آیا سواد یعنی توانایی خواندن و نوشتن است؟

سومین جلسه از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ لژیون کبودر‌آهنگ با استادی راهنمای محترم مسافر حسین  ، نگهبانی مسافر روح اله و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه « دانایی ، دانایی موثر و سواد »  سه شنبه 4 شهریورماه 1404 ساعت 17:00 دقیقه شروع به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد.

سلام دوستان حسین هستم مسافر. به نام آنکه از شدت حضور ناپیداست، عرض ارادت می‌کنم محضر بنیانگذار کنگره ۶۰ جناب مهندس دژاکام و خانواده محترمشان استاد امین همه دیده بانان و تمام خدمتگزاران کنگره ۶۰ در سراسر کشور، کسب اجازه می‌کنم از ایجنت محترم راهنمایان عزیز و لژیون محترم مرزبانی تشکر می‌کنم از نگهبان جلسه و دبیر عزیز که اجازه دادند من امروز در خدمت شما باشم، قبل از شروع جلسه بهترین و گرامی‌ترین سپاس‌ها را تقدیم مرد بزرگی می‌کنم که هرگز در قلب من غایب نیست جناب آقای رضا کرمی که نجات دهنده خودم خانواده‌ام بود، امیدوارم که همیشه بهترین‌ها نصیب و قسمتشان بشود.

دستور جلسه دانایی، دانایی موثر و سواد، خیلی سوال است که سواد یعنی چه. آیا سواد یعنی توانایی خواندن و نوشتن، یک زمانی سازمان یونسکو تعریفش از سواد این بود هر کس بتواند خواندن و نوشتن زبان مادریش را بلد باشد بهش می‌گفتن باسواد، بعداً دیدن  نه  زبان مادری دیگه ارزش چندانی ندارد، گفتن آقا اضافه بر زبان مادری یک زبان بین المللی هم بلد باشی. آن وقت دیدن  نه. فقط با دانستن زبان بین المللی و خواندن نوشتن زبان مادری سواد نمی‌شود، گفتن باید کامپیوتر هم بلد باشی، و امروزه ۱۱ تا تعریف در ۱۱ زمینه، سواد مالی، سواد رسانه و کلی مطالب دیگه، گفتن کسی که این‌ها را دانسته باشد با سواد حساب می‌شود، اما دانایی،.  علی رغمی که مدرک دانشگاهی داشتم، معلم ابتدایی بودم ،معلم راهنمایی بودم، معلم دبیرستان بودم، استاد دانشگاه بودم، ولی دانایی را بعد از اینکه آمدم کنگره فهمیدم که چه هست، ما دانایی را از چند روش به دست می‌آوریم. در جزوه جهانبینی (۱) استاد امین اینطوری توضیح می‌دهد. اینکه دریچه یادگیری ما سه تا هست. (۱ ) می‌روی توی کلاس می‌شینی معلم برایت توضیح می‌دهد این می‌شود آموزش، پس یکی از راه‌های کسب دانایی کلاس رفتن است، (۲ ) کلاس نمیری پیش یک مکانیک تعمیر ماشین یاد می‌گیری، پس راه دوم تجربه است. (۳ ) سومین راهی که ما می‌توانیم تجربه را جذب کنیم و آگاهی را جذب کنیم تفکر است‌. پس سه دریچه داریم برای وارد شدن به دریچه آگاهی، آموزش ،تجربه ،تفکر، به این سه تا می‌گوییم مثلث دانایی، هر کدام از این سه تا یک دشمن هم دارند،
یکی از ایرادات که‌بچه های که سواد زیادی دارند و می‌آیند کنگره وای نمی ایستند چی هست، اون منیت است که دشمن آموزش است، کسی که از این در آمد داخل گفت که نه بابا من این کارها را و حرف‌ها را بلدم ۱۰ برابرش هم بلدم ،این‌ها را من بچه بودم می‌خواندم، یعنی اینکه دریچه آموزش بسته شد تا ابد آموزش نخواهد گرفت، تجربه چی،. تجربه دشمن ناامیدی هست یک بار انجام می‌دهی نمی‌شود ،دو،بار انجام می‌دهی نمی‌شود ،می‌گویی کار من نیست ناامید می‌شوی، پس دریچه دوم هم با ناامیدی بسته می‌شود.  تفکر# ترس تفکر را می‌خورد، تفکر با ترس بسته می‌شود، ترس احساس ما را هم می‌بندد. در شرایط عادی شما داخل کوچه داری میری دست می‌کنی داخل جیب شلوارت با لمس انگشت کلید دروازه را تشخیص می‌دهی کدام هست، کلید را در می‌آوری و همچین که با همسایت صحبت می‌کنی در را هم باز می‌کنی، این در شرایط عادی، حالا حساب کن یک خرس گذاشته دنبالت ،کلید در هم قبلاً گرفتی توی دستت سوراخ در را پیدا نمی‌کنی که در را باز کنی. ترس پس تفکر را می‌خورد، اون تفکر آموزش و تجربه مثلث دانایی هست ، ناامیدی، ترس، منیت، مثلث جهالت هست. دانای موثر،  دوستان چند نفر از شما دکترهایی را می‌شناسید که سیگار می‌کشند، بازیگرهایی که در دنیا مطرح هستند ولی مواد مخدر مصرف می‌کنند. من تحصیلات دانشگاهی داشتم تریاک می‌کشیدم، چرا ، این را چطور توضیح بدهیم. کدام یک از شما خبر نداشتید که اعتیاد بد هست ولی رفتید سراغش، همه ما می‌دانستیم چون دانستن با دانای موثر فرق می‌کند، اون بخشی از دانایی ما هست که در ما عمقی شده می‌توانیم اجرا کنیم،
بخشی از دانایی ما که سطحی هست می‌دانیم اجرا نمی‌کنیم این می‌شود دانایی، دانای موثر اون بخشی از دانایی ماست که اونقدر بهش ایمان داریم که به راحتی می‌توانیم بهش عمل بکنیم. امیدوارم که خداوند به همه ما روزی بکنه که روز به روز آگاهیمان را ببریم بالا روز به روز دانایی موثرمان را ببریم بالا، از اینکه به صحبت‌های بنده گوش کردید از تک تک شما سپاسگزارم.

تایپ و عکس: مسافر جواد

تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافر مهدی