اولین جلسه از دوره هفدهم سری کارگاههای خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی بنیان مشهد به نگهبانی مسافر علی، استادی مسافر محمد و دبیری مسافر هادی با دستور جلسه «دانایی، دانایی مؤثر و سواد» سهشنبه 4 شهریور 1404 ساعت 17 آغاز شد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر؛ خداوند را شاکر هستم که در این جلسه خدمت شما هستم، از آقای مهندس و خانواده محترمشان، ایجنت گرامی، لژیون مرزبانی شعبه بنیان که این فرصت را در اختیار من قرار دادند که در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم سپاسگزارم. تمامی دستور جلسات کنگره 60 متناسب با نیازهای یک مسافر در مسیر رهایی و درمان است. حال برخی از دستور جلسات به طور خاص بر جهانبینی تمرکز دارد تا تغییر دیدگاه به وجود آورد. منبع دستور جلسه امروز مطلبی است در صفحه ی 217 کتاب 60 درجه، تحت عنوان میزان دانایی از استاد سردار که می فرماید: دانایی به سواد یا تمدن نیست، باید انسانی بی اندیشی و به رفتار، سخن و عمل، آزمایش الهی انجام بدهی. یعنی میزان دانایی ما به آزمایشات موفق روزانه ی ماست. به انتخاب ها در سر دوراهی ها و اینکه ما چه راهی را انتخاب میکنیم.
طبق جزوه جهانبینی تعریف دانایی میشود: «تشخیص ماهیت خواستهها در هر شکل و لباسی». اضلاع مثلث دانایی: آموزش، تفکر و تجربه است. اگر اضلاع این مثلث برابر باشند ما به دانایی مؤثر میرسیم در غیر این صورت نمیتوانیم آن دانایی را کاربردی و اجرایی کنیم و فقط در حد اطلاعات عمومی باقی خواهد ماند. یکی از ابزارهای مهم کسب دانایی، سواد است. به همین دلیل است که جناب مهندس حداقل شرط لازم برای ورود به کنگره را داشتن سواد خواندن و نوشتن قرار داده است و همیشه ما را تشویق به ادامة تحصیل کردهاند.
به قول استاد سردار: برای باورها هیچ ارزشی نیست. باور، اعتقاد و یا دانشی که من نتوانم به آن عمل کنم فاقد ارزش است. دانایی من زمانی ارزشمند خواهد بود که من بتوانم نتیجهای از آن به دست آورم. نکتة مهمی که به لطف کنگره امروز متوجه شدهام این است که خوش لباس بودن، خوش بو و خوش سخن بودن نشانه ی دانایی نیست اما یک ارزش خیلی مهم است. نه برای پز دادن، برای اینکه قدر خودمان را بیشتر بدانیم. دانایی در نهایت به تفکر و عمل ما تبدیل خواهد شد.

حال سؤال این است که چطور از این دستور جلسه استفاده کنم؟ من در سفر خودم با احترام و آرامش به درمان رسیدم. شما عزیزان سفر اولی هم سفر را با همین شرایط به پیش میبرید. در هر نقطه از سفر اگر به مشکلی بر خوردید یا سؤالی داشتید اولین نفر باید آن را با راهنمای خود مطرح کنید. چون راهنما طبق تجربهای که دارد و آموزشهایی که دیده است در مقوله اعتیاد به دانایی مؤثر رسیده است. حال وظیفه من است که فرمانبردار باشم تا به نتیجه ی درست برسم. ممکن است حتی راهنما نیاز به تنبیه ببیند که هیچ اشکالی ندارد. این برمی گردد به قدرت تشخیص صحیحی که راهنما به آن رسیده است.حال ممکن است من در برخورد با فرزند یا همسرم مدام به دنبال مقصر بگردم که این باعث قطع پیوند محبت میشود و برعکس آموزشهای کنگره است. این یعنی من آموزش را گرفتهام؛ اما حالا که میخواهم در زندگی استفاده کنم به آن اهمیت نمیدهم.
دوستان با ورود به کنگره سر کلاف سردرگم زندگیمان را به دست ما میدهند و ما شروع میکنیم به باز کردن گره اعتیاد. اما بعد از اتمام سفر اول و ورود به سفر دوم، چقدر به فکر به تعادل رسیدن در دیگر جنبههای زندگیمان هستیم؟ لازم است که ما با آموزشهای کنگره کمکم به سراغ دیگر گرههای کلافمان برویم؛ چون اگر کلافی گره داشته باشد از سوراخ سوزن عبور نمیکند و من نمیتوانم درزهای زندگیام را با آن بدوزم. به قول جناب سردار ما بعد از سفر اول به درمان اعتیاد میرسیم و اعلام رهایی میکنیم؛ اما تعادل جایگاه بالاتری است و همچنان نیاز به تلاش دارد.
عزیزان ما باید به دانایی و قدرت تشخیص برسیم و مسیر کنگره هم چیزی جز رسیدن به دانایی و تعادل نیست. سرنوشت ما انسانها را استعدادهایمان رقم نمیزنند؛ بلکه انتخابهایمان رقم میزنند.
از اینکه به من فرصت دادید و به صحبتهای من گوش دادید خیلی سپاسگزارم
مرزبان خبری: مسافر وحید
تصویربردار: مسافر مهدی
نگارش: مسافر شاهین
ویرایش: مسافر محمد
ارسال خبر: مسافر نوید
- تعداد بازدید از این مطلب :
185