبخش است که در مسائل مختلف فرماندهی ما تکمیل میشود.
اصولا وقتی که ما به انجام دادن عملی یا به یک نیرویی که قبلا برای ما ناشناخته بوده، وقتی به آن شناخت پیدا میکنیم و آن نیرو از ما تبعیت میکند، در ما انرژی و شادی بهوجود میآید و بر عکس وقتی که آن نیرو را از دست بدهیم در ما احساس بازنده بودن و اندوه بهوجود میآورد.
نویسنده: مرزبان همسفر مهشید(لژیون مرزبانی)
ویرایش و ارسال: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر مرضیه(دبیر اول سایت) همسفران نمایندگی شوشتر
- تعداد بازدید از این مطلب :
115