English Version
This Site Is Available In English

انسان‌های شگفت‌انگیز که تفاوتی سازنده به وجود می‌آورند

انسان‌های شگفت‌انگیز که تفاوتی سازنده به وجود می‌آورند


گاهی آتش درون ما خاموش می‌شود و با جرقه‌ای از سوی انسانی دیگر دوباره روشن می‌شود. همه ما دلیلی ویژه داریم تا با احساس ژرف قدرشناسی درباره افرادی بیندیشیم که شعله وجود ما را روشن کرده‌اند. گفتگویی را با راهنما تازه‌واردین همسفر ساناز و مسافر احمد ترتیب داده‌ایم که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم.

همسفر ساناز و مسافرشان احمد با بیش از ۱۸ سال تخریب آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک وارد جمعیت احیاء انسانی کنگره۶۰ شدند. به مدت ۱۰ ماه و ۲۰ روز با روش DST و شربت OT به راهنمایی مسافر کاظم و همسفر فاطمه سفر کردند. در حال حاضر به مدت ۱۰ سال و ۲۰ روز است که به لطف خدا و دستان پر‌مهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر احمد دارت و تنیس و رشته ورزشی همسفر ساناز تنیس روی میز است.


 لطفاً بفرمایید چگونه با کنگره ۶۰ آشنا شدید؟

مسافر احمد: راستش را بخواهید در دوران مصرف روزی همراه یکی از دوستان در حال مصرف بودیم که دوست دیگری که مدتی از او بی‌خبر بودیم، وارد مکان مصرف شد؛ پس از نشستن به او تعارف کردیم که جلو بیاید و مصرف کند؛ اما او گفت: مدتی است که مصرف نمی‌کند و به کنگره۶۰ می‌رود. مقداری درباره کنگره۶۰ برایمان صحبت کرد و گفت: «اگر علاقه‌مند باشیم، می‌توانیم تجربه‌اش کنیم، خیلی خوب است».

پس از مدتی کوتاه رفت و من یک سال بعد دوباره او را دیدم. آن هم زمانی که برای معرفی کنگره به یکی دیگر از دوستان هم‌مصرفم آمده بود. در آن زمان خودم هنوز در حال مصرف بودم.

همسفر ساناز: مسافر من شروع به آمدن به کنگره کرده بودند و همیشه از من می‌خواستند که در این راه همراهشان باشم و به مشهد بیایم. آن موقع ایشان به شعبه الهیه می‌رفتند و من بسیار با خودم کلنجار می‌رفتم؛ چون واقعاً کنگره را دوست نداشتم و با خودم درگیر بودم چرا باید به کنگره بیایم؟ آیا من اعتیاد دارم؟ بعد از گذشت ۶ ماه از سفر مسافرم با او همراه شدم؛ ولی متأسفانه با تأخیر.

 آموزش‌های کنگره چه تأثیری در زندگی مشترک شما داشته‌اند؟

مسافر احمد: حقیقتاً قبل از کنگره چون هر دو نفر ما آموزش چطور زندگی‌کردن را ندیده بودیم، یک‌سره در حال جنگ بودیم؛ چون من می‌خواستم به مصرف خودم ادامه بدهم، همیشه دروغ می‌گفتم و همین دروغ، زندگی ما را مدام بد و بدتر می‌کرد.

همسفر ساناز: کنگره و آموزش‌ها آن می‌تواند نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری در زندگی مشترک داشته باشم. معمولاً در کنگره آموزش‌هایی درباره مهارت‌ها خوب زندگی‌کردن، درک متقابل، ارتباط برقرارکردن و... را می‌توانیم دریافت کنیم؛ ولی این را هم بگویم که اختلاف‌نظر در زندگی همه وجود دارد و نمی‌شود گفت اگر مشکلی هست از نگرفتن آموزش‌ها است.

نقش همسفر در موفقیت درمان مسافر تا چه اندازه پررنگ و حیاتی است؟

مسافر احمد: خب، این موضوع را وقتی که همسفر خود را به کنگره بیاورید، متوجه می‌شوید و کاملاً آن را حس می‌کنید. مسلماً همسفر از زمانی که وارد زندگی من مسافر می‌شود، نقش به سزایی را در زندگی ایفا می‌کند؛ زیرا قرار است که ما زندگی مشترک داشته باشیم و هر دو نفر، با این شراکت وارد امتحان الهی جدیدی می‌شویم که این امتحانات را باید با هم بگذرانیم.

 من فکر می‌کنم، دوران اعتیادم یکی از هزاران دوره‌ای بود که ما در طول زندگی وارد این دوره‌ها و امتحان‌ها می‌شویم؛ پس اینجا هم باید مثل بقیه مراحل، کنار هم و با هم از این مرحله عبور کنیم. در مورد کنگره، من مانند یک شریک به همسفرم نگاه می‌کنم که باید کنارم باشد تا بتوانم راحت‌تر و بهتر سفر کنم که در حقیقت این کار را به‌خوبی انجام دادند.

همسفر ساناز: نقش همسفر در موفقیت درمان مسافر بسیار حیاتی و پررنگ است. همسفر یعنی: کسی که در کنار مسافر قرار دارد و بودن همسفر تأثیر زیادی در روند درمان مسافر دارد. همسفر از لحاظ عاطفی می‌تواند در کنار مسافر باشد و با حضور در کنگره از آموزش‌ها لازم بهره‌مند شود. من همسفر می‌توانم محیطی آرام و امن در خانه به وجود بیاورم تا مسافرم به‌خوبی مسیر درمان خود را طی کند.

 نقطه عطف یا تلنگری که باعث شد در مسیر درمان و خدمت جدی‌تر گام بردارید چه بود؟

مسافر احمد: نقطه عطف یا همان تلنگر برای من، حرفی بود که یکی از برادر لژیونی‌ها به من گفت: «من کتاب۶۰ درجه زیر صفر را کامل نوشتم و راهنما آقا نوروزپور برایم آن را امضا کردند.»

همسفر ساناز: سؤال بسیار مهم و عمیقی پرسیدید. نقطه عطف یا لحظه‌ای که باعث می‌شود انسان در مسیر درمان و خدمت‌کردن جدی‌تر گام بردارد، معمولاً در اثر یک تجربه یا برخوردی خاص است. زمانی به من خدمت مرزبانی پیشنهاد شد. مسیر جدید در زندگی من، یک نور و اتفاقی تازه بود؛ چون نمی‌دانستم چه چیزی در آینده رخ می‌دهد با جایگاه کمک راهنما تازه‌واردین، می‌توانم با خدمت به دیگران در بهترشدن حالشان کمک کنم تا بتوانند به کنگره بیایند و همین انگیزه‌ای برای تلاش و کوشش بیشتر من شد.

 به نظر شما یک همسفر چگونه می‌تواند در بهبود روابط خانوادگی و یاری به مسافر نقش ایفا کند؟

مسافر احمد: با درک اینکه این سفر، مسیری مشترک برای هر دو نفر ماست نه فقط مسیری برای مسافر تا زمانی که از این دیدگاه به موضوع نگاه شود، هر دو ما کنار هم قرار می‌گیریم نه روبه‌روی هم؛ چون زندگی مشترک یعنی: در یک مسیر شانه‌به‌شانه هم رفتن نه مقابل یکدیگر و در دو مسیر جدا از هم بودن.

همسفر ساناز: همسفر خوب می‌تواند همراه و پشتیبان خوب برای مسافر باشد. همسفر مؤثر کسی است که درک عمیق و حمایت مستمر داشته باشد تا مسافرش و خود او به حال خوش برسد.

 برداشت شما از پیام سفر اول چیست؟

مسافر احمد: این پیام یکی از قشنگ‌ترین، پیام‌ها کنگره برای من بوده و هست و همیشه در جلسات با دل‌وجان آن را گوش می‌کنم. این پیام نشانه‌ای از صبر و تلاش مسافر در طول سفر و چه‌بسا در زندگی است، پیام آن را خداوند بزرگ می‌نویسد و هر چقدر من بهتر و درست‌تر آن را انجام دهم، نتیجه‌اش زیباتر خواهد شد و من هم لذت بیشتری خواهم برد؛ پس آن کنیم که فرمان است.

همسفر ساناز: خب، در پیام سفر اول تأکید می‌شود که فرد بپذیرد دچار مشکل است و اعتیاد دارد و تصمیم بگیرد دنبال درمان برود. اولین گام برای شروع، تغییر است.

 اگر بخواهید تجربه خود را در زمینه استفاده از دانایی مؤثر در زندگی روزمره به دیگران منتقل کنید چه توصیه‌ای دارید؟

مسافر احمد: من در جایگاهی نیستم که از دانایی مؤثر سخن بگویم؛ اما این را می‌دانم که دانستن، یعنی همان دانایی که به‌تنهایی به هیچ دردی نمی‌خورد، مگر بتوانم آن مطلبی را که یاد گرفته‌ام به درجه بالاتر یا همان دانایی مؤثر یعنی «کاربردی‌کردن دانسته‌ها» برسانم. زمانی دانسته‌ها کاربردی شد، شما می‌توانید معنا دانایی مؤثر را با پوست، گوشت و استخوانت لمس کنید و این بهترین مرحله از یادگیری و آموزش است.

همسفر ساناز: من خود را در جایگاهی نمی‌بینم که بخواهم درباره دانایی مؤثر نظری قطعی بدهم؛ اما تجربه‌ام به من آموخته که ما باید به خود و نیازهای درونی‌‌ آگاه باشیم. دانایی مؤثر یعنی شناخت موقعیت، شناخت خود و توانایی تصمیم‌گیری درست در لحظه‌های حساس. این نوع دانایی به ما کمک می‌کند تا در مسیر زندگی، انتخاب‌هایی داشته باشیم که هم به رشد خودمان کمک کند و هم به آرامش اطرافیانمان.

 لطفاً نظر خودتان را درباره واژگان زیر بیان کنید:

«جناب مهندس»

همسفر ساناز: بزرگ‌مرد

مسافر احمد: ناجی انسان‌هایی که در ظلمت و تاریکی غرق شده بودند.

«همسفر»

همسفر ساناز: بال پرواز مسافر

مسافر احمد: یار و بال پرواز مسافر

«خدمت»

همسفر ساناز: حس و حال خوب

مسافر احمد: فرصتی کمیاب و جذاب در هستی

«تازه‌واردین»

همسفر ساناز: شروع دوباره

مسافر احمد: گل‌هایی که از شب تاریک اعتیاد بیرون آمده‌اند و اکنون نوری درخشان پیش رویشان قرار دارد.

از اینکه نگاه زیبا و وقت باارزش خود را به خواندن این مصاحبه اختصاص دادید از شما عزیزان سپاسگزارم.


طراح سؤال و مصاحبه کننده: همسفر خدیجه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر مرضیه
ویرایش و ارسال: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی خیام نیشابوری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .