همسفر اعظم نگهبان سایت
قوانین و حرمتهای کنگره مانند چراغ راه هستند. وقتی وارد کنگره شدم و یاد گرفتم به قوانین کنگره احترام بگذارم و در عمل فرمانبردار باشم، آرامش واقعی را تجربه کردم. فهمیدم که این حرمتها برای محدود کردن من نیستند، بلکه برای امنیت، رشد و آموزش من وضع شدهاند. هر بار که فرمانبرداری کردم، حس کردم یک قدم به عقل و تعادل نزدیکتر شدهام. در واقع، همین تمرین فرمانبرداری از قوانین کنگره و حرمتهاست که بهتدریج من را آماده میکند تا فرمانده وجود خودم باشم. زیرا کسی که نتواند مطیع قوانین کنگره باشد، هیچگاه فرمانده خوبی در زندگی نخواهد شد. بنابراین، مسیر فرماندهی از دل فرمانبرداری و رعایت حرمتها میگذرد.
همسفر زهرا رابط خبری سایت
دستور جلسه: (از فرمانبرداری تا فرماندهی)
در کنگره حرمتها و قوانین خاصی وجود دارد که وقتی وارد کنگره میشویم باید به آنها احترام بگذاریم و فرمانبردار آنها باشیم من تا زمانی نتوانم یک فرمانبردار خوب باشم نمیتوانم یک فرمانده لایق شوم زمانی راهنما به ما میگويد: سروقت به کنگره بیاید، سیدیها را بنویسید و یا در کار مسافر دخالت نکنید باید بگوییم چشم و فرمانبردار راهنما باشیم؛ زیرا به حال خوب میرسیم و حسهای خوب را تجربه میکنیم وقتی حسسالم داشتهباشیم طبیعتاً از عقلسالم برخوردار میشویم و از عقلسالم هم عشقسالم پدیدار میشود که همه ما دنبال عشقسالم میگردیم پس راه رسیدن به آرامش، آسایش و عشق همان فرمانبرداری است.
همسفر ناهید رابط خبری سایت
در مسیر رشد فردی و اجتماعی، انسان بارها نقشهای متفاوتی را تجربه میکند؛ از فرمانبرداری بیچونوچرا تا فرماندهی آگاهانه. این اتفاق نهتنها یک تغییر موقعیت است؛ بلکه سفری درونی از پیروی به رهبری است. فرمانبرداری، در شکل سالم خود، تمرینی برای درک ساختار، مسئولیتپذیری و احترام به تجربه دیگران است. کودک از والدین، شاگرد از استاد، رهجو از راهنما و همه در آغاز راه، با اطاعت از قواعد، مهارتهای بنیادین را میآموزند؛ اما فرمانبرداری، اگر با تفکر همراه نباشد، به انفعال و وابستگی میانجامد.
فرماندهی، تجلی اعتماد به تجربه و بینش است. فرمانده واقعی کسیست که خود زمانی فرمانبردار بوده و حالا با درک عمیقتری از انسانها و ساختارها، تصمیم میگیرد. هر فرمانده خوب، فرمانبرداری آگاه بوده است و هر فرمانبردار آگاه، فرماندهی بالقوه خواهد شد.
همسفر فائزه رابط خبری سایت
در مورد دستور جلسه از فرمانبرداری تا فرماندهی، باید بگویم که فرماندهی، یکی از خواستههای درونی انسان است. همه ما دوست داریم که در درون خود به جایگاه فرماندهی برسیم؛ اما این امر زمانی محقق میشود که ابتدا یک فرمانبردار خوب باشیم. وقتی فرمان عقل را همانطور که در وادی ششم گفته شده، بهدرستی اجرا کنیم در مسیر فرماندهی قرار میگیریم. فردی که وارد کنگره میشود، اگر حرمتها را رعایت کند بهموقع در لژیون حاضر شود، سیدیهای خود را بنویسد و آموزشها را جدی بگیرد، درواقع یک فرمانبردار واقعی است. چنین فردی میتواند بهمرور، شایستگی فرماندهی را بهدست آورد؛ زیرا تنها زمانی میتوانیم فرمان بدهیم که اول یاد بگیریم چگونه فرمان ببریم و به جایگاه فرمانبرداری واقعی برسیم.
همسفر سحر تایپیست سایت
فرماندهی یعنی انسان به یکسری از نیروها، چه نیروهای درون و چه نیروهای بیرون، احاطه داشته باشد، اگر انسان به نیروهایی احاطه داشتهباشد و آن کاری که از او میخواهد، انجام دهد یعنی در آن زمینه به فرماندهی رسیده است پس اگر این مفهوم را بخواهیم بهکار ببریم، معنیاش این است که کسی میتواند فرمان بدهد که قادر باشد کاری که از دیگران میخواهد خودش نیز بتواند انجام بدهد. اگر بخواهد در انجام آن کار توانا بشود باید به دانایی مؤثر برسد چون انسان کاری را میتواند به عمل تبدیل کند که به دانایی موثر رسیده باشد، شرط دانایی، آموزش است و معنی آموزش این است که باید استادی را برای خود انتخاب کنید.
استاد چیزهایی را به شما انتقال میدهد و شما هم باید از او اطاعت کنید در غیر اینصورت آموزش انجام نمیشود پس شرط فرماندهی این است که باید استاد داشته باشید.
ویرایش: واحد سایت
ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه
- تعداد بازدید از این مطلب :
83