کنگره۶۰ یکی از سازمانهای مردم نهاد در حوزه اعتیاد و مواد مخدر است که در زمینه کاهش آسیبهای ناشی از مصرف مواد مخدر و اعتیاد به صورت رایگان و در سطح ملی فعالیت میکند. کنگره۶۰ در سال ۱۳۷۸ توسط آقای مهندس حسین دژاکام پایهگذاری و تأسیس شده است و یکی از دستور جلسات هفتگی آن که در کارگاه آموزشی خصوصی یا عمومی به آن میپردازند «از فرمانبرداری تا فرماندهی» میباشد.
اکثر ما با شنیدن کلمه فرمانبرداری یا فرماندهی به یاد پادگانهای نظامی میافتیم؛ اما در کنگره ۶۰ فرماندهی به این معنا میباشد که انسان به یکسری از نیروهای درونی و بیرونی احاطه داشته باشد و قادر باشد کاری را که از خود میخواهد به انجام برساند و همینطور، اگر کاری را از دیگران بخواهد به انجام برسانند. از شرایط فرمانبردار بودن این است که شخص باید بپذیرد که اشکال دارد و بنابراین احتیاج دارد که از یک نیروی دیگر اطاعت کند تا از نفس اماره خارج شود و ساختار خود را تغییر دهد. در کنگره هر شخص پس از حضور در کنگره، مورد حمایت قرار میگیرد و یک راهنما به وی اختصاص داده میشود که با اجرای دستورات راهنما قادر خواهد شد به مرور نیروهای منفی را از شهر وجودی خود خارج کند و در نهایت تبدیل به فرمانروایی لایق برای شهر وجودی خویش (جسم، روان و جهانبینی) گردد که باعث رهایی از اعتیاد و رسیدن به حال خوش میشود.
فرمانبرداری رهجو شامل اطاعت بیکم و کاست از راهنما و رعایت نظم، اجرای قوانین و حرمتهای کنگره۶۰ است که اگر این کار را بدون در نظر گرفتن جایگاه اجتماعی خود بیرون از کنگره انجام دهد؛ قطعاً به فرمانده لایقی تبدیل میشود؛ زیرا راهنمایان نیز ابتدا فرمانبردار خوبی بودند و سپس به جایگاه فرماندهی رسیدهاند و همه ما در کنگره۶۰، رهجو و فرمانبردار آقای مهندس هستیم. در «سیدی معلم» استاد امین میفرمایند: «اگر میخواهید این حال خوشی که در سفر اول دریافت کردید را همچنان دریافت کنید؛ باید خدمت نمایید؛ باید از فرمانبرداری به فرماندهی برسید؛ باید همیشه چشم بگویید تا آن تاریکیهای وجودت به روشنایی تبدیل شود».
اگر به تمام هستی و کائنات نگاه کنیم ماشینی پیچدهتر و شگفتانگیزتر از ساختمان جسم یا شهر وجودی انسان نداریم؛ بدن انسان بیش از ۳۷ میلیارد سلول ساخته شده است که هر سلول آن به تنهایی مانند یک شهری عظیم است و آقای مهندس اولین بار مدلی تحت عنوان شهر وجودی در کتاب «عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر» مطرح کردند که این مدل وضعیت جسم را در زمان بیماری اعتیاد ترسیم نموده است. زمانی که یک شخص مصرفکننده است یا به واسطه فکر و اندیشه افیونی بیمار شده است دیگر نمیتواند امور زندگی خودش را به دست بگیرد و فرمان بدهد؛ چون فرماندهی صورآشکار و صورپنهانش تحت اختیار خودش نیست و در تاریکیها فرو رفته و در دست نفس اماره قرار گرفته است، تواناییها و قدرت تفکر و تعقل سالم خودش را از دست داده است؛ بعد از آنکه متوجه میشود که فرمانده بودن شهر وجودی خودش را از دست داده است میخواهد پس بگیرد و برای پسگیری این فرماندهی باید بهای بالایی بدهد؛ باید فرمانبردار خوبی باشد و در این مسیر از یک استاد دانا و مهربان آموزش بگیرد تا به فرماندهی عقل برسد و برای خودش جایگاهی را فراهم کند و موقعی هم میتواند فرمانبرداری کند که استاد خودش را قضاوت نکند، منیت خودش را کنار بگذارد و بدون چون و چرا قوانین را اجرا کند و در مورد علم استادش نظر ندهد تا بتواند آموزشها را دریافت بکند و از آن آموزشها لذت ببرد تا ذره ذره بتواند به فرماندهی برسد.
باید فراموش نکنیم که نیروهای منفی همیشه دوست دارند که ساختارها تغییر نکنند و در حالت سکون بمانند در این میان مشکلات و مسائل زیادی را برای ما درست میکنند. در سیدی پرده آقای مهندس فرمودند: «شکست، پل پیروزی است». در مسیر حرکت ما همیشه خطر در کمین است و ممکن است کار ما با شکست مواجهه شود که از تیمور پادشاه گورکانی پرسیدند: چگونه از سربازی به سرداری رسیدی؟ گفتند: زمانی که در جنگی شکست خورده بودم و در گوشهای قایم شده بودم، مورچهای را دیدم که بعد از ۷۱ بار موفق شد دانه خود را از دیوار بالا ببرد؛ یعنی ۷۰ بار شکست خورد؛ ولی دو مرتبه به تلاش خود ادامه داد؛ پس در مسیر ما اگر یک بار شکست خوردیم، دو بار شکست خوردیم عیبی ندارد و باید به تلاش خود ادامه دهیم.
حال به فرماندهی رسیدهایم چیزی که خیلی مهم است این است که «قله و فتح آن چندان اهمیتی ندارد؛ اما نشانی از خویش در آن مکان گذاشتن مهم است»؛ پس باید سعی و تلاش خود را کنیم که این فرماندهی را برای خود حفظ کنیم و سعی کنیم دیگران را هم به این فرماندهی برسانیم که در کنگره۶۰ با خدمت کردن میتوانیم این جایگاه را برای خودمان با خدمت معنوی و مالی حفظ کنیم. از این دستور جلسه نتیجه میگیریم که برای رسیدن به فرمان عقل یا شو شود یا رسیدن به نفس مطمئنه راهی سخت در پیش است که باید بهای آن را پرداخت نماییم؛ چون بهشت را به بهانه نمیدهند به بهاء میدهند. من هر چقدر آموزشها را به خوبی دریافت کنم و تفکر سالم، حرکت و تلاش کنم و عمل سالمی داشته باشم قطعاً میتوانم به فرماندهی جسم خود برسم و در کنگره رهجوی خوبی برای آقای مهندس و راهنمای خوبم باشم؛ چون با رسیدن به فرماندهی قطعاً سپاسگزاری خود را از کسانی که من را به این جایگاه رساندند نشان دادهام؛ پس آن کنیم که فرمان است.
منبع: سایت و اپلیکیشن (انتشارات دژاکام)
نویسنده: راهنما همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون پنجم)
رابط خبری: راهنمای تازهواردین همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون پنجم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زاگرس
- تعداد بازدید از این مطلب :
238