جلسه دوم از دوره پنجم کارگاههای آموزشی لژیون سردار نمایندگی پاکدشت با استادی مسافر حامد، نگهبانی مسافر علیرضا، دبیری مسافر حسن و خزانه داری مسافر غلامحسین با دستور جلسه«وادی ششم و تاثیر آن روی من» چهارشنبه ۲۹ مرداد ماه 1404 ساعت 15:30 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حامد هستم مسافر،خدا را شکر میکنم که امروز در کنگره هستم و اجازه خدمت کردن به من داده شده و از نگهبان شعبه پاکدشت خیلی ممنون هستم که این اجازه را به به من داد تا در این جایگاه خدمت کنم و از آقای زرکش کسب اجازه کردم برای حضور در این شعبه و الان در خدمت شما هستم.
دستور جلسه (وادی ششم و تاثیر آن روی من) در مورد دستور جلسه حکم عقل تجربهای که در کنگره کسب کردم این است اگر با حکم عقل زندگی نکنیم نفس و جن درون من کار دست من خواهد داد، یک معاملهای میکنم بر اساس نفس چهار پنج چک مینویسم ۶ ماه بعد موعدش میرسد و چون تدبیر و برنامهریزی و پشتوانه مالی برایش نداشتهام روزگار خودم را سیاه میکنم، هم خانوادهام را و هم افرادی که به آنها معامله کردم درگیر بیتدبیری من خواهند شد.
مثلاً امروز به سمت شعبه پاکدشت میآمدم اگر میخواستم به جن درونم گوش بدهم اگر یک نفر میپیچید جلوی ماشین من میایستادم و پرخاش میکردم،ناسزا میگفتم و روز خودم را خراب میکردم، در سی دی مدرس استاد امین میفرماید وقتی که شما مرتباً به جن درونت نه میگویی حکم عقل و قدرت عقلت را بیشتر میکنی و وقتی به عقلت بها میدهی وقتی که میخواهی تصمیم بگیری هرچه تجربه مثبت داشتهای در ذهنت پدیدار میشود، یعنی بعضی اوقات برای مشورت از بزرگترها در یک صنفی یا در خانواده که با تجربهتر است وقتی از او سوال میکنی آن لحظه که جملهات تمام نشده میگوید نه،یا میروید پیش جناب مهندس هنوز جملات تمام نشده میگوید خیر به دلیل اینکه تجربیاتی که عقل داشته بلافاصله تصویرسازی میکند و میگوید بله یا خیر،به نظر من عقل خوشبختی میآورد وقتی من با عقل زندگی میکنم یا وقتی من اجازه ندهم هوش هیجانی به من قالب بشود یعنی شخصی با ناخودآگاه جلوی شخص دیگر میپیچد و موتور سوار شروع میکند به ناسزا گفتن و با هم درگیر میشوند حکم عقل اینجا چه میگوید؟حکم عقل میگوید اگر زمین خورده است و مصدوم شده برای کمک شاید به جلو بروم وقتی که آنها در هیجان هستند در حال پرخاش هستند عقل من میگوید جلو نروم آموزشهایی که از کنگره گرفتهام به من میگوید جلو نروم اگر جلو بروم من هم با آنها درگیر میشوم،در موضوع عقل و بخشش اگر بخواهم این موضوع را بیاورم در بحث کنگره و در لژیون سردار، خداوند در موضوعات مختلف به من لطف کرده است و توانستم در کارهای خیر زیادی شرکت کنم و همینطور که هشت سال است در کنگره حضور دارم هرچه که زورم رسیده است و دیدم میتوانم انجام بدهم و دینی بر گردنم دانستهام و وظیفهام بوده در مقابل محبتهای کنگره انجام وظیفه کردم اگر یک چیزی را خدا میاندازد در دلت ۱۰۰٪ بدان که زورش را داری که آن کار را انجام بدهید،اگر ما یک دانه گردو را بکاریم ۲۰ سال دیگر میلیاردها دانه گردو خواهد داد،اگر به دل من میافتد که امروز پهلوان شوم این را باید بدانم که زورش را دارم، یک طرف جن درون میآید و میگوید که نکن حالا شاید بروی و نتوانی بدهی ولی اگر در دلت میافتد این را بدان که قدرت انجامش دارید و میتوانید انجام بدهید و خیر و برکتش به زندگیت برمیگردد جناب مهندس همیشه میفرماید بستر مالیتان را محکم کنید.
انشالله همه ما بتوانیم با حکم عقل برنامهریزی درستی انجام بدهیم هم خدمت مالی در کنگره انجام بدهیم تا افرادی که در شهرمان هستند، یا در استانمان هستند،یا خانوادههاشان یا خودشان در رنج و عذاب هستند آنها هم بتوانند به حال خوش برسند و یک ساختاری برای آیندگان درست شود و این بهترین خدمت است.
از اینکه به صحبتهای من گوش دادید از همه شما ممنون و سپاسگزارم.

عکس و تایپ: مسافر اسدالله لژیون ۷
ویراستاری و ارسال: مسافر رضا لژیون ۱۲
- تعداد بازدید از این مطلب :
158