English Version
This Site Is Available In English

دانایی یعنی عمل کردن به دانسته‌هایمان

دانایی یعنی عمل کردن به دانسته‌هایمان

ششمین جلسه از دوره پنجاه و ششم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی چالوس، با نگهبانی موقت مسافر هومن، دبیری موقت مسافر ابوطالب و استادی راهنمای محترم مسافر سجاد با دستور جلسه «دانایی، دانایی موثر و سواد» سه‌شنبه 4 شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، سجاد هستم، یک مسافر. خدا را شکر می‌کنم که این جایگاه بار دیگر نصیبم شد تا بتوانم خدمت کنم و آموزش بگیرم. از تمامی عزیزانی که فرصت خدمتم در این جایگاه را فراهم کردند، ممنون و سپاسگزارم.

من در این چند روز فرصت مشارکت را پیدا نکردم و در همین جا، جای دارد از مرزبانان دوره قبل که واقعاً زحمت کشیدند و در این مسیر یاریمان کردند، تشکر کنم. همچنین به مرزبانان جدید شعبه تبریک می‌گویم و امیدوارم در این راه همواره خداوند همراهشان باشد. از تمامی عزیزانی که روز جمعه با حضور گرمشان باعث دلگرمی ما در مسابقات شدند نیز تشکر ویژه می‌کنم.

امروز در لژیون سردار به این فکر می‌کردم که وقتی از قبل مطلع شدم که چه زمانی لژیون سردار برگزار می‌شود و توانستم در آن حضور پیدا کنم، یعنی به آن دانایی و دانایی مؤثر رسیده‌ام که آمده‌ام و از لژیون سردار استفاده کرده‌ام.

اینکه بخواهم برای حضور پیدا نکردنم در لژیون سردار دلیل بیاورم، به نظر من بهانه است. من دوستی دارم که الان حدود ۲۰ سال رهایی دارد. ایشان به من گفت: “سجاد، آیا می‌دانی لژیون سردار مثل چه چیزی می‌ماند؟” گفت: “مثل این می‌ماند که بدانی در یک جایی نذری می‌دهند و تلفن را برداری و دوستانت را مطلع کنی.” وقتی من کسی را به شرکت در لژیون سردار دعوت می‌کنم، مصداقی از همان مثال نذری است و این همان دانایی است.

دوستم در ادامه گفت: “من بعد از بیست سال رهایی متوجه شدم که دقیقاً سفر دوم از همان‌جا شروع می‌شود که در لژیون سردار شرکت کنم. من بیست سال است که در لژیون سردار آمده‌ام و تازه احساس کردم که در سفر دوم قرار گرفتم.”

دانایی نه به سواد است، نه به طرز لباس پوشیدن و نه به تمدن؛ دانایی یعنی عمل کردن به دانسته‌هایمان. ممکن است من خیلی چیزها را بدانم ولی به آن عمل نکنم؛ مثلاً ممکن است بدانم به موقع خوابیدن در شب خوب است، ولی اگر به آن عمل نکنم و دیر بخوابم، چه فایده دارد دانسته‌ام. این دانایی نیست و شاید فقط آگاهی باشد و هیچ‌وقت نمی‌توان این را به دانایی مؤثر تبدیل کرد. چیزی که به تجربه برای من در کنگره ۶۰ ثابت شد، این است که فقط با حرکت کردن و به قوه فعل درآوردن دانسته‌هاست که آن دانایی مؤثر در انسان شکل می‌گیرد.

یک سفر اولی زمانی به رهایی می‌رسد که دانسته‌ها و آگاهی‌هایی که از آموزش‌های کنگره ۶۰ می‌گیرد را عملی کند. می‌داند باید منظم باشد، دارویش را به اندازه و به سر وقت بخورد، تکالیفش را انجام دهد و وقتی این دانسته‌ها را عملی کرد، می‌تواند به رهایی برسد.

یکی از دوستانم در خصوص این دستور جلسه می‌گفت که هیچ‌وقت در کنگره اداری رفتار نکن؛ مثلاً نگو سر فلان ساعت می‌روم و دقیقاً فلان ساعت برمی‌گردم و دقیقه‌ای اضافه در کنگره نمی‌مانم. باید این‌طور به آمدن به کنگره نگاه کرد که به اینجا می‌آیم تا آموزش بگیرم و آموزش هم هیچ پایانی ندارد. باید توجه کنم که در سراسر شعب کنگره ۶۰ در ایران چند نفر زحمت می‌کشند تا من نوعی به رهایی برسم.

اگر یکی از سه ضلع تفکر، تجربه و آموزش ما به موازات هم رشد نکند، نمی‌توانیم داناییمان را به دانایی مؤثر تبدیل کنیم.

ممنون که به صحبت‌های من توجه کردید.

تهیه: مسافر رحیم
تایپ، تنظیم و ارسال: مسافر سینا
مسافران نمایندگی چالوس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .