English Version
This Site Is Available In English

اضلاع دانایی «تفکر، تجربه و آموزش» هست

اضلاع دانایی «تفکر، تجربه و آموزش» هست

سیزدهمین جلسه از دور دوم از کارگاه های آموزش عمومی نمایندگی فیروزآباد فارس، ویژه مسافران و همسفران؛ با استادی مسافر کرم، نگهبانی مسافر روح‌الله و دبیری مسافر عنایت‌الله با دستور جلسه « دانایی، دانایی موثر و سواد » در روز پنج شنبه 6 شهریور 1404 ساعت ۱۷ شروع به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
دانایی یعنی تشخیص ماهیت خواسته ها و خواسته ها یا معقول هستند یا نامعقول؛ خواسته ها در هر شکل و رنگ و لباس و نقابی می‌آیند تا ما نتوانیم آن ماهیت خواسته را بشناسیم. دانایی موثر یعنی تشخیص ماهیت خواسته ها در هر رنگ و لباس و عمل کردن صحیح و درست. صرفا فهميدن يک چيزی دانایی موثر نیست، یعنی اضلاع دانایی اصلا با هم برابر نیستند. اضلاع دانایی «تفکر، تجربه و آموزش» هستند. یا آموزش بیشتر از تجربه رشد کرده است یا تجربه بیشتر از تفکر رشد کرده است!! آن که مد نظر کنگره هست دانایی موثر هست که سه تا اضلاع اش با هم دیگر برابر هست. سواد چیزی هست که از اذل در انسان نهادینه شده، یعنی خداوند اینهایی که با تحصیل و آموزش بهش می‌رسیم در ما نهادینه کرده است.

مثلا اگر من بخواهم زبان فرانسوی را یاد بگیرم با یک دوره می‌توانم فرانسوی یاد بگیرم چون خداوند این را در من نهادینه کرده و من با آموزش می توانم آن را شکوفا بکنم!! حالا رسیدن به دانایی موثر به این راحتی ها هم نیست؛ اولین مانعی که نمی گذارد ما به دانایی موثر برسیم مثلثی هست بنام مثلث جهالت یا نادانی یا همان ناآگاهی!! من می‌دانستم مواد بد است تخریب به من می زند ولی مصرف می کردم صرفا دانستن این که مواد بد است عامل بازدارنده ای برای من نبود. چرا؟ چون همان اضلاع مثلث دانایی با هم برابر نبودند!! خب جهالت یا نادانی از ابزار نیروهای منفی هست سه تا ضلع برایش تعریف کرده‌اند «منیت، ناامیدی و ترس».

خب ترس میاد تفکر من را می خورد از ترس اتفاقات آینده من به خیلی چیزها تفکر نمی کنم. منیت نمی گذارد من خوب آموزش بگیرم یکی صحبت می کند و من که منیت دارم میگم بابا من اینها را از برم و اصلا نمی گذارد من گوش کنم ببینم چه صحبتی دارد می‌کند. چون ناامید هستم اعتماد به نفسم را از دست می‌دهم نمی‌توانم چیزهای جدید را تجربه کنم. در زندگی نیروهای منفی هست و اگر من بخواهم به دانایی برسم باید از جهالت عبور کنم که خیلی هم کار راحتی نیست!! یک مرتبه من بخواهم با نیروهای منفی بجنگم خب نمی‌شود!! یک استخر آب را در نظر بگیرید من اگر بخواهم آب استخر آلوده را عوض کنم اگر بخواهم با پارچ آب آلوده را تخلیه کنم خیلی سخت است ولی اگر من یک لوله ای بگذارم در ورودی استخر؛ و آب آلوده از خروجی برود بیرون، استخره به مرور پاک می‌شود، نیروهای منفی هم همین است من نمی توانم مستقیما مبارزه کنم همین که من دانش و آگاهی های خودم را ببرم بالا و سطح دانایی و دانایی موثر را تقویت کنم نیاز نیست با نیروهای منفی کاری داشته باشم و خودش می فهمد که دیگه جایش اینجا نیست و باید برود بیرون!! دانایی همان نگهبان قلعه عقل هست این نگهبان هرچی قوی‌تر باشد نمی گذارد خواسته های نامعقول وارد قلعه عقل بشود و خواسته های نامعقول در هر رنگ یا لباسی که باشد را تشخیص می‌دهد. به صرف اینکه یکی باسواد است الزاماً دانا نیست چون سواد از طریق آموزش به دست می‌آید یعنی آموزش من در رشته تحصیلی ریاضی، فیزیک، شیمی یا غیره در یک زمینه است و دانایی خاص است.
از اینکه با سکوتتان من را همراهی کردید سپاسگزارم.

خلاصه و تایپ: مسافر علی بخشی ( لژیون اول )
ویرایش: مسافر علی ( راهنما )
ارسال: مسافر آرمین ( خدمتگزار سایت )

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .