English Version
This Site Is Available In English

حکم عقل را در غالب فرمانده کاملا اجرا نماییم. و همچنین اولین سال رهایی مسافر علیرضا

حکم عقل را در غالب فرمانده کاملا اجرا نماییم. و همچنین اولین سال رهایی مسافر علیرضا

یازدهمین جلسه از دوره دوم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60؛ ویژه مسافران و همسفران؛ نمایندگی گرمسار با دستور جلسه" حکم عقل را درغالب فرمانده کاملا اجرا نماییم" با استادی راهنمای محترم مسافر علیرضا و نگهبانی مسافر احسان و دبیری مسافر بهزاد در روز پنجشنبه 30 مرداد 1404 ساعت 16:30 آغاز بکار کرد.

قبل از این که وارد بحث دستور جلسه بشوم لازم به ذکر است در مورد لژیون سردار چند نکته را عرض کنم. لژیون سردار خیلی مهم است، فکر می کنم فنداسیون هر شعبه ای لژیون سردارش است. ما باید یک بستری برای آینده گان فراهم بکنیم و خیلی مهم است، که به این درک برسیم. برداشت من از دستور جلسه، حکم عقل را درغالب فرمانده کاملا اجرا نماییم، این است که همه انسان ها در درون زندگی روز مره شان به دنبال رسیدن به تکامل هستند. حالا ابزارهایی داریم که از آن استفاده بکنیم. ازرفتن به سمت ارزش ها و دوری کردن از ضد ارزش ها حرف می زنیم. از اختیار حرف می زنیم. ولی همه این ها زیر مجموعه رسیدن به فرمان عقل است. هر چه من به سمتی بروم، که صدای عقلم را بلندتر از صدای نفسم بشنوم، یعنی مسیر را درست طی می کنم. در وادی داریم که می گوید، عقل در تکامل مانند ماشین تابع خود می باشد و روح با لطافت منحصربه فرد خود با اراده عقل راهبری می شود.

وقتی وارد کنگره شدم مدام در این فکر بودم که به چه شکلی مشکلاتم حل می شود. من یک سری مشکلات روحی و روانی دارم. آیا راهنمایم چون خودش قرصی نبوده، بلد است من را به درمان برساند؟ وقتی که در مسیر درمان قرار می گیریم، نگاه می کنیم که مشکلات اتوماتیک حل می شود. خیلی کارها در هستی خود به خود انجام می شود. وقتی به ندای عقلم با تمام وجود گوش بدهم، سعی می کنم که از نفس اماره دوری کنم. خیلی از مسایل اتوماتیک تواناییش بوجود می آید. مانند ماشینی که استارت می خورد، درادامه موتور به کار خودش ادامه می دهد، خنک کردن، سوخت رسانی و بقیه کارهای موتور انجام می شود. زندگی ما هم همین است. وقتی ما برای درست کردن فرمان عقل اگر درمسیر درست قرار بگیریم و خواسته رسیدن به درمان را داشته باشیم، بقیه موضوعات خودش به راهنمایم القاء می شود.

موضوعی است که من به آن باور دارم و رسیدم و کارهایم را با این برداشت پیش می برم. در بدو ورود به کنگره این توانایی را در خودم نمی دیدم که بتوانم مشکلاتم را حل کنم. ولی از یک جایی متوجه شدم که آرامش بدست آوردنی و مشکلات حل شدنی است.  باید به ندای عقلم گوش کنم. ندای نفس اماره را گوش نکنم. حالا این نکته که من از کجا بفهمم؟ من به عنوان تازه وارد که هیچ گونه آگاهی نسبت به دانش کنگره ندارم از کجا بفهمم؟ کنگره یک راه حل خوب و ساده جلوی پایم می گذارد. این را تشخیص می دهی که مسواک کردن و حمام کردن حکم عقل است؟ این را تشخیص می دهی دروغ نگفتن، رشوه ندادن حکم عقل است؟ درجواب می گویم، بله این درست است. راهنما می گوید، این کارها ر ا انجام بده به خودت می آیی که چقدر توانمند شده اید. در ادامه سفر اصلا نفهمیدم که چه موقع نقطه تحمل من بالا رفت.

هر کدام به اندازه ای که تلاش کردیم و دانایی که کسب کردیم، به همان اندازه از آن روزنه نور وارد می شود. هر چقدر به فرمان عقل نزدیکتر شویم، حال بهتری را تجربه می کنیم. ثروت در بخشیدن است. فقر در نگه داشتن است. ما باید از بردگی نجات پیدا بکنیم. انفاق کردن و بخشیدن در کنگره به ما آموزش داده می شود. در مورد قسمت دوم دستور جلسه تولد یک سال رهایی مسافر علیرضا می باشد. که به خودش و همسفران عزیزش تبریک می گویم.

اهدای نشان وادی هشتم به مسافر سجاد و مسافر سهیل

در ادامه جشن یک سال رهایی مسافر علیرضا در شعبه بر گزار گردید.

خلاصه سخنان مسافر علیرضا: من روزی که وارد کنگره شدم رهجوی نا فرمانی بودم. در کل با سر خودم پیش می رفتم. من این رهایی را مدیون راهنمای عزیزم که بسیار در مقابل نا فرمانی من خون سردانه تلاش کرد. در ادامه همسفرم نقش مهمی در رسیدن من به آرامش و تعادل داشت. راهنمایم و همسفرم باعث شدند، تا من کنگره ر ا درک نمایم. کنگره هر آن چه که در دوران مصرف از دست داده بودم بهتر و زیباتر از آن را به من برگرداند. این هدیه و معجزه کنگره می باشد.

مرزبان کشیک: مسافر محمد صالح

خلاصه نویسی: مسافر سعید

ارسال گزارش: مسافر غلامرضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .