(به نام قدرت مطلق الله)
هشتمین جلسه از دور دوم از سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی رزن با دستور جلسه:دانایی و دانایی موثر وسواد و تولد اولین سال رهایی مسافرجواد با استادی راهنمای محترم مسافر محمدرضا و نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر سعدالله در روز پنجشنبه مورخ ۶ شهریور ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار نمود؛
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمدرضا هستم یک مسافر،در ابتدا خداوند را شاکرم که یک بار دیگر در این جایگاه هستم و می توانم خدمت کنم و ازشما عزیزان آموزش بگیرم،از ایجنت شعبه آقا مجید ممنونم که امروز اجازه دادند تا بنده در این جایگاه بنشینم،چرا که حق ایشان بود که امروز در این جایگاه بنشینند،از ایشان تشکر می کنم و از قدرت مطلق برای ایشان توفیق روز افزون و پیشرفت و موفقیت را خواستارم،
از راهنمای خودم آقای کرمی و جناب آقای مهندس سپاسگزارم ،چرا که حال خوش امروزم و این جایگاه را مدیون زحمات ایشان هستم و تا عمر دارم قدردان زحماتشان هستم،

دستور جلسه امروز از دو قسمت تشکیل شده،قسمت اول دانایی و دانایی موثر وسواد و قسمت دوم جشن تولد یک سال رهایی آقا جواد،در مورد دانایی باید بگویم که دانایی در کنگره و بیرون از کنگره کاملاً متفاوت است،بیرون از کنگره به دانسته هایمان برچسب دانایی می زدیم ولی در کنگره فهمیدیم دانایی یعنی تشخیص ماهیت خواستهها در هر شکل و لباسی،
و آموختیم کاری که می خواهیم انجام دهیم ،تشخیص ماهیت آن مهمترین مسئله است،و فهمیدیم سواد و آموختن دروس تنها به گنجینه ی لغاتمان اضافه می گردد و هیچ ربطی به دانایی ما ندارد و بیشتر آموزش هایی که آقای مهندس می دهند برای تغییر جهان بینی ما هست ،تغییرجهان بینی یعنی تغییر نگاه و و ادراک و احساس و برداشت و دریافت ما نسبت به کل هستی (جهان درون و بیرون )پس من اگر بتوانم ماهیت خواستهها را تشخیص بدهم قضیه فرق می کند،
برای رسیدن به دانایی باید آموزش گرفت و اگر من توانستم مشکلاتی که در طول زندگی دارم را حل کنم و از آنها گذر کنم یعنی به دانایی رسیده ام،من باید بتوانم مشکلاتم را به یک صورت مسئله تبدیل کنم و در نهایت آن صورت مسئله را با آگاهی و دانایی خودم حل کنم،
من اگر هنوز نمی توانم در زندگی مشکلاتم را حل کنم و قدرت حل مسائل را ندارم یعنی هنوز به دانایی نرسیده ام و هنوز هم با جهان بینی گذشته ام به مسائل می نگرم ،در صورتی که جهان بینی من باید تغییر کند تا به دانایی و دانایی موثر برسم،

برای رسیدن به دانایی باید از خیلی چیزها گذشت،برای مثال از مثلث دانایی باید گذشت و باید ترس و ناامیدی و منیت را پشت سر بگذاریم ،بعضاً بر این باورند که دانایی درجه بندی دارد ولی این درست نیست و دانایی مراتب دارد،برای مثال کسی که سواد می آموزد به آن درجاتی مثل دیپلم و لیسانس و دکترا می دهند ولی در دانایی به این شکل نیست،دانایی از ۳ مرتبه تشکیل شده ،علم الیقین،حق الیقین و عین الیقین،
استاد امین برای دانایی یک مثلث در نظر گرفته اند که اضلاع آن تجربه و تفکر و آموزش می باشد و یک مثلث جهالت هم در مقابل آن قرار داده اند،که اضلاع آن ترس و ناامیدی و منیت می باشد،که توضیح می دهند که منیت یکی از اضلاع مهم است که میتواند دانایی را متوقف کند ،زیرا نقطه ی مقابل آموزش است و نمی گذارد ما آموزش بگیریم؛

اما قسمت دوم دستور جلسه امروز ما جشن تولد اولین سال رهایی آقا جواد هستش،که من این روز رو به خودش و خانواده ی محترمش و همچنین راهنمای سفر دومش و همچنین تمامی اعضای نمایندگی رزن تبریک میگویم و آرزوی بهترین ها را برای ایشان دارم،از خصوصیات بارز آقا جواد رُک بودنشان هست و از همان اوایل ورودشان به کنگره همیشه با جدیت آموزش می گرفتند و گاهی از من گله داشتند که چرا به سی دی نوشتن ایشان توجه زیادی ندارم و البته همیشه جزء خدمتگزاران نمایندگی بودند و انسان بسیار منظمی بودند و گویی نظم را قبل از ورود به کنگره آموزش دیده بود،از بَدوِ ورود به کنگره با مشکلات زیادی روبرو بود ولی با تمام این مشکلات سفر منظمی را انجام داد و از بند سیگار و مواد با هم رها شد،و به تازگی هم که در جایگاه مرزبانی نمایندگی رزن امتحان دادند و قبول شده اند وامیدوارم این خدمت خدمت الهی و پر از خیر و برکت باشد برایتان وهمواره در جایگاه های خدمتی بدرخشید و موفق باشید،
من این جایگاه رو به خودشون و خانواده ی محترمشان و تمامی اعضای نمایندگی رزن و راهنمای سفر دومشون آقا مجید تبریک عرض میکنم و از قدرت مطلق برای ایشان آرزوی بهترین ها را دارم؛
از اینکه به صحبت های من توجه کردید از شما ممنون و سپاسگزارم،

خواسته ی مسافر جواد:
از خداوند میخواهم روزی برسد که در هیچ کجای دنیا هیچ معتادی وجود نداشته باشد و هیچ کسی بواسطه ی اعتیاد در رنج نباشد
خلاصه سخنان مسافر جواد:
سلام دوستان جواد هستم یک مسافر
ابتدا خداوند را شکر می کنم بابت این جایگاه و این لحظه ی شیرین که نصیبمان شده و این روز و این لحظه را برای تمامی افرادی که آرزویش را دارند،آرزو می کنم،
از راهنمای سفر اولم جناب آقای نظری که زحمت بنده را بسیار کشیده اند ممنون و سپاسگزارم و تا عمر دارم قدردان زحمات ایشان هستم ،بنده حال خوشم و خدمت کردنم و آرامش امروزم را مدیون محبتهای ایشان هستم،از راهنمای سفر دومم آقا مجید بسیار ممنون و سپاسگزارم و با آموزشهای ایشان تغییرات بسیار چشمگیر و زیادی در من رقم خورده است،
من عیوب بسیار زیادی داشتم که با آموزشهای کنگره آنها را برطرف کردم که یکی از آنها خشم و عصبانیتم بوده که دیگر آن را انجام نمی دهم و دیگری احترام گذاشتن به طبیعت است که قبل از این هیچ وقت به درستی آن را بلد نبودم ولی الان به درستی آن را انجام می دهم،

من در کنگره آموختم که دستهایی که خدمت می کنند بسیار مقدس تر از لب هایی هستند که فقط دعا می کنند و آموختم که باید من هم به اندازه ی خودم در این مسیر قدم بردارم و خدمتی انجام دهم که من هم سپاسگزاری و شکر گزاری و قدردانی خودم را با آن نشان دهم،
چرا که می بینم کاری که خدمتگزاران کنگره ۶۰ انجام می دهند بسیار تا بسیار با ارزش تر از بسیاری از کارهاست ،چرا که وظیفه ی انسانی ما خدمت کردن به مخلوقین خداوند است،
مجدد خداوند را شاکرم بابت کنگره و حضورم درآن ،مجدد از جناب آقای مهندس دژاکام ممنون قدردان هستم و همچنین به خواهر عزیزم تبریک عرض می کنم که در این مسیر بنده رو همراهی کردن و حضورشون همیشه برای بنده باعث دلگرمی بوده و از راهنمای محترم سفر اول همسفرم خانم مهری و راهنمای سفر دومشون هم ممنون و سپاسگزارم،

از این که به صحبت های من توجه کردید از شما ممنون و سپاسگزارم؛
خلاصه سخنان ایجنت و راهنمای محترم لژیون اول مسافران ،مسافر مجید: راهنمای سفردوم مسافر جواد:
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر
خدای خودم را شاکر و سپاسگزارم بابت حضورم در کنگره ،معمولا مرسوم نیست که من هم در این جایگاه قرار بگیرم ولی از آنجایی که من ایجنت شعبه هستم و آقا جواد هم برای مرزبانی قبول شده اند و راهنمای سفر دومشون هم من هستم ،در این جایگاه قرار گرفتم و گفتم که آقا جواد یکی از خدمتگزاران راستین کنگره هستند و امیدوارم تلاششان را بیشتر کنند تا به امید خدا جایگاه های خدمتی را یکی پس از دیگری تجربه کنند وآقا جواد باید الگوی
تمامی خدمتگزاران باشند و من این روز و این جشن را به خودشان و خانواده ی محترمشان و همچنین راهنمای سفر اولشان آقای نظری و راهنمای همسفران تبریک و تهنیت عرض می کنم ،ممنونم که به صحبت های من توجه کردید؛

خلاصه سخنان همسفر محترم خانم لیلا راهنمای محترم لژیون اول نمایندگی رزن وراهنمای همسفر خانم سمیرا:
سلام دوستان لیلا هستم یک همسفر
بنده به نوبه ی خودم این تولد را به آقای مجید راهنمای سفر دوم آقا جواد و همچنین راهنمای سفر اول آقا جواد جناب آقای نظری و همچنین خانم سمیرا همسفر آقا جواد و به خانم مهری راهنمای سفر اول خانم سمیرا تبریک و تهنیت عرض میکنم،امیدوارم انشالله یک روزی جشن آزاد مردی آقا جواد و همسفر و خواهر محترمشان را در نمایندگی جشن بگیریم و میرسند آنانی که مشتاق رسیدن وسیراب شدن هستند و آنانی که از سکون به در نمی آیند هرگز نخواهند رسید،

الان فکر می کنم چقدر جای خانم مهری راهنمای سفر اول خانم سمیرا خالی هستش و ایشون زحمات بسیار زیادی برای خانم سمیرا کشیدند و خدمت درستی رو انجام دادند که خانم سمیرا امروز توانسته اند خدمتگزار خوبی باشند و امروز طوق بندگی را دریافت کردند و با دریافت شال مرزبانی خدمت ایشان به طور رسمی شروع شد و از خانم سمیرا بخواهم بگویم بسیار خانم منضبط و اخلاق مداری هستند
من این روز و این لحظه را خدمت ایشان و مسافر محترمشان و راهنمایان گرانقدرشان تبریک عرض می کنم و امیدوارم در تمام مراحل خدمتی موفق باشند،از اینکه به صحبت های من توجه کردید از شما ممنون و سپاسگزارم،

صحبت های مرزبانان محترم همسفران خانم سمیرا:سلام دوستان سمیرا هستم یک همسفر،اول از جناب آقای مهندس دژاکام و خانواده و همسفران محترمشان تشکر میکنم که چنین بستری را برای ما فراهم کرده اند و از استاد امین بزرگوار ممنون و سپاسگزارم که با آموزش های نابشان باعث شده اند تا ما به حال خوش و تعادل برسیم،چرا که من در اوایل ورودم به کنگره واقعا چیز زیادی از زندگی نمیدانستم و همیشه با مشکلات زیادی روبرو بودم و دست و پنجه نرم می کردم، تا روزی که با راهنمای گرانقدرم خانم مهری آشنا شدم که خانم و انسان بسیار تا بسیار خوبی بودند و با آغوش گرم و صحبت های شیرین و انرژی و حس و حال خوبشون من را جذب کردند و به من آموزش دادند و منرا در این مسیر همراهی کردند ،همچنین ممنون و سپاسگزارم از خانم لیلای عزیز که در سفر دوم زحمت بنده رابسیار کشیده اند،

بنده امروز که در این جایگاه نشسته ام می توانم بگویم که قبل از این هیچ آگاهی نسبت به هیچ چیز نداشتم و این تفکر و تجربه و آموزشی را که در این دستور جلسه راجب آن صحبت می کنیم را نداشتم،یعنی در زمان مصرف برادرم من از روی ناآگاهی رفتارهایی ازم سر میزد که واقعا درست نبود،یعنی نمی دانستم که رفتار درست چیست و باید چکار انجام بدهم،تا زمانی که آمدیم به کنگره و شروع کردیم به آموزش دیدن و فهمیدیم که اصلا زندگی کردن یعنی چه و تمامی افکار پوسیده را کنار گذاشتیم و به جای آن افکار کنگره ای و دانایی و آگاهی که مد نظر کنگره هست را جایگزین کردیم و پایه های زندگیمان را استوار تر بنا کردیم تا بتوانیم زین پس زندگی خوبی را داشته باشیم،
از اینکه به صحبت های من توجه کردید از شما ممنون و سپاسگزارم








عکاس و تایپ وبارگذار:راهنمای لژیون سوم مسافر حسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
407