زمانی که من یک توانایی در درون شهر وجودی؛ یعنی جسم خودم دارم این توانایی به من قدرت میدهد و من از وجود همچین توانایی سرشار از خوشی و حال خوب هستم و اشتیاقم برای این که قدرتم بالاتر برود، خیلی زیاد است.
خوشحالم از این که تواناییهای من در اختیارم هستند و در واقع توانمندی من خدمتگذار من است؛ اما ممکن است به مرور زمان در اثر خیلی از مسائل این تواناییها از من ساقط شود و قدرتم را از دست بدهم و دیگر نتوانم بر تواناییها و جسم خودم فرمانروایی کنم؛ بخصوص در مورد عزیزانی که بر اثر سوءمصرف موادمخدر بدنشان کمکم ناتوان میشود و دیگر اختیار خیلی از حرفها، رفتارها و کارهای روزمرهای که داشتند، از آنها گرفته میشود.
مصرفکنندهها برای کنترل تواناییهایشان به استفاده چند برابری از مواد یا جابهجایی از مصرف یک مواد به مصرف مادهای دیگر روی میآورند و این کار ضعف آنها را چند برابر میکند؛ بنابراین اگر میخواهم دوباره فرمانروایی داشته باشم؛ باید با تفکر صحیح و استفاده از دستورالعملهایی که در کنگره۶۰ در اختیارم قرار داده میشود، بتوانم خودم را احیا کنم.
لازمه فرمانروایی، فرمانبرداری است که با آموزش، تفکر و تجربه حاصل میشود؛ البته این را هم باید در نظر داشته باشیم که عقل فرمانروای کل بدن ما است. زمانی که فرمانبردار عقل باشیم، فرمانده خوبی خواهیم بود و شهر وجودیمان از گزند و آسیب مصون خواهد ماند و در همه مراحل زندگی به راحتی عبور خواهیم کرد؛ اما اگر فرمانروایی عقل را نپذیریم و از مسیر حرکت خارج شویم، نیروهای بازدارنده عقل را دچار ضعف میکنند و افسار جسم و وجود ما را به دست میگیرند و مسیر بسیار سخت و دشوار میشود. بنابراین با تجربه، آموزش و تفکر مسیر حرکت را مشخص میکنیم و با فرمانبرداری از عقل به فرماندهی وجودی خود میرسیم.
نویسنده: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر ریحانه (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر شهربانو رهجوی راهنما همسفر ریحانه (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر محدثه رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران شعبه شمس
- تعداد بازدید از این مطلب :
101