موضوع: خلاصه سیدی قانون
آقای مهندس درسی دی در مورد مثلثی به نام جبر خواست و فرمان الهی صحبت میکنند .
عنوان :رازهای نهان در هر موضوع به جای خود هم فرمان هست و هم تقدیر و از هیچ کدام نباید روی برتافت
همیشه این صحبت بین بزرگان بوده که زندگی جبر است یا اختیار آیا زندگی ما در اختیار خودمان است یا از جای دیگر رقم میخورد
اما آقای مهندس میفرمایند سه اصل است یک، جبر که میشود تقدیر دو، خواست که میشود اختیار سه، فرمان الهی یعنی کل زندگی ما با این سه اصل در حرکت است فقط خواست ما نیست که هر چیزی که ما بخواهیم همان شود منظور از جبر تحمل کردن نیست جبر یعنی همان تقدیر مثال :ما یک ماه پیش چکی کشیدهایم امروز تاریخ وصول آن چک میشود .
جبر و تقدیر یعنی نامه پیشین کاری که امروز انجام میدهیم تقدیر فردا است کاری که دیروز انجام دادیم را نتیجهاش را میبینیم و هر عمل نیک و بدی انجام دهیم نتیجهاش به خودمان برمیگردد بزرگان ما تقدیر را با جبر یکی گرفتند وقتی گندم یا جو میکاریم جبر آن برداشت گندم و جو است اگر نفرت بکاریم برداشتش نفرت میشود اگر باد بکاریم برداشتش طوفان است آن چیزی که میکاریم و برداشت میکنیم تقدیر است تقدیر مثل تیری است که از چله کمان رها شده قطعاً به هدف میخورد اما لازمه آن صبر است
چیزی به نام تقدیر نداریم تقدیر همان بذری است که خودمان کاشتهایم مسئلهای است که میگوید نامه پیشین و تقدیر مقداری از قبل از تولد و روز الست است یک سری از تقدیر امکان دارد در زندگی امروز برسد و مقداری هم ممکن است بعد از مرگ برسد که بر مبنای همان نامه ما یا در فردوس یا در دوزخ هستیم که هم در این دنیا هم در دنیای دیگراست
شاخه سوم: فرمان الهی که حساب و کتاب خودش را دارد زلزله، سیل، فرمان الهی است اما زمانی در شرایطی قرار میگیریم که نه تقدیر بوده نه خواست خود فرد بوده آن فرمان الهی میشود در زندگی خود نباید از هیچ چیز خوف داشته باشید یعنی خوف از آینده خوف از گذشته که زمان حال را از بین ببرد زندگی کردن در زمان حال یک هنر است تمام زندگی حال را خراب میکنیم با غصه خوردن برای چیزهایی که اتفاق نیفتاده است یا غصه از دست دادن آینده را میخوریم زندگی کردن در زمان حال ترسی ندارد و فکر کردن به مسائل منفی پشت سر هم منفی میشود اگر ما هنر زندگی کردن در زمان حال را یاد بگیریم آن موقع از زندگی لذت میبریم و رنجیده نمیشویم زمان حال را باید استفاده کرد از گذشته درس بگیریم برای آینده برنامهریزی کنیم
همیشه تقدیر خوبی نیست و بد بودنش پرده از روی رازهای بسیاری برمیدارد تاریکیها و تقدیر بد اعتیاد پردهای بود برداشته شد از درمان اعتیاد، درمان چاقی، بیماریهای دیگر....
پس اگر مشکلی پیش میآید ممکن است آن مشکل منافع داشته باشد حتی برای جهان دیگر باید به اعمال خود نگاه کنیم کارهایی که انجام میدهیم باید نگاه کنیم و تسفیه بکنیم تا ما را به یاد چیزهای دیگر بیاورد با تسفیه افکار آرام میشود آرامش زمانی است که در زمان حال زندگی کنیم و به مسائلی که به ما ربطی ندارد فکر نکنیم تسفیه کردن یعنی دروغ نگوییم ،در کار دیگران تجسس نکنیم، عدالت خواه باشیم، ظلم نکنیم، از خوشحالی دیگران خوشحال شویم، از غم دیگران ناراحت شویم، عمل نیک در ادامه پاداش در بر خواهد داشت وقتی عمل نیکی انجام میدهی خوبی برداشت میکنی حتی احساس لذت هم میبری و همان احساس خوب پاداش همان کار خوب است حرفی که میزنی باید پخته شود یعنی شرایط مهیا باشد حرف پخته و جو آماده پذیرش باشد زیربنا را بسازی فهم و شعور و آگاهی به مرحله خاصی برسد آن موقع مطرح کنی یکباره ایجاد مشکل میکند حرف که نرسیده باشد ایجاد تشدد میکند ایجاد مشکل میکند کار انسانها را پریشان میکند جو را به هم میریزد هر کاری میکنید باید برسد یعنی شرایط زمان مکان و جو به گونهای باشد که آن موقع بیان کنی وگرنه حرف مثل میوه کال و نرسیده است
در هر موضوعی همان گونه است در ادامه میگوید :
با قطبهای منفی هیچ تفکر و ارتباطی نداشته باشید مثال: دعای مهر و محبت
حتی از آدمهای منفی فاصله بگیرید اگر میخواهید در کارهایتان به نتیجه برسید باید در صراط مستقیم باشید یعنی به طرف ارزشها حرکت کنید و از ضد ارزشها فاصله بگیرید در افکارتان به یاد خدا باشید و با نیروهایی باشید که از آنها انرژی دریافت بدارید و در عمل خویش به کار بگیرید با دوستی بنشینید که از آنها انرژی بگیرید ما میخواهیم یک سری مسائل را بدانیم تا مسیر زندگی را با آرامش و موفقیت بیشتر پیش ببریم.
نویسنده : همسفر عالمه رهجوی راهنما همسفر نیره (لژیون یکم)
ارسال مطالب همسفر ساناز
همسفران نمایندگی معدن فیروزه نیشابور
- تعداد بازدید از این مطلب :
10