جلسه ششم از دور دهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران شعبه صالحی۲ به استادی دیده بان محترم مسافر علی مجدیان و نگهبانی مسافر وحید و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه 《وادی ششم و تاثیر آن روی من 》 در تاریخ۲۹مرداد۰۴ساعت۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد .
سلام دوستان، من علی هستم، یک مسافر. خیلی خوشحال هستم امروز خدمت شما عزیزان رسیدم. فکر میکنم این اولین باری هست که در این جایگاه خدمت شما هستم؛ البته بعد از این که این ساختمان داشت ساخته میشد، خوب چندین بار آمدیم و رفتیم تا کارش تمام شد. بعد که اینجا شروع به کار کرد، فکر میکنم یکی دوبار خدمتتان رسیدم، منتهی نه در جایگاه استاد. باعث افتخار است که امروز در خدمت شما هستم.
البته همانطوری که میدانید، به بهانه اتمام دوره مرزبانی آقایون هست و پیمان مرزبانهای جدید که فکر میکنم سومین دوره بوده و انتخابی بودهاند. خوب، این خیلی خوب است که مرزبانی بعد از دو دوره که انجام شده، سومین دوره با انتخابات و با رأی شما عزیزان بوده. چون معمولاً ممکنه تا چند دوره نیروهایی که واجد شرایط مرزبانی هستند به حد نصاب نرسند و لازم باشد به صورت انتصابی باشد. ولی خوب، پیشرفت خیلی خوبی بوده. بهتون تبریک میگم.
در مورد دستور جلسه هفتگی، خوب وادی ششم هست که از اول هفته هم صحبت شده. حالا من سعی میکنم با احترام به دستور جلسه خیلی کوتاه صحبت کنم. بیشتر امروز میخواهیم راجع به مرزبانها صحبت کنیم؛ راجع به جایگاه، وظایفشان، نقاط ضعف یا نقاط قوت این جایگاه. هر کسی به نظر خودش هر مسئلهای که راجع به جایگاه مرزبانی میداند، راجع به آن صحبت کند. حتی شما عزیزان سعی کنید در مشارکتتان راجع به این مسائل صحبت کنید. نقطه قوتی اگر راجع به جایگاه میدانید، نقطه خالی اگر میبینید؛ مثلاً میبینید یک مرزبان فلان قسمت هم فلان کار را انجام میداد خیلی بهتر بود.
یا حتی راجع به خود اشخاص مرزبان؛ این نفرات که مرزبان بودهاند، چهارده ماه خدمت کردند. امروز در واقع در مشارکتها نتیجه عملکرد چهارده ماه خودشان را میخواهند ببینند. من مرزبان بودهام، چهارده ماه خدمت کردهام، به خاطر خودم. ولی امروز میخواهم در صحبتها نقاط قوتم را بفهمم که رویش تکیه کنم، نقاط ضعفی اگر داشتم بفهمم که در رفعش سعی و تلاش کنم.
در واقع از امروز به بعد این دوستان به عنوان مرزبان هستند. امروز به معنی این است که از این جایگاه فارغالتحصیل شدند. چرا ما امروز پیمانشان را بعد از چهارده ماه به آنها میدهیم؟ این مثل مدرک تحصیلی است که امروز از این جایگاه فارغالتحصیل شدهاند.
تا چند سال قبل، مرزبانی یک دوره که میتوانست استراحت کند، دوباره دوره بعد میتوانست انتخاب شود. ما کسانی را داشتهایم در کنگره ۶۰ در شعب مختلف که مرزبان شدهاند. از یه جایی به بعد آقای مهندس گفتند که فقط یک بار هر فرد میتواند در کنگره این جایگاه را تجربه کند. حتی کسانی که برگشت به اعتیاد کردند، آمدند کمیته انضباطی شدند و از نو شروع کردند، اگر قبل از این کار یک دوره مرزبانی یا حتی اگر یک دوره راهنمایی را گذراندهاند، دیگر بعد از این نمیتوانند. به دلیل این که این مثل یک دوره آموزشی است که همه ما میدانیم جایگاههای خدمت کنگره، جایگاه آموزش است.
خوب، اگر من آموزش میبینم، اگر این کلاسها مثلاً فرض کنید کلاس پنجم ابتدایی را گذراندهام، قبول شدهام، به من مدرک قبولی دادهاند، آیا من میروم درخواست کنم که یک بار دیگر بگذارید من کلاس پنجم را بخوانم؟ هیچ وقت این کار را نمیکنید. اصلاً شایسته نیست. چون من مطالب آن کلاس را آموزش دیدهام، یاد گرفتهام و نمره آوردهام. اگر بخواهم دوباره بگذرانم، وقت تلف کردن است. الان که یاد گرفتهام اتفاقاً باید بروم کلاس بالاتر، کلاس بعدی. به همین دلیل جایگاههای کنگره دارد به این سمت حرکت میکند که فقط یک دوره باشد.
مرزبانی الان این اتفاق افتاده. ایجنتی تقریباً داریم به این سمت حرکت میکنیم که آن نیروهای مناسب را اگر داشته باشیم، به همین سمت حرکت کنیم که یک دوره باشد. راهنمایی دارد همین اتفاق میافتد. یک زمانی بود شاید یک فرد سه دوره چهار ساله راهنما میشد. ولی امروز در بخش همسفران این کاملاً جا افتاده؛ یعنی یک فردی که دوره راهنمایی چهار سالهاش تمام میشود، یک درصد هم انتظار ندارد که حالا اجازه بدهند یک سال دیگر هم بماند، چهار سال دیگر بمانم. چون به صورت روتین دارد کار انجام میشود و دوره سر چهار سال به پایان میرسد. انشاءالله در قسمت آقایان هم این اتفاق میافتد. در راهنمای تازهواردین همین اتفاق میافتد. اینها همه نشانه ارتقاء جایگاه است، نشانه این است که کنگره رو به جلو در حال حرکت است، نشانه این است که خدا را شکر نیروهای مناسب را دارد تربیت میکند.
مثل عرضه و تقاضاست؛ ما در یک جایگاه وقتی سه نفر واجد شرایط داریم ولی پنج نفر را میخواهیم، خوب مجبوریم این سه نفر را بگذاریم. هرچی هم این سه نفر بگویند، به اصطلاح ناز کنند، ما مجبوریم نازشان را بخریم. یک زمانی کنگره به این صورت بود؛ راهنما نداشت.یک فردی اگر قبول میکرد راهنما شود، نه امتحانی بود، نه چیزی بود، میگفتند بفرمایید، خیلی هم خوش آمدید، شروع می کرد راهنمایی کردن؛ اصلاً خودش نه صفر کرده بود، نه تجربه داشت. ولی کمکم نیروهایش را آموزش داد. آقای مهندس از روز اول میگفتند: ما تو کنگره اگر میخواستیم معتاد ترک بدهیم، من درِ کنگره را می ببندم. من خودم آن روز متوجه نمیشدم معنی این حرف را؛ گفتم پس چیکار دارند میکنند؟ مگه ما معتاد نیستیم؟ مگه مصرفکننده نیستیم؟ خب داریم همین کار را میکنیم دیگه! ولی میگفتند: آن روز باید استاد پرورش بدهیم.
امروز داریم حاصل کاشتن آن بذر را که به صورت یک تفکر بود، میبینیم. حالا من جایگاه مرزبانی را عرض میکنم ولی در جایگاههای دیگر هم نگاه کنید، خودتان متوجه میشوید. ما اگر فکر کنیم در طول سال هشتصد تا هزار تا راهنما میخواهیم، دوازده هزار تا در امتحان راهنمایی شرکت میکنند؛ یعنی از هر دوازده نفر، یک نفر را کنگره میخواهد. امروز درست صد و هشتاد درجه نقطه مقابل آن روزی هست که من عرض میکنم خدمت شما.
در جایگاه مرزبانی هم به این صورت هست. خدا را شکر، آن جملهای که اول عرض کردم؛ که بعد از دو دوره اینجا به انتخابات رسیده، این خیلی خوبه. ما شعبی را داشتیم شاید چند سال شروع به کار کرده بودند، ده سال شروع به کار کرده بودند و هنوز به صورت انتخابی مرزبان نداشتند. همین الان هم داریم نمایندگیهایی که پنج نفر مرزبان میخواهند، یک نفر میآید! خب آنها یک مقدار ضعیفتر عمل کردند. خدا را شکر این اتفاق نیفتاده اینجا.
به همه مرزبانها تبریک میگم. جایگاه مرزبانی یک تعریفی داره و در نوشتارها آمده و همتون خوندید. میدانید بالاترین مقام اجرایی، نیروهای اجرایی نمایندگی لژیون مرزبانی هست؛ که در واقع ایجنت راهنمای آن لژیون هست. نقش اجرایی نداره، به عنوان بزرگتر، به عنوان راهنما. دیگه هممون راهنما رو تجربه کردیم تو لژیون.
این تعریفی هست که روی کاغذه. یک قسمتی از وظایف هر جایگاه، قوانین نانوشته آن جایگاه هست. طرف وقتی مرزبان میشه، میاد شرح وظایف رو امتحان میده؛ یعنی از روی کاغذ نمره قبولی آورده. خب، توسط شما هم انتخاب شده؛ یعنی فرد مورد اعتمادی برای این جایگاه بوده، تشخیص دادید که مناسب این کار هست، ابزار این کار رو داره، روابط عمومی رو داره، دست و پا داره برای این کار و آپشنهایی که مورد نظر شما بوده که بهش رأی دادید.
ولی روزی که شروع میکنه به کار مرزبانی، با چالشهایی مواجه میشه که توی هیچکدوم از این قوانین نوشته نشده. دقیقاً آن قسمتی که ما میگیم هر جایگاهی یک آموزشی داره، همین است. خیلی از مرزبانها از این چالش فرار میکنند، در صورتی که حالا ما در پیام سفر دوم هم میخونیم که باید فرد پخته و صیقل داده بشود.
چهجوری پخته میشه؟ پخته شدن فرض کنید مثلاً یک تکه آهن؛ کار سادهای هست؟ چند بار باید بره تو کوره، دوباره باید چکش بخوره، بره تو آب یخ... صیقل داده شدن چقدر مشکله، چقدر فعالیت دردناکیه! ما اگر نگاه کنیم، تمام آموزشهایی که ما انسانها تو هر مقطعی آموزش میبینیم، این توأم با سختیه، توأم با رنجه. هیچ وقت توأم با شادی و لذت و جوری که آب تو دلمون تکون نخوره نیست.
بنابراین وقتی یک جایگاهی ما رو انتخاب میکنه باید این رو ما به خودمون بقبولونیم که یک سختیهایی داره. اگر اون سختیها رو تونستیم بگذرونیم، به آن ارتقاء میرسیم، آموزش آن جایگاه رو میبینیم.
با سفر اول مقایسه کنید؛ تو سفر اول کدوم قسمت سفر هست که جسم ساخته میشه؟ اون ساعتهایی که شما به وعده بعدی نزدیک شدی و اصطلاحاً داره خماری به شما فشار میاره، اونجا بدن داره ساخته میشه. توی تمام جایگاه خدمت هم همینطوره. حتی جایگاه راهنمایی هم همینه. تمام جایگاههای خدمتی ما وقتی وارد بشیم، وارد عمل آن کار بشیم، با چالشهایی روبهرو میشیم.
اول هست که بهش برمیخوریم؛ باید تفکر کنیم و راهحل رو پیدا کنیم. اون کلیدش رو باید پیدا کنیم. اگر این مرحله رو بگذرونیم، دوره لذتبخشی برامون میشه.
حالا دوستانی که تشریف میارن برای پیمان، من خواهش میکنم راجع به این مسئله حتماً صحبت کنید؛ راجع به قسمتهای سخت و قسمتهای لذتبخشی که در این دوره چهارده ماه تجربه کردید. حتماً صحبت کنید. خیلی کتابی صحبت نکنید؛ اینه که به درد همه میخوره.
خیلیها از کاندید شدن مرزبانی میترسن، خیلیها فکر میکنن کار سخته. خب، سخته؛ ولی لذتهاش رو نمیبینن. راجع به لذتها صحبت کنید؛ شما که دوره مرزبانیتون تموم شده، راجع به اون لذتها صحبت کنید.
هر جایگاهی که سختتره، بسیار بسیار لذتبخشتره. حالا راجع بهش من خیلی حرف نمیزنم که وقت جلسه هم خیلی گرفته نشه. حالا دوستان ترجیحاً اگر راجع به جایگاه و افراد مرزبان صحبت کنید در مشارکتهاتون، خیلی بیشتر به درد دوستان میخوره.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردین، از همه شما متشکرم.
تایپ :مسافر عبدالله
تنظیم:مسافر محمدحسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
67