إنسان موجودي است كه بقا دارد و حتي با مرگ هم از بين نمي رود

همسفر معصومه :
سی دی قانون مربوط به ۷۵/۳/۳ می‌باشد با عنوان راز های نهان ،در ابتدای سی دی پیامی از استاد است که می فرمایند بابت هیچ یک از وقایع گذشته تاسفی نداریم و از هیچ موضوعی هم خوف نداشته باشید .تمام مسائل زندگی ما تقدیر و فرمان الهی است و می فرمایند که با نیک و بد آن سخنی نداریم .گاهی در تقدیر ما تاریکی و سختی دارد که از نظر ما بسیار بد و سخت است اما ممکن است پرده از رازهای نهان باز نماید ،به طور مثال مسئله اعتیاد و مشکلاتی را که آقای مهندس تجربه کردند و این باعث شد که کنگره شکل بگیرد و در مسیر آن تمام مشکلات حل شوند و در ادامه راه درمان برای همه چه اعتیاد و چه بیماری های دیگرآشکار شود.در این سی دی یکی مسئله جبر و اختیار و دیگر سه مولفه خواست ،تقدیرو فرمان الهی مطرح شده است .رازهای نهان راجع به تقدیر و فرمان الهی است که همیشه بین علما بوده که هرچیزی را بکاریم همان را برداشت می کنیم و این همان تقدیر ما است وما با تقدیر کاری نداریم چون کار خودش را انجام می دهد .بعضی اوقات و در بعضی موارد خداوند سریع الحساب است ولی در بعضی مواقع صبر خدا چهل سال است . تقدیر یا نامه پیشین مربوط به حتی قبل از تولد ما است ،از روز الست ازروزی که پیمان بسته شده همین طور ادامه دارد ،یک سری با خودمان آورده ایم یک سری بعد از مرگ می رسد.در مسئله جبرو اختیار هم همه چیز بر مبنای اختیار است. اما همیشه کسانی هستند که همه چیز را جبر می دانند و کسانی اختیار .و همیشه صحبت هایی بین فلاسفه بوده که باز یک مثلث جبر ،اختیارو فرمان الهی را باز می کند که این ها همه حساب و کتاب خودش را دارد.خوف از آینده و گذشته باعث می شود که زمان حال را به نابودی بکشانیم در صورتی که زندگی در زمان حال برای ما خیلی مسئله مهمی است .ما باید از گذشته درس بگیریم در زمان حال زندگی کنیم و برای آینده برنامه ریزی .و با نیک و بد آن کاری نداشته باشیم.در ادامه آقای مهندس می فرمایند که اعمال نیک است که با ادامه دادن ودر‌طول زمان پاداش در بر خواهد داشت ،مانند گندمی که می کاری و گندم برداشت می کنی و این همان پاداش است و با عمل درست پاداش نیک در‌خواهی یافت .و مطلب دیگر این که از ضد ارزشها دوری کنید ، و نگذارید که وارد قطب های منفی شود یا برعکس .چون انسان حریمی دارد و در قوانین الهی و کائنات و قوانین هستی همه این ها مرزبندی شده اند .و هر کسی مرز خودش را دارد .قطب های منفی همان افراد با نگرش منفی و و یا کسانی که با دعا و جادو وارد حریم شما می شوند و این همان قطب منفی است.در این سی دی مهندس می فرمایند به یاد خدا و نیروهایی باشید که از آن ها انرژی دریافت کنید  ودر عمل خویش به کار ببندید. با دوستی بنشینید که از او انرژی بگیرید و اگر این چنین نیست ذره ذره فاصله بگیرید .افکار منفی ،مسائل منفی،را از سر بیرون کنید. و در آخر صحبت استاد که می فرمایند: مسائل ما پیرامون حس بوده در مورد حس گفته بودیم اگر روی حس تمرکز کنید ،نتیجه و حاصل را در طی مدت احساس خواهید نمود که منظور همان دیدارهای شاگرد و استادان بوده است و تمام مطالبی که آگاهی و پالایش را در نتیجه داشته است. و در آخر مهم ترین مسئله خواست ما است که چه برای خود رقم بزنیم و تقدیر را به وجود می آوریم چه با عمل سالم و چه عمل ناسالم .
همسفر نازنین:
بين تمام فلاسفه ، بزرگان و عرفا هميشه بحث اين بوده كه زندگي جبر است يا اختيار ؟! يكسري افراد جبرگرا بودن ، يكسري اختيارگرا و يكسري هم ميگفتن زندگي نه جبره نه اختيار يعني يك چيزي بين اين دوتاست . مولانا فيلسوف و شاعر بزرگ كه در كتاب هايش مخصوصا ديوان شمس مطالب خيلي غني دارد هم اعتقاد دارد زندگي هم جبر است و هم اختيار .از ديدگاه كنگره شصت زندگي شامل سه قسمت است ؛
جبر ( تقدير ) خواست ( اختيار ) فرمان الهي . يعني كل زندگي ما بر مبناي اين سه مورد در حركت مي باشد . البته در همه مسائل فقط خواست ما مطرح نيست بلكه يك مقدار خواست ما هست و يك مقدار هم تقدير ما . تقدير در واقع همان جبر است اما نه به آن معنا كه چيزي را به ما تحميل كنند . تقدير يعني همان نامه پيشين . همه ما هميشه در حال امتحان دادن هستيم و تقديرمان را مي ريزيم . كاري كه امروز انجام مي دهيم ، در واقع تقدير فرداي ما است . كاري كه ديروز انجام داديم ، امروز نتيجه اش را مي بينيم . پس هر عمل نيم و بدي انجام بدهيم قدرمسلم نتيجه اش به خود ما بر مي گردد . وقتي گندم مي كاريم جبر كاشت گندم ، برداشت گندم است . اگر باد بكاريم، طوفان برداشت مي كنيم . اگر هم نفرت بكاريم ، جبر يا تقديرش اين است كه نفرت برداشت مي كنيم . پس آن چيزي كه ما مي كاريم و آن چيزي كه برداشت مي كنيم ، تقدير ما است . ما با تقدير كاري نداريم چون تقدير كار خودش را انجام مي دهد . در واقع ( تقدير مثل تيري است كه از چله كمان رها شده است )و قطعا به هدف مي خورد . شايد زمان ببرد اما حتما اتفاق مي افتد . در قديم مي گفتند صبر كوچك خدا ٤٠ سال است اما هرچقدر هم طول بكشد اما تقدير اتفاق مي افتد . يك قسمتي از تقدير مربوط به قبل از تولد ماست يعني روز الست و يك مقدار هم از بچگي تا الان ماست كه اتفاق مي افتد و يكسري از تقدير هم ممكن است پس از مرگ برسد . در قرآن هم آمده كه پس از مرگ روزي مي رسد كه نامه بعضيها را به دست راست و بعضي ديگر را به دست چپشان مي دهند . در واقع نامه إفراد صالح و درستكار در دست راست و افراد بدكردار در دست چپ است و آن نامه همان نامه أعمال با نامه پيشين مي باشد و بر مبناي همان نامه در بهشت يا دوزخ قرار مي گيريم و بهشت و دوزخ بصورت جاري است يعني هم در اين دنيا و هم در دنياي ديگر است .فرمان الهي حساب كتاب خودش را دارد . براي افراد خاص كه در مراحل خيلي بآلائي قرار دارند فرمان الهي يك جور عمل مي كند و براي عوام هم باز يك جور فرمان الهي هست . سيل ، زلزله و امثالهم فرمان الهي است و به خاطر بد بودن يا بدي كردن إنسانها نيست . پس همه اتفاق هايي كه در گذشته براي ما افتاده هم تقدير بوده و هم فرمان الهي و نبايد بابت آنها ناراحت باشيم . مسئله ديگري كه خيلي مهم است اينكه إنسان بايد در زندگي از هيچ چيز خوف نداشته باشد . إنسان موجودي است كه بقا دارد و حتي با مرگ هم از بين نمي رود . ولي چيزي كه ما را اذيت مي كند همان خوفي كه داريم و آن خوف از آينده است . البته خوف از گذشته هم مي باشد . يعني ما يا دائما درگير گذشته هستيم يا درگير آينده هستيم و زمان حال را فراموش كرده و به مسلخ مي بريم و زمان حال را از دست مي دهيم . بايد اين هنر را ياد بگيريم كه در زمان حال زندگي كنيم  و اين مسئله  خيلي مهمي است . زيرا كسي كه در زمان حال زندگي كند ، ديگر ترسي ندارد و ترسهايش از بين مي رود . تا وقتي ياد گذشته باشيم ترسها تشديد مي شود اما كسي كه به گذشته يا آينده و كلا مسائل منفي فكر كند ، مشكلات و افكار منفي اش بيشتر مي شود اما اگر در زمان حال زندگي كند از زندگي اش لذت مي برد و شكسته و رنجور و عقده اي نمي شود .پس بايد از گذشته درس بگيريم و براي آينده برنامه ريزي كنيم و در زمان حال زندگي كنيم . اما بايد هركاري كه انجام مي أهيم مرتب به أعمال خودمان نگاه كنيم و ببينيم آيا كارهاي خوب انجام مي دهيم يا كارهاي بد ؟ و بعد خودمان را تصفيه كنيم . تصفيه يعني اينكه از ضدارزشها دوري كنيم . وقتي تصفيه شويم ، افكارمان آرام مي شود . افكاري كه ما داريم ذهن ما را به خود مشغول مي كند و هيچ نتيجه اي ندارد و فقط باعث مي شود انرژي ما گرفته شود . إنسان اگر افكار بد و پريشان داشته باشد نمي تواند فكر سازنده اي بكند و تصميم درستي براي آينده اش بگيرد . پس وقتي افكار سالم باشد مي توان برنامه ريزي خوبي براي آينده انجام داد .
منبع: سی دی قانون
نویسنده: همسفر نازنین و همسفر معصومه رهجوی همسفر راهنما ساناز لژیون یکم کیش
ویراستاری و ارسال : همسفر بهاره نگهبان سایت  رهجوی راهنما ساناز  لژیون یکم کیش
نمایندگی همسفران کیش