سلام دوستان لیلا هستم همسفر
دستور جلسه این هفته ارتباط دارد با دستور جلسه هفته قبل که فرماندهی عقل بود. آمدن به کنگره۶۰ و آموزش دیدن در هر سطحی باعث بالا رفتن دانایی میشود، که بیشترین سهم آموزشی، از جهانبینی است. اینکه قوانین زندگی کردن را یاد بگیریم، قوانین هستی را یاد بگیریم کافی نیست؛ زیرا فقط با دانستن خالی نمیتوان زندگی کرد. به طور مثال من میدانم که خواب شب چقدر اهمیت دارد و چه تاثیری بر سلامتی من دارد؛ ولی تا وقتی که نتوانم به آن نظم بدهم، دانستن من هیچ فایدهای ندارد. هر زمان که توانستم خواب شبم را منظم کنم، یعنی توانستم داناییم را در مورد خواب به دانایی موثر برسانم. این در مورد تک تک دانستنیها صدق میکند. چیزی که در جهانبینی خیلی به آن اشاره شده است. زمانی من میتوانم به دانایی موثر برسم، که فرماندهی عقل را به دست گرفته باشم. هسته دانایی باید شکافته شود؛ تا به دانایی موثر رسید.
سلام دوستان تیام هستم همسفر
در کنگره۶۰، همیشه صحبت از دانایی میشود؛ اما باید بدانیم دانایی تنها به معنای داشتن اطلاعات یا محفوظات ذهنی نیست. خیلی وقتها انسانها اطلاعات زیادی دارند، اما آن آگاهی و علم در زندگیشان جاری نمیشود و تغییر و تحولی ایجاد نمیکند. دانایی، یعنی تشخیص خوب از بد و درست از نادرست؛ اما دانایی بهتنهایی کافی نیست. چون بسیاری از ما میدانستیم مصرف مواد مخدر یا انجام بعضی کارها به ضررمان است؛ ولی باز همان مسیر را ادامه میدادیم. دانایی؛ در واقع آن چیزی است که تو میدانی و نمیتوانی آن را عملیاتی کنی. اینجاست که دانایی موثر اهمیت پیدا میکند. دانایی موثر؛ در واقع آن قسمت از دانایی است که ما میتوانیم شکل عمل به آن بدهیم. و از طریق آن رشد پیدا کنیم. دانایی موثر است، که میتواند مسیر زندگی ما را تغییر دهد و ما را از تاریکیها به سمت روشناییها ببرد. در کنگره۶۰ یاد میگیریم، که دانایی و دانایی مؤثر را ارتقا دهیم؛ چون تنها در این صورت میتوانیم ساختارهای تخریبشده وجودمان را بازسازی کنیم. هدف ما این است که آنچه را یاد میگیریم، در عمل به کار ببریم تا به آرامش، تعادل و سلامتی برسیم. سواد، در واقع آن چیزی است که ما طی آموزشهایی که میبینیم به دست میآوریم؛ ولی این آموزشها را صرفا نمیتوانیم به عمل تبدیل کنیم. مثلا مسافر سفر اولی طی آموزش در کنگره۶۰ یاد میگیرد،که با شربت تریاک درمان میشود؛ ولی اینکه چه مقدار و در چه زمانهایی مصرف کند را راهنمایش به او میگوید.
سلام دوستان خدیجه هستم همسفر
دانایی به معنای یادگیری قوانین و چگونه زندگی کردن است. من قبلا خود را دانا نمیدانستم و فقط کسی، که سواد بالایی دارد را دانا و عقل کل میدانستم و خودم را از آنها کمتر میدیدم. مثلث دانایی سه ضلع دارد، که اضلاع آن تفکر، تجربه و آموزش است و در مقابل آن مثلث جهالت است، که اضلاع آن ترس، ناامیدی ومنیت است. من که قبلا هیچ آموزشی ندیده بودم و در جهالت به سر میبردم، همیشه منیت داشتم،که من از همه بیشتر میدانم و از کسی که از من بیشتر میدانست مشورت نمیگرفتم تا راه خود را پیدا کنم. در واقع کسی که سواد دارد یک پله از آنکه سواد ندارد بالاتر است؛ ولی شخصی که سواد بالایی دارد؛ اما تعادل و آرامش ندارد، نمونهای است از کسی که باسواد است ولی دانایی لازم را ندارد. ما با ورود به کنگره۶۰ فهمیدیم که دانایی به سواد بالا نیست؛ بلکه به تجربه کردن و تفکر درست و آموزش گرفتن است. انسان دانا انسانی است که به فرمان عقل نزدیک میشود و از کارهای ضدارزشی خودداری میکند. دانایی به مدرک بالا نیست؛ به این است که اگر ما سر دوراهی قرار بگیریم، راه درست و ارزشی را دنبال کنیم و خودداری از راه نادرست و کج را بدانیم. دانا بودن به خواندن و نوشتن نیست. در دانایی من این قدرت را دارم، که درستی و یا نادرستی موضوع یا مطلبی را تشخیص بدهم.
نویسندگان: همسفرلیلا، همسفرتیام و همسفر خدیجه رهجویان راهنما همسفر زهره(لژیون دهم)
رابط خبری: همسفر عاطفه رهجو راهنما همسفر زهره (لژیون دهم)
ویرایش: همسفر مهشید دبیر سایت
ویراستاری و ارسال: همسفر ملیکا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دانیال اهواز
- تعداد بازدید از این مطلب :
94