دانایی،دانایی موثر،سواد

به نام قدرت مطلق الله

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر، 
در مورد دستور جلسه دانایی و دانایی موثر و سواد این دستور  جلسه کاملا مربوط به آموزشهای جهانبینی هست و شاهکار استاد امین استاد جهانبینی در کنگره هست که برای ما روشن کردند که دانایی از سه ضلع تفکر تجربه و آموزش تشکیل شده که تا موقعی که این سه ضلع باهم به یک اندازه رشد نکنند دانایی تبدیل به دانایی موثر نمی‌شود ما در جامعه افراد با سوادی را می‌بینیم که در خیلی از موضوعات استاد و صاحب نظر هم هستند و خیلی خوب صحبت می‌کنند ولی در عمل به آن موضوعات ناتوانند پس دانایی به سواد هم نیست و به تجربه هم نیاز دارد شخصی که خماری را تجربه نکرده نمی‌داند اعتیاد چیست و برای وارد شدن به مقوله اعتیاد باید هم درک درست و شناخت کافی از آن داشته باشد و هم به صورت تجربی آن‌را لمس کرده باشد مثل جناب آقای مهندس که در بحث بیماری اعتیاد به دانایی موثر رسیدند و توانستند درمان اعتیاد را کشف کنند. تفاوت دانایی و دانایی موثر مانند بحث واقعیت و حقیقت هست که شما خیلی از موضوعات را می‌دانید و در درون شماست ولی حقیقت شما نیست مثال شخصی که در کنگره چهارده وادی کتاب عشق کتاب ۶۰ درجه از حفظ بداند ولی این واقعیت اوست تا زمانی که این مطالب را کاربردی نکند و عمل نکند به حقیقت نمی رسد و فقط در حرف و سخن هست ولی هنگامی که به آن مطالب عمل میکند صفات نفس او تغییر میکند و این صفات در ابعاد بعد هم با او خواهند بود و حفظ می‌شوند پس نتیجه می‌گیریم که دانایی فقط به دانستن نیست به سواد نیست باید عمل کنیم تا به حقیقت آنها برسیم که پیش زمینه آن تفکر و اندیشه است و کسب معرفت و شناخت که در کنگره ما به این منابع غنی دسترسی داریم و در آخر و حسن ختام مقاله سخنم را با کلام استاد سردار که در کتاب۶۰ درجه صفحه ۲۱۷ با عنوان میزان دانایی هست  به پایان می رسانم
میزان دانایی ۷۶/۸/۲۲ سردار
سلام به جمع دوستان محبت؛ آن عزیزانی که دور هم جمع شده اند تا محبت خویش را نشانی از محبت بیکران بدانند، ما همه برای انسانهایی چون شما، احترام انسانی، قایل هستیم و امیدواریم این نشان را هیچوقت از یاد نبرید. ما این بار از شما چیزی نمی‌گوئیم؛ فـقط توفـیق شما را در پایان این راه از الله می‌خواهیم. در این مکان شما، دلهایی هستند که میخواهند بدانند که آیا می‌شود به آن درجه، ارتقا یافت که هیچ موضوع دیگری به طور مشکل، مطرح نشود؟ البته به دو طریق می‌شود، با تفکر و بی تفکر، کدام یک سهل تر است؟

در ادامۀ آن؛ به مسائلی رسیدید که از هر لحاظ، قابل بسط و توضیح باشد؛ یا اینکه بی تفکر، به قدمهای دیگری رفتید کـه هیچوقت توضیحی نداشته باشید و یا نتوانید توضیح بدهید.
حتماً معنی دومی را خوب ادراک می نمائید.
به تک تک  انسانها میگوئیم که در پایان یک نقطه و آغاز نقطۀ دیگر، آنچه با خود میخواهند همراه داشته باشند، با تفکر و اندیشه باشد؛ بدون هیچ ترس و خوف، می‌توانید به بلندترین سلسله جبالها، راه بیابید.
دوستان و عزیزان و فرزندان را، در این راه مشاهده می‌نمائیم و دعای خیرِ ما، همراه شما باشد. امیدواریم زمستان را با بلندترین فتح قلّه به پایان ببرید.
اگـر عـزیزان سؤالی دارند، بپرسند؛ اگر برای پـاسخ، نیاز به یافتن اسـت در وعدۀ بعد، جواب می‌دهیم؛ اما اگر سؤال به آن صورت نیست؛ به هر طریقی که می‌خواهند، مطرح نمایند.
سؤال: آیا انسانی که گمراه شده و یا انسان بدی شده است؛ امکان دارد هدایت شود؟
سردار : اگر بخواهیم کوتاه جواب بدهیم؛
بلی.
اگر نیاز به توضیح دارید، با توضیح عرض می‌شود که در بدترین شرایط؛ آیات الهی، نازل گردید. هر قومی که کمتر از وحشیهای جنگل نبودند، بارها اشتباه کردند؛ اما خداوند آنان را به بخشایش دعوت می‌نمود، البته با گفته های الهی که راوی او رسول خدا بوده است. امروز هم، باز ممکن است انسانهایی باشند که با وجود گذشت قرنها، در تکامل، دچار چندگانگی بشوند و بارها اشتباه کنند؛ یا به طور عمد و یا سهواً، فرقَی نمی‌کند؛ هر دو از میزان نادانی آنها حکایت دارد. باید اینجا یک موضوع را متذکر بشویم:

میزان دانائی؛ سواد نیست، تمدن نیست، مانند انسان بودن به لباس پوشیدن نیست. بایستی ؛ انسانی اندیشید.
به رفتارها و عمل و سخن، آزمایش الهی بدهید.
امیدواریم که جواب خود را خوب دریافت نموده باشید.
ما باید برویم.
خداحافظ.
مقاله از راهنمای محترم مسافر محمد
تنظیم؛ مسافر علی
(مسافران وهمسفران نمایندگی میلاجرد)