یکمین جلسه از دوره پنجاه و پنجم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی چالوس، با استادی راهنمای محترم مسافر ابراهیم، نگهبانی مسافر بهزاد و دبیری موقت مسافر ایرج با دستور جلسه «وادی ششم و تأثیر آن روی من» پنجشنبه سیام مردادماه ۱۴۰۴ ساعت 17:00 آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ابراهیم هستم مسافر، خدا قوت عرض خدمت مرزبانان دوره گذشته و امیدوارم برکات خدمتی که در این دوره بیش از چهاردهماهه کردند، در زندگیشان جاری و ساری باشد.
رهاییهای اخیر شعبه را به همه عزیزان تبریک میگویم و امیدوارم شاهد رهاییهای بیشتری باشیم.
در مورد دستور جلسه، حکم عقل را در قالب فرمانده اجرا نماییم، در کنگره 60 مثلثی به اسم مثلث درمان مطرح است که متشکل از سه ضلع: جسم، روان و جهانبینی است. کنگره 60 مثل NGO های دیگر ترک نمیدهد و درمان اعتیاد انجام میدهد.
درمان یعنی برفرض فردی که مصرف تریاک داشته و بعد از سفر اول و رهایی، در مزارع خشخاش کار کند و وسوسه نشود و مصرف نکند و شب را راحت بخوابد. به این دلیل است که جسم و صور پنهان انسان در متد درمان کنگره 60 از اهمیت زیادی برخوردار است. این تبلیغ نیست و عین حقیقت است.
در قسمت مسافران، در زمان مصرف قسمت جسم و شهر وجودی ایشان به خاطر مصرف مواد مخدر بمباران میشده و تخریب زیادی را به وجود آورده است. با روش DST، جایگزینی اتفاق میافتد و درنهایت فرد به درمان میرسد.
در بیرون از کنگره 60 میگویند معتادها بیعقل هستند. این به این دلیل است که مصرفکنندگان فرماندهی شهر وجودیشان را از عقل خوش سلب کرده و به دست مواد مخدر، سپردهاند.
در کنگره 60 و در کتاب عبور از منطقه 60 درجه این مسئله " بیعقلی معتادان" را توضیح میدهد. رسیدن بهفرمان عقل راحت نیست، برای انجام این امر، باید گفتهها را به عمل درآورد.
در کتاب عشق، وادیها حکم جهانبینی را دارد و در کنار درمان جسم، باید جهانبینی هم آموخت. زمانی که من مصرف میکردم، بسیار کتاب میخواندم، حتی برترین آثار نویسندگان و فلاسفه بزرگ نیز به کارم نیامد، چراکه جسم وقتی بیمار باشد، جهانبینی بهتنهایی کاری برای حل مشکل اعتیاد نمیتواند انجام دهد.
باید جسم، روان و جهانبینی هر سه بهموازات هم به درمان برسند. در وادی ششم کتاب عشق، دونیرو را در درون انسان معرفی میکند که یکی انسان را به نیکی و درستی راهنمایی میکند و دیگری خواستههایی دارد و دائماً در تلاش است تا انسان را مطابق خواستههایش پیش ببرد.
رسیدن بهفرمان عقل، از کوچکترین کارها شروع میشود و برای اینکه بتوان تشخیص داد ندای کدام نیرو فرمان عقل است، باید از انجام کارهای کوچک شروع کرد تا رفتهرفته عقل بر نفس، برتری یابد. برای مثال رسیدن بهفرمان عقل برای کسی که در سفر اول است اینطور است که باید سروقت دارویش را بخورد و به فرامین راهنمایش توجه کند.
باید ذرهذره به منبع نور رسید و هیچ مسیر بلندی بهیکباره طی نمیشود بلکه باید قدمبهقدم مسیر را طی کرد. در آموزشهای کنگره این مطلب مطرحشده که باید ذرهذره خرابیها را درست کرد و این فقط با آموزش دیدن در کنگره و کاربردی کردن آموختهها در زندگی 60 امکانپذیر است.

در کتاب 60 درجه آمده که " تو میتوانی همه آنچه هست را با نیروی عقل خویش تبدیل به بهترین کنی... "؛ یعنی همهچیز با رسیدن بهفرمان عقل امکانپذیر میشود و انسانی که بهفرمان عقل خویش عمل کند، عاقل است.
زینت عقل به ادب است و در کنگره 60 میآموزیم که از بیادبی به ادب سفر کنیم و راه رسیدن بهفرمان عقل، فرمانبرداری است.
ممنونم که به صحبتهای من توجه کردید.
عکس: مسافر رحیم
تایپ، تنظیم و ارسال: مسافر سینا
تهیه: مرزبان محترم مسافر قدم علی
مسافران نمایندگی چالوس
- تعداد بازدید از این مطلب :
61