نهمین جلسه از دوره اول سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶٠، ویژه مسافران نمايندگی میلاجرد با استادی راهنمای محترم مسافر مهدی، نگهباني مسافر سجاد و دبیری مسافر قیس با دستورجلسه «وادی ششم و تاثیر آن روی من» چهارشنبه بیست و نهم مرداد ماه ۱۴۰۴، ساعت ١۶:٠٠ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد؛
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر،
خداوند را شاکرم و ممنون آقای مهندس که این بستر را فراهم کردنداز راهنمای خودم آقا رضا تشکر میکنم، من کل زندگیم را مدیون ایشان هستم از آقا سجاد تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه بنشینم به همه عزیزانی که در این شعبه خدمت میکنند خدا قوت میگویم در مورد دستور جلسه چیزی که من برداشت کردم عقل یکی از موثرترین و بزرگترین چیزهای صور پنهان هست وقتی خداوند انسان را خلق کرد به او اختیار داد که انتخاب کند کدام راه را برود راه درست یا غلط برای اینکه راه درست را تشخیص بدهیم خدا یک سری پیامبرها را به ما داد ویک پیامبر درونی به نام عقل داد حالا چرا ما وارد تاریکی میشویم چون همیشه بین عقل و نفس اماره یک جنگی هست وقتی حسهای ما خراب است خود به خود میرویم به سمت نقس اماره یعنی فرمان عقل را اجرا نمیکنیم حالا وقتی شما بخواهید برگردید سمت روشنایی همین جنگ بین عقل و نفس هست باید آرام آرام حسهارا تغییر بدهی با آموزش با دانایی تا فرمان عقل را اجرایی کنید مداوم باید فرمان عقل را اجرایی کنید تا از نفس اماره دور بشوید من فکر میکردم فرمان عقل چیزهای بزرگ هستن که باید اجرایی کنم ولی فهمیدم از چیزهای کوچک شروع میشود همان که بلند بشوی مسواک بزنی روی صندلی بنشینی یا سی دی بنویسی سر کلاس بیایی یک نکته هست که عقل ما همیشه فرمان میدهد چه موقع مصرف چه الان که در کنگره هستیم مهم اجرایی کردن آن هست یعنی حسهایت را تجزیه و پالایش کنی تا بتوانی آنها را اجرایی کنید همه ما میدانیم سطل اشغال که پر شد باید ببریم بگذاریم سر کوچه مهم اجرایی نمودن هست یعنی همه ما میدانیم سی دی باید بنویسیم ولی چرا یکسری نمینویسند همه ما میدانیم که سی دی بنویسیم حالمان خوب میشود ولی مهم این است که اجرایی کنیم وگرنه این نیست که بگوییمش من عقل دارم مصرف کننده عقل ندارد همه عقل دارند آدمهایی پیشرفت میکنند، موفق میشوند و به رهایی میرسند که بتوانند آن فرمان عقل را اجرایی کنند اینجاست که آدمها دو دسته میشوند دو نفر میآیند کنگره یکی رها میشود یکی نمیشود مهم اجرایی کردن فرمان عقل هست.

تاثیری که این وادی روی من داشته از نظر من بین نفس اماره و عقل از نظر مکانی یک مو فاصله هست ولی از نظر زمانی هزاران سال یعنی بین منی که شال گردنم هست اینجا استاد نشستم با کسی که سیگار میکشد یک دود فاصله هست اگه من یک دود سیگار بکشم با او هیچ فرقی ندارم باید شال را کنار بگذارم و بروم از اول خط شروع کنم ولی از نظر زمانی معلوم نیست چه موقع به شما فرصت داده بشود که دوباره برگردید تا درمان بشوید اصلا معلوم نیست این اجازه به شما داده بشود یا نه این تاثیری هست که روی من گذاشته است،
ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ ؛ مسافر قیس
عکس؛ مسافر محمد
تنظیم؛ مسافر علی
( مسافران نمایندگی میلاجرد اراک )
- تعداد بازدید از این مطلب :
81