انجام کارهای کوچک و رسیدن به فرماندهی بدن

نهمین جلسه از دوره نود از کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی آکادمی به استادی راهنمای محترم مسافر رسول، نگهبانی مسافر امیررضا و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه "از فرمانبرداری تا فرماندهی"  شنبه 8 شهریور 1404  ساعت 17 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد: 

سلام دوستان رسول هستم مسافر. خدا را شکر می‌کنم که یک‌بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم تا بتوانم خدمت کنم. از گروه مرزبانی و ایجنت محترم و همه خدمتگزاران تشکر می‌کنم.دستور جلسه امروزدوبخش است اولی دستور جلسه هفتگی از فرمان‌برداری تا فرماندهی و بخش دوم تولد یک سال رهایی علی عزیز است.

در زمان مصرف مواد مخدر فرماندهی جسم خودم را ازدست‌داده بودم طوری بود که حتی اختیار پلک زدن  خود را هم نداشتم. من که باید ساعت شش صبح از خواب بیدار می‌شدم، شش صبح می‌خوابیدم و به هیچ‌یک از کارهایم  نمی‌توانستم برسم.
حالا چگونه باید فرمان‌دهی جسمم را که ازدست‌داده‌ام دوباره به دست بیاورم. در ابتدا باید یاد بگیرم که فرمان‌بردار خوبی باشم و به دستورات راهنما به نحو احسنت عمل کنم تا به شو، شود نزدیک شوم.
فرمان‌بردار بودن یعنی من می‌خواستم یک کاری را انجام دهم اما انرژی نداشتم و یا خیلی حالم بد می‌شد دوست داشتم صبح به سرکار بروم آن چکی که کشیده شده بود را بگیرم اما همیشه تا دو ظهر خواب بودم و این باعث می‌شد بیشتر من در نابودی بروم و فرماندهی جسم را از دست بدهم. مسیر کنگره که باز شد به من گفتند باید فرمان‌بردار باشی و آرام به آن سطحی برسی که به شو شود برسی. مثلاً شب مسواک زدن گذاشتن سروقت آشغال‌ها یا بیدار شدن جمعه‌ها با انجام این‌کارهای کوچک  آرام فرماندهی بدن به من بازگردانده می‌شود.آنجاست که از جهنم اعتیاد به بهشت می‌آیم. بهشت جاری است یعنی انجام دادن کاره‌ای روزمره به بهترین شکل من را به بهشت می‌آورد.

و اما در مورد قسمت دوم دستور جلسه تولد یک سال رهایی علی عزیز:
وقتی من لژیون تحویل گرفتم تقریباً سه چهار ماه بود که علی داشت سفر می‌کرد دو نفر در لژیون بودند که سن آن‌ها کمتر از من بود و من تلاش می‌کردم که مبادا اتفاقی رخ دهد که باعث شود تا آن‌ها کنگره را ترک کنند.  یکی از آن‌ها علی بود.
او گفته بود که به دلایلی نمی‌تواند در پارک طالقانی حضورداشته باشد ولی هر کاری که از او در طول هفته خواسته بودم، به نحو احسنت انجام می‌داد و سفر خوبی را انجام داد.
از صمیم قلب برای او دعا می‌کنم که شال راهنمایی را بر گردن او ببینم. در حال حاضر در پورتال مشغول به خدمت است،  دبیر لژیون است و خیلی جدی این کار انجام می‌دهد. از راهنمای قبلی لژیون مسافر فرشاد تشکر می‌کنم که مقداری از آموزش‌ها را به‌خوبی از ایشان دریافت کرد.

سخنان مسافر علی و خواسته ایشان:

دعا می‌کنم تمامی سفر اولی‌هایی که واقعا خواستار رهایی هستند به درمان برسند و حال خوب را تجربه کنند. حدود بیست سال پیش بود که من فیلم مسافر را دیدم و با کلمه سقوط آزاد آشنا شدم و قبل از اینکه وارد کنگره شوم،  دوستی داشتم که درمان شدن خودش را به وسیله کنگره 60 به من توضیح داده بود و سوالی که برای من مطرح شده بود، آیا اعتیاد بیماری می‌باشد که درمان دارد؟
من روزانه یک عدد قرص مصرف می‌کردم و بعد از مدتی مصرف خود را افزایش دادم، ناگهان به فکر کنگره 60 افتادم و در این مسیر سایت کنگره توانست کمک شایانی به من داشته باشد.از راهنمای عزیزم آقا فرشاد تشکر می‌کنم که زحمات بسیاری را برای من کشیدند.تشکر می‌کنم از تمامی مرزبان‌ها، راهنمایان محترم، اتاق اوتی و تمامی کسانی که در این حال خوب من سهیم بودند.از راهنما حال حاضرم آقا رسول که برای من زحماتی کشیدند که بتوانم بهتر به حال خوب برسم.در حال حاضر خداوند را شاکرم که توانسته‌ام‌ در چند جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
از اینکه به صحبت‌های من توجه نمودید از همه شما سپاسگزارم.

 تایپ، عکس و بار گذاری: مسافر فرزاد لژیون 4 و مسافر جلال لژیون 3