«فرمانبرداری و فرماندهی درواقع مسیری را مشخص میکند که از کجا تا کجا باید حرکت را انجام دهیم. فرماندهی یک هدف بوده و معنای عام دارد و یک قانون کلی است که اگر انسان بخواهد در مسئله و مقولهای صاحبنظر شود و بتواند کاری انجام دهد؛ باید در جایگاه فرماندهی قرار بگیرد و شرط لازمِ آن این است که فرمانبرداری را کاملاً انجام دهد.»
همسفر سمیه و مسافرشان، با آخرین آنتی ایکس شیره و تریاک وارد کنگره شدند. به مدت ۱۱ ماه و ۱۴ روز است که با متد DST و داروی OT باراهنمایی مسافر علی و همسفر فاطمه در حال سفر هستند. ایشان و مسافرشان در رشته ورزشی دارت فعالیت میکنند. همسفر سمیه در قسمت دبیری لژیون خدمت کردهاند و هماکنون در قسمت عضویت در لژیون سردار در حال خدمت هستند.
اینک در مورد دستور جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» با ایشان گفتگویی ترتیب دادهایم که توجه شمارا به آن جلب میکنم.
طبق سخنان آقای امین چرا فرمانبرداری پله یا سکوی پرتابی برای یک فرد در کنگره محسوب میشود؟
قطعاً کسی که فرمانبردار خوبی باشد، کمتر دچار حسهای منفی و بازدارنده میشود و میتواند آموزشها، جایگاهها و خدمتهای بیشتری را بگیرد و با چشم گفتن، بهتر میتواند بر نفس خودش غلبه کند و بهفرمان عقل نزدیک شود.
برای اینکه یک فرمانده لایق شویم چه مراحلی را باید طی کنیم؟
یک فرمانده لایق، باید ابتدا از پروردگار خود فرمانبرداری کند و باید خودش قوانین و حرمتها را رعایت کند، کارهایش بر مبنای نظم و انضباط باشد، از ضد ارزشها دوری کند، در جهت صراط مستقیم باشد و یاد بگیرد که با کوچکترین مسئله تعادلش به هم نریزد، گله و شکایت نکند، ناامید نشود و از مشکلات و سختیها فرار نکند تا بتواند صعود کند و برای همیشه آن موانع را از سر راه بردارد؛ چراکه اگر نتواند مجبور است مشقهای ناتمام را دوباره بنویسد.

لطفاً در مورد این جمله آقای امین که میفرمایند: «دروازه ورود به تاریکیها نقض فرمان و دروازه ورود به روشناییها، فرمانبرداری است.» توضیح دهید.
اولین قدمی که انسان را در تاریکی فرومیبرد، همان نقض فرمان است که انسان هرچه بیشتر نافرمانی کند، بیشتر در عمق تاریکی فرو میرود و از ارزشها دور میشود؛ اما اگر یک انسان فرمانبردار خوبی باشد، از ضد ارزشها دوری کند و در صراط مستقیم قرار بگیرد؛ درواقع شرایط رسیدن و قرار گرفتن در روشناییها را برای خودش و دیگران فراهم میکند.
منظور از این جمله «انسان تا زمانی که خودش قادر به فرمانبرداری نباشد، نمیتواند به دیگران فرمان بدهد.» چیست.
زمانی که من فرمانبرداری را بهخوبی فرا نگیرم، نمیتوانم فرمانده لایقی باشم و هیچ تغییراتی در شخصیت من پدیدار نمیشود. اصولاً وقتی من قادر نیستم کار جدیدی را شروع کنم و احساس میکنم در انجام آن کار هیچ توانمندی ندارم؛ به این مفهوم است که دامنه فرماندهی عقل من کاهش پیداکرده است؛ چون خودم فرمانبردار نبودهام و میپندارم که دیگران هم همینگونه خواهند بود و این باعث استرس، اضطراب و ناتوانی در من میشود؛ درواقع هم همینطور است و این قانون مثل بومرنگ است که هر چه کنم به خود کنم. نکته مهم دیگری که وجود دارد این است که فرمانبرداری، منیت را از بین میبرد یا کمرنگ میکند؛ وقتی منیت نباشد، مانعی بر سر راه آموزش فرماندهی نیست و من شخصی متواضع و درستکار میشوم که با عشق خدمت میکنم، حسهایم به کار میافتد و از نیروها و انرژیهای خفته درون، بیشترین استفاده را میکنم و میتوانم اول بر نفس خود و بعد بر دیگران تأثیرگذار باشم.
لطفاً در مورد کلمات زیر حس خودتان را در یک جمله کوتاه برای ما به اشتراک بگذارید.
فرماندهی: آزمون شایستگی
فرمانبرداری: انجام مسئولیت و آموزش
آقای مهندس: الگوی محبت
سپاسگزارم از وقتیکه در اختیار ما گذاشتید لطفاً کلام آخر خود را بفرمایید.
از آقای مهندس برای فراهم کردن این بستر آموزش و خدمت، بسیار سپاسگزارم و امیدوارم در ابتدای این مسیر به فرمانبردار خوبی تبدیل شوم. از تمامی خدمتگزاران شعبه اردستان و راهنما همسفر فاطمه نهایت تشکر را دارم و از شما ممنونم که به من فرصت خدمتگزاری دادید.
تهیه و تنظیم: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
عکاس: همسفر ستاره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
ارسال: راهنما همسفر مهتاج نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اردستان
- تعداد بازدید از این مطلب :
206