نهمین جلسه از دوره اول سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶٠، ویژه مسافران و همسفران نمايندگي میلاجرد با استادی راهنمای محترم مسافر رضا، نگهباني مسافر محسن و دبیری مسافر مهدی با دستورجلسه «دانایی،دانایی موثر و سواد» شنبه یکم شهریورماه ۱۴۰۴، ساعت ١۶:٠٠ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد؛
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر
از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم از نگهبان هم تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم به دبیر هم خسته نباشید میگویم عزیزانی برای این شعبه خدمت میکنند چه سفر اولی چه سفر دومی دو سه سال دیگر از این جمع ایجنتی هست که همین الان درجلسه هست عزیزانی هستند که راهنماهای آینده هستند که درباغهای اطراف درخانههایشان پای بساط هستند و این روبه شماقول میدهم که دو سه سال دیگر بسیار بسیار اینجا آدم نشسته و خیلی رشد و پیشرفت بکندو عزیزانی که الان دارند خدمت میکنند وظیفه سنگینی دارند و اجرشان ۱۰ برابر بیشتر از کسانی هستند که در آینده میخواهند خدمت کنند چون کسانی که زمین را شخم میزنند محصول را نمیبینند فقط شخم میزنند برای آیندگان و کسانی که در آینده میخواهند بذر بپاشند هنوز بذری در میلاجرد پاشیده نشده است فقط دارند شخم میزنند آماده و مهیا میشود تا یکی دو سال دیگر تازه بذر پاشیده شود و بعد از چندسال دیگر میوهها برداشت شود و اجر و ثواب این کار را ببینند،امیدوارم در راهی که هستند ثابت قدم باشند و بمانند و مطمئناً نتیجهاش راخواهند دید فقط مهم این است که ناامید نشوند هیچ وقت به تعداد نگاه نکنید من خودم در جلسات مختلفی استاد نشستهام چه این تعداد نشسته باشند چه ۲۰۰ نفر چه ۴۰۰ نفر مهم این است که هست و شروع کردید یک حرکت را حرکت بسیار عظیمی دراین شهر انجام میشود مثل همان روزهای اول جناب مهندس، من خیلی خوشحالم که پسر عمویم را در این کنگره میبینم خیلی ذوقش رامیکنم یادم است آن روزی که زن عمویم بهمن پیام داد من رفتم فقط میخواستم یک چیزی رااز سر خودم باز کنم ولی وقتی دیدمش بغضم گرفت و خیلی حالم بد شد قیس فقط یک جسم بود نفس و روحی در درونش نبود یک مرده متحرک بود ولی الان او را میبینم که درمان شده و حالش خوب است اول مسیر خدمت است انشاالله که همه عزیزان به این درمان برسند و به مسیرشان ادامه دهند و اما در مورد دستور جلسه دانایی و دانایی موثر و سواد انسان را خداوند یک روز آفرید پیمان بست و تمام علوم را به او یاد داد تمام اسمها را به انسان آموخت انسان همه چیز را میداند دانایی ما را اگر بخواهیم در نظر بگیریم اندازه این سالن است نسبت به هستی چهکسی هست که الان بگوید سیگار خوب است همه میدانند که سیگار بد است چه کسی هست که بگوید دزدی خوب است درهر دینی و آیینی دزدی بد است همه میدانند قتل و جنایت و تجاوز بد است ولی آیا این به تنهایی که میدانیم به درد میخورد فقط در یک جا به درد میخورد زمانی به دردم میخورد که موثر باشد دانایی موثر به درد من میخورد وگرنه باقی آن به درد نمیخورد من اگر سیگار نمیکشم یعنی این دانایی من به درد میخورد الان عزیزانی که سفر اول هستند این به دردشان میخورد یعنی تاثیر در زندگیشان دارد همه میدانند مواد بد است ولی مواد میکشند ولی کسانی که آمدند اینجا درمان میشوند این یعنی دانایی خوبی است من در جایگاه خودم ایجنت یک شعبه خیلی چیزها را میدانم میدانم که من بزرگتر یک شعبه هستم برای مثال الگوی صلح یک شعبه هستم ولی اگر من بیایم به این دانایی عمل نکنم و بشوم باعث ترس و اسوه جنگ و وسط میدان جنگ باشم چه آیا این دانایی به درد من خورده است دانایی آنجا تاثیر روی زندگی من دارد که صلح ایجاد کند جنگ را بخوابانم نگذارم اتفاقی بیفتد یا که به عنوان یک راهنما دانایی من زمانی به دردم میخورد که نگویم من آمدهام یک لژیون را آدم کنم باید بگویم من آمدهام در این لژیون از رهجوهایم آموزش بگیرم و خودم آدمتر بشوم این یعنی یک دانایی موثر یعنی من به یک مشارکت سفر اولی دو روز آمده درلژیون هم دارم توجه میکنم تا اینکه یک گره از گرهمن باز شود به این میگویند دانایی موثر کسی که از اراک میآید اینجا و خدمت میکند به این میگویند دانایی موثر که دراین شرایط اقتصادی بلند میشود چند صد کیلومتر را میروند و میآیند تازه این چیزی نیست دیدهبانهای محترم سطح کشور را میچرخند برای چی میروند آنها که حالشان خوب است به این میگویند دانایی موثر سواد ادامه این موضوع آمده است قدیمها جوری برداشت میشد که میگفتند کنگره۶۰ با سواد مشکل دارد مشارکتها هم در این قالب بود که میگفتند سواد خوب نیست ولی الان اینگونه نیست آقای مهندس اگر برایش سواد مهم نبود که دنبال دانشگاه نبود الان دانشگاه قشم را برای چه میزند برای چه به همه ما میگوید که تحصیلات خود را ادامه دهید سواد را کنگره اتفاقاً قبول دارد ولی این سواد نباید بشود مانع آموزش من مانع رشد من، من فوق لیسانس مثلاً حقوق دارم آیا مکانیک خوب هستم آیا از نجاری سر در میآورم، پس سواد من نباید بشود مانع رشد من در کنگره بحث اینجاست نمیگوید آدم بیسواد هیچ چیز نمیداند.

من خودم بچه خنداب هستم در روستاهای ما پیرمردهایی بودند باباهای ما بودند خیلی خیلی دانا و فهمیده بودند و زندگیشان هیچ مشکلی نداشت پس این که بگوییم هرکسی سواد ندارد نادان است یا هر کس که باسواد است دانا است سواد خیلی خوب است در راستایی که من سواد کسب کنم برای مثال من راهنمایم کلاس پنجم ابتدایی است من لیسانس هستم و بگویم من سوادم بیشتر از آن است آنجاست که مانع من میشود امیدوارم خودم آن چیزی که میدانم آنها را تبدیل کنم به چیزهای که تاثیر دارد در زندگیام، تشکرمیکنم از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ؛مسافر مهدی
عکس؛مسافرمحمد
تنظیم؛مسافر علی
( مسافران و همسفران نمایندگی میلاجرد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
164