جلسه دوم از دور اول جلسات لژیون سردار نمایندگی سالار با استادی مسافر طاهر و نگهبانی مسافر مهران و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه «وادی ششم و تاثیر آن روی من» در روز پنجشنبه ۱۴۰۴/۰۵/۳۰ رأس ساعت ۱۵:۳۰ شروع به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد؛
خدا را شکر میکنم که امروز در این جایگاه لژیون سردار هستم و آموزش می گیریم، از نگهبان لژیون سردار تشکر میکنم که این فرصت را به من داد .
من وقتی که فکر میکردم به حضرت نوح که ۹۰۰ سال پیامبری کرد تقريبا هر دوازده سال یک نفر به دین او ایمان می آورد و همیشه یک تعداد کمی ایمان آوردند، می خواهم این را بگویم که تعداد کمی و تعداد خاصی ایمان می آورند .
شاعر میگوید:
باورم نیست ز بد عهدی ایام
قصه غصهای که در دولت یار آخر شد
آن پریشانی شبهای دراز و غم دل
همه در سایه گیسوی نگار آخر شد
این بیت را آخرش را رفته بودیم تهران برای رهایی بهشان گفتم ساقیا لطف نمودی قدحت پر می باد
که به تبدیل تو تشویش خمار آخر شد
یک نگاهی به من کرد و گفت : مرسی ، مرسی
من حدود ۳۰ سال خلاف کردم همه خلافی هم کردم ، از شیشه و تریاک و نئشگی استفاده کردیم ولی انرژی که گرفتم آن لحظه گرفتم در این سی سال حتی در دوران طلایی نامزدی اعتیاد، آن زمانی که فکر میکردیم خبرایی بود ولی هیچ خبری نبود.
چه انسانهای بزرگی و در چه جایگاهی هستند .
امروز صحبت از عقل و جایگاه عقل و حاکمیت عقل است. برای اینکه عقل ما بیدار بشود ، عقلی که در طی سالهای اعتیاد بایکوت شد و به گوشه ای رفت و نفس اماره به جاش نشست و پیامبر بیرونی برای ما مصرف کننده ها مهندس است راهنمای ما و راهبر ما ایشان هستند .
پیامبر هست از جهتی که پیام رهایی را برای ما آورد، تفکر را برای ما آورد، این است که امروز حیف است چون خود مهندس هم نمی توانست و احتیاج به یار و یاور داشت .
زمانی یک انسان بزرگی در یک جایگاهی گفت: کیست مرا یاری کند. آیا او احتیاج به یاری داشت؟ او نیاز به یاری هیچ کس نداشت. زمین و زمان و تمام فرشتگان و جنیها همه آمدند و گفتند می خواهید کمکت کنیم ؟ آن روز روز انتخاب بود که چه کسانی به ایشان پیوستند و به خودشان کمک کردند ، امروز هم لژیون سردار داستانش همین است. کیست که خودش را یاری کند؟
آقای منصوری حرف قشنگی زد .گفتند که لژیون سردار لژیون بی پول هاست، برای چی برای آنهاست؟ برای اینکه آنهایی که میخواهند پول دار شوند ، برای اینکه پولدار بشوید این راهش است و راه دیگری ندارد .
من خودم این را تجربه کردم ، سال اول گلریزان تازه آمده بودم در تاریکی بودم و آن موقع به زور ۲۰۰ تومان دادم ، سال بعد به عنوان حامی ۱ تومن دادم سال سون لژیون سردار شرکت کردم سال بعد هم دوباره لژیون سردار شرکت کردم ، سال بعدش ۱۰ تومن دادم سال بعد ۲۰ میلیون دادم و امسال انشاالله تصمیم دارم که دنور شوم و میخواهم بگویم از زمانی که لژیون سردار شرکت کردم من در این ۳۰ سالی که مصرف کننده بودم یک هزار تومنی پس انداز نداشتم ، همیشه ۸و۹ گره هم بود ، زمانی که لژیون سردار مطرح شد و عضو لژیون سردار شدم در لژیون سردار پول دادم، هیچ زمانی بی پول نبودم، اگر بخواهی دنیای و مادی حساب کنید این نفع مادیاش است، شما هر چه قدر که به لژیون سردار میدهید، نمیدهید بلکه دریافت میکنید.
این مسله زمان میخواهد تا متوجه بشوید، وقتی این جمله را به خودم می گفتند که آقا تو دریافت میکنی چیزی نمی دهی، متوجه قضیه نمیشدم که من پول میدهم.
بعد مثال حرص کردن را برایم گفتند: که شمایی که درخت را حرص میکنند اضافه ها را از شاخه میگیرند این زمان را ما نادیده می گرفتیم ولی سال بعد هر شاخه ای که میگرفتیم چندین شاخه می شد و از آن چندین شاخه، ثمر و میوه می دهد و چندین برابر می شود .
در سفر خودمان هم همه ما به خوبی این را تجربه کردیم . وقتی که ما بیست و یک روز یک شربت را میدهند یک مالی است و این دارایی ما است که به ما میدهند، بعد از یک روز در پله های بعدی به ما میگویند حالا خمس آن را بدهید . خمس اش چی هست؟ یک پنجم است،( نیم سی سی) کسانی که این نیم سی سی را از شربت شان کم کنند چه اتفاقی میافتد؟ در ظاهر نیم سی سی بدن می سازد اما در باطن آن دینورفین بدن چند برابر مرفین است؟ مرفین اندروفین ،انکفالین و ... ۲۰۰ الی ۳۰۰ برابر مرفین است. در بخشش این اتفاق میافتد، وقتی میدهی میگیری در اصل میگیری، اما اینجا زمان مطرح است اما ما زمان را نمیبینیم و فکر میکنیم الان که من امروز در لژیون سردار کارت میکشم به من برگردد اما در اصل عاشق در کارش حساب و کتاب ندارد. کسانی که در لژیون سردار پول می دهند و می گذرند دنبال هیچ چیز نیستند به آنها بر میگردد اما اگر شما بدهید و دنبال برگشت باشید به شما بر نمیگردد اما معامله قشنگی نیست ارزش کار آنجایی است که می دهید و میگذرید و دنبال پس گرفتن نیستید. این در صور پنهان باعث ثروتمند شدن ما می شود، اصلا لژیون سردار را آقای مهندس برای این درست کرد که بچه های کنگره غنی بشوند و ثروتمند شوند .

الان ما اینجا نشستیم نگهبان لژیون سردار به کدام از ما گفته است که پول بدهید ، اصلا اینجا اینجور نیست که بگویند پول بدهید، لژیون سردار جای خواستن است و به افراد خاص اجازه داده می شود که بیایند در لژیون سردار بشینند و به بنای کنگره ۶۰ کمک کنند، پولی که ما اینجا میدهیم کجا میرود؟ الان این ساختمانی که نشستیم کدام از شما پول دادید؟ یک سریها آمدند پول دادهاند این را برای ما ساختن همانطور که نگهبان خواند که افراد سالم و افراد سلامت بناهای خراب را آباد میکنند، این جا هم یک زمین افتاده بوده است و افراد سالم آمدند و این بنا را ساختن که افراد مثل ما و گرفتار در بند تاریکی شهر وجودشان خراب بودند بیایند اینجا سالم و سلامت شوند. این است که اگر من تصمیم گرفتم امسال دنور شوم و حتی باورتان نمیشود من حقوقم خیلی کم است ولی در تصورم در ذهنم میکارم و فهمیدم که در لژیون سردار درجه بالا و بالاتر گرفتن یعنی چه.
همه ما لوتی منش بودیم وگرنه معتاد نمیشدیم. راحت تا به پست هم میخوردیم میگفت ندارم بهش از مواد خودمان می دادیم اگر هم خودمان نداشتیم برایش تهیه می کردیم، امروز خیلی بیشتر باید این رفتار در ما باشد آن روز در تاریکی بود اما الان امروز در این جایگاه و در این لژیون فرق میکند.
آیا ما به مهندس ایمان داریم؟ می گویند آنهایی که ایمان آوردند و استقامت کردند نه ترس دارند و نه ناراحت میشوند و نه ترسی دارند و هیچ اندوهی در آنها نیست، جلو دار ما آقای مهندس است و خودش کسی است که میلیاردی به کنگره پول می دهد، اگر به من طاهر میگوید بیا عضو شو خودش دو میلیارد میدهد.
رهایی و آزادی در مهربانی است. چه کسانی بخشنده میشوند؟ کسانی که مهربان هستند، اما کسی مهربان نیست و عشق ندارد بخشش ندارد. آخر صبحت های من بر میگردد به عقل و این چیزی هست که عقل ما میگوید.
نویسنده: مسافر رضا
عکاس: مسافر فرج
تنظیم و ارسال: مسافر عباس
- تعداد بازدید از این مطلب :
74