جلسه پنجم از دوره هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دامغان به استادی راهنما همسفر آزاده، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر اکرم با دستور جلسه « دانایی، دانایی مؤثر و سواد » روز دوشنبه ۳ شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که توفیق پیدا کردم در این جایگاه قرار بگیرم و از شما عزیزان آموزش بگیرم. از خانم آرزو عزیز تشکر میکنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند. همچنین از راهنمای محترمم، خانم مریم، سپاسگزارم که هر جایگاهی را که تجربه میکنم، مرهون آموزشهای ایشان هستم. از ایجنت و مرزبانهای محترم نیز قدردانی میکنم که بستری مناسب را فراهم کردند.
در مورد دستور جلسه امروز باید بگویم که حضور در محضر استاد و صحبت کردن کار را برای من کمی دشوار کرده، اما تمام تلاش خود را میکنم تا حق مطلب را ادا کنم. موضوع دستور جلسه امروز درباره دانایی، دانایی مؤثر و سواد است.
روز اولی که وارد کنگره شدم، به من گفتند: «برای خودت بیا و کاری کن که به آرامش برسی.» اما این پاسخ، جواب سوال من نبود! سوال من این بود که من همه تلاش خود را کرده بودم تا مسافرم به درمان برسد. تمام زحمات را کشیده بودم و هدفم این بود که مسافرم درمان شود، نه خودم. اما به من گفتند: «بیا و ادامه بده. وقتی به آرامش برسی، میتوانی به دیگران نیز کمک کنی.» پرسیدم: «چطور به آرامش برسم؟» پاسخ دادند: «با نشستن در لژیون، آموزش گرفتن و… تا به دانایی برسی.»
برای من سؤال بود، من آموزش میگرفتم و سطح سوادم هم بالا بود. لیسانس و فوقلیسانس دارم و مشاور روانپزشکی هستم، پس چرا باید به دانایی برسم؟ من خودم دانا هستم! چرا باید به دانایی برسم؟ اما وقتی ادامه دادم، فهمیدم که دانایی کاملاً متفاوت از سواد است. سواد فقط راهی است برای رسیدن به دانایی.
دانایی از یک مثلث سه ضلع تشکیل شده است: تفکر، تجربه و آموزش. ابتدا به من آموختند که تفکر خود را اصلاح کنم. تا آن زمان برای مسافرم میآمدم، اما از این به بعد باید برای خودم و مسافرم قدم بردارم! و چگونه این کار را انجام دهم؟ با کسب دانایی.
دانایی شامل تفکر، تجربه و آموزش است. با تفکر صحیح که در حال انجام آن در کنگره هستم، میتوانم تجربیات خود را افزایش دهم. از طرفی، تجربه کافی را هم از هملژیونیها و راهنمایم کسب میکنم. اما نکته مهم این است که این سه ضلع باید همزمان رشد کنند.
قبل از ورود به کنگره، شاید خیلی فکر میکردم اما آموزشی نداشتم. زندگی با یک مصرفکننده را تجربه کرده بودم، اما دانایی نداشتم. اگر از من میپرسیدند اعتیاد چیست، میتوانستم توضیح بدهم، اما تنها یکی از اضلاع مثلث را بلد بودم. به همین دلیل نمیتوانستم به دانایی مؤثر دست پیدا کنم.
دانایی مؤثر یعنی اینکه چیزی که یاد گرفتهام را در زندگی اجرا کنم، نه فقط وقت گذراندن و اشغال کردن صندلی بدون بهرهبرداری.
در کنار مثلث دانایی، مثلث دیگری هم وجود دارد به نام مثلث جهالت که به معنای نادانی است. اگر بخواهم نادان بمانم، باید منیت، ترس و ناامیدی در من رشد کنند. این سه ضلع مقابل مثلث دانایی هستند و مانع رشد آن میشوند.
گاهی میگویم من منیت ندارم، اما اگر راهنمایم نکتهای گفت، فکر میکنم نظر خودم بهتر است. ترس هم در همسفران زیاد دیده میشود؛ ترس از آینده، از خراب شدن سفر، از رهایی نرسیدن مسافر، از برگشت خوردن او و … که همه اینها مانع رشد آگاهی میشوند.
اگر به دانایی لازم نرسم، نمیتوانم به دانایی مؤثر هم برسم. مطابق دستور جلسه قبل، عقل نگهبان دانایی است و اجازه نمیدهد هر خواستهای وارد شود. وقتی به دانایی برسم، میتوانم تشخیص دهم خواستههایم از من چه میخواهند.
اگر دانایی، تفکر، تجربه و آموزش نداشته باشم، نمیتوانم تجربه کسب کنم. برای اینکه بتوانم تاریکیهای خود را بشناسم، ابتدا باید آنها را ببینم و بپذیرم. اگر بتوانم این کار را انجام دهم، سپس میتوانم به دانایی و در نهایت به فرمان عقل برسم. هنگامی که این اتفاق بیفتد، به آرامش خواهم رسید زیرا میدانم چه رفتاری باید داشته باشم.

اهدای لوح تقدیر به اعضای لژیون سردار:

مرزبان کشیک: همسفر سکینه
تایپیست: همسفر ستاره
ارسال و ویرایش: راهنما همسفر آرزو ( لژیون دوم)
همسفران نمایندگی دامغان
- تعداد بازدید از این مطلب :
183