جلسه چهارم از دوره سی و نهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی رودکی با دو دستور جلسه« ازفرمانبرداری تا فرماندهی» و« نخستین سالروز رهایی مسافر علی» به استادی راهنمای محترم مسافر ایمان، نگهبانی مسافر بابک و دبیری مسافر صادق روز شنبه ۸ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار نمود.
چکیده سخنان استاد:
سلام دوستان ایمان هستم یک مسافر
دستور جلسه امروز، از فرمانبرداری تا فرماندهی است.
فرمانبرداری مقولهای است که نه تنها برای نیروهای مثبت، مربیها و راهنماها است بلکه انسان میتواند فرمانبردار شیطان و یا نیروهای منفی نیز باشد.
یک مصرف کننده همانند من در زمان مصرف فرمانبردار بی چون و چرای نیروهای منفی و مواد مخدر بود. این مواد بود که تعیین میکرد من کجا بروم و یا کجا نروم! چه ساعتی بخوابم و چه ساعتی بیدار شوم! چه خوراکی بخورم! چه کاری انجام بدهم و یا چه کاری انجام ندهم! مواد مخدر تعیین کننده این بود که من پول و انرژی خود را کجا استفاده کنم و ثمره این کار این شده بود که من از فرمان عقل دور باشم و فرامین شیطان را اجرا نمایم. اصولاً انسان اگر بخواهد در تاریکیها باشد پیش نیازش این است که فرمانبردار نیروهای منفی باقی بماند.
اما از زمانی که من با کنگره و آموزشهای آن آشنا شدم، از همان روز مشاوره تازه واردین به من گفتند که میبایستی فرمانبردار باشم. حرمتها و قوانین کنگره را رعایت کردم تا آرام آرام از فرمانبرداری نیروهای منفی خود را رها کرده و فرمانبردار اساتید و راهنمایم در کنگره شدم. این کار را کردم تا بتوانم تعادل و آرامش را وارد زندگیم کنم.
اما اگر بخواهم که مهار زندگیم را به دست بگیرم و خودم فرمانده خودم باشم، میبایستی ابتدا فرمانبرداری را بیاموزم.
ارتش میتواند نمونه خوبی باشد، اگر ما نگاهی به این جریان داشته باشیم خواهیم دید که فرماندههای بزرگ نیز روزی یک سرباز پایه بودهاند اما به تدریج و آرام آرام دستوراتی را که به آنها داده شده است را به خوبی انجام داده و کم کم ارتقای درجه یافتند تا مراحل را یکی یکی بالا آمده و فرماندهی نیروهای بیشتری به آنها اعطا شده است.
فرماندهی در کنگره ۶۰ یعنی رسیدن به فرمان عقل و به گفته دیگر با استفاده از مثلث دانایی، تفکر آموزش و تجربههایمان را بتوانیم در رفتارمان نمایان کنیم.
هدف از داشتن این گونه دستور جلسات این است که همه ما بتوانیم به فرماندهی شهر وجودیمان دست پیدا کنیم. یعنی فرماندهی بدن، ذهن و زندگیمان دست خودمان باشد نه اینکه دست مواد مخدر یا نیروهای منفی باشد و آنان برای من تعیین تکلیف کنند.
و اما در مورد دستور جلسه دوم که نخستین سالروز رهایی علی عزیز است باید بگویم که علی حدوداً ۱۰ سال پیش در کنگره درمان شده بود اما پس از درمان ابطهاش را با کنگره بریده بود و سفر دوم را نیمه کاره رها کرده و رفته بود، به خاطر همین دوباره به مصرف مواد مخدر روی آورده.
با توجه به تجربه پیشینش، حالا که یک سال از رهایی علی میگذرد در کنگره مانده است و مشغول به خدمت است. علی در درمانگاه مبصر و مسئول دارو است و همینطور عضو پرکار و فعال لژیون سردار در نمایندگی ما نیز میباشد. علی با سلیقه خوبی که دارد آشپز بسیار ماهر و چیره دستی در لژیون ما است و ما همواره ز وجود ایشان در لژیونمان بهرهمند هستیم. امیدوارم مراحل خدمتی را یکی پس از دیگری به خوبی سپری نماید.
این تولد را به خودش و تمام زحمتکشان در نمایندگی رودکی و تمام کسانی که به هر گونهای زحمت کشیدند و جمعیت کنگره ۶۰ تبریک عرض مینمایم.

اعلام سفر و آرزوی مسافر علی مسافر علی؛
سلام دوستان علی هستم یک مسافر.
آخرین آنتیایکس شیره و تریاک
مدت سفر اول یک سال
روش DST
دارو OT
راهنما آقا ایمان
رهایی یک سال و پنج ماه
آرزومندم که همه دوستان سفر اولی، سفر خود را جدی بگیرند تا بتوانند به آن درمان ایده آل کنگره ۶۰ دست یابند.
چکیده گفتار مسافر علی؛
سلام دوستان علی هستم یک مسافر
نخست تشکر و قدردانی میکنم از جناب مهندس و خانواده محترمشان و تمام زحمتکشان کنگره ۶۰ به ویژه خدمتگزاران در نمایندگی رودکی، از راهنمای گرامی خودم آقا ایمان، گروه مرزبانی و ایجنت محترم کمال قدردانی را دارم چرا که با زحمتهای ایشان توانستم این جایگاه را تجربه نمایم.
از آنجایی که جشن امروز من همراه شد با دستور جلسه« فرمانبرداری» در این رابطه باید بگویم که من نیز در زمان مصرف فرمانبردار خوبی بودم و
هر چیزی که مواد مخدر و یا نیروهای منفی میگفت من تمام و کمال اجرا میکردم. فرمانبرداری من بیشتر به سمت ضد ارزشها بود تا هرچه بیشتر در نادانی و تاریکی فرو بروم.

اما یک روز خیلی اتفاقی داشتم از جلوی این نمایندگی رد میشدم و به خاطر تجربه پیشین که از کنگره ۶۰ داشتم، وارد شدم و با راهنمایی مشاورین تازه واردین روبرو شدم. زیاد تصمیم جدی برای ماندن نداشتم تا راهنمای گرامی آقا ایمان را دیدم و حسم با ایشان همراه شد، چون حسم به من گفت که ایشان همان کسی است که میتواند مرا درمان کند. به یاد دارم آقا ایمان همان روز نخست به من گفتند که میبایست ۱۱ یا ۱۲ ماه در پروسه درمان شکیبا باشم و تمام قد فرمان پذیر باشم تا به درمان برسم. یعنی این شرط را با من گذاشت که اگر پس از یک سال فرمانبرداری درمان نشدم، میتوانم بروم و به مصرف مواد مخدر ادامه دهم.
کسانی که با کنگره و دانش آن آشنا نیستند، اشکالی ندارد که به مصرف سیگار یا مواد مخدر ادامه دهند اما ماها که با کنگره آشنا شدهایم و از دانش آن بهرهمند هستیم نمیتوانیم در تاریکیها بمانیم زیرا به خودمان بدهکار میشویم. کسی که به هر گونهای با کنگره آشنا شده است یا سفرش را خراب کرده است و یا پس از درمان شدن دوباره به مصرف روی آورده است دیگر آن آدم پیشین نمیشود زیرا از بستر کنگره بهرهمند شده است، زیر مقداری آگاهی را دریافت کرده است، بنابراین میتواند به دوران تاریکی بازگردد و انسان تازهای خواهد شد چون زوایای تاریک فراوانی برایش روشن شده است. زیرا مرز ارزشها و ضد ارزشها را شناخته است و آنها را رعایت میکند.
و این گونه شد که فرمانبرداری را پذیرفتم و تمام دستورات را انجام دادم تا به درمان رسیدم و یکی از پیش نیازهای فرمانبرداری این است که حس خوبی نسبت به کاری که انجام میدهیم داشته باشیم. اگر ما حس خوب را به کار زندگی، راهنما و یا هر چیز دیگری داشته باشیم فرمانپذیری و ارتباط بسیار بهتری با آن جریان خواهیم داشت.
آرزومندم همه سفر اولیها با حس خوب درمان خود را ادامه دهند تا بتوانند این جایگاه را تجربه کنند.
در آخر از حضور همه شما عزیزان سپاسگزارم.

نگارش و بارگذاری؛ مسافر حسن
عکس؛ مسافر بابک
با همکاری مرزبان خبری، مسافر امید
- تعداد بازدید از این مطلب :
112