English Version
This Site Is Available In English

تکامل عقل آرامش درون را برای ما به ارمغان می آورد

تکامل عقل آرامش درون را  برای ما به ارمغان  می آورد

هفدهمین جلسه از دوره شصت و هشتم کارگاه‌های آموزشی و خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی ابن‌سینا با استادی مسافرابراهیم  و نگهبانی مسافر موسی و دبیری مسافرعبدالله و با دستورجلسه(  وادی ششم و تاثیر آن روی من  ) در روز  دوشنبه 27مرداد ماه۱۴۰۴  راس ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد.

 

سلام دوستان ابراهیم هستم مسافر
از نگهبان محترم ،دبیر و ایجنت محترم و همچنین گروه مرزبانی وتمام پیشکسوتان تشکر می کنم که این فرصت رو به من دادند تا این جایگاه رو تجربه کنم و بستر فراهم شد تا من و بقیه در کنگره حضور پیدا کنیم تا بتوانیم مشکلاتمان را حل کنیم و بیشتر فکر کنیم و در راه تکامل قدم برداریم ، تکامل عقل چیزی که برای ما به ارمغان  می آورد ، آرامش درون است ،و ما همگی دنبال آرامش هستیم که به واسطه اعتیاد و ضد ارزش ها ، وبا همدستی بزرگترین دشمن خودمان که جهل و نادانی خودمان است یک سری کارها انجام دهم که ، که حالم خراب بشه، و باز هم خدا را شکر  می کنم که کنگره شصت بودم که بتوانم آموزش بگیرم . خب وادی ششم که وادی عقل است ، واژه عقل از عقال گرفته شده و در واقع یک حلقه است که در بینی شتر انداخته می شود و به هر طرف که می کشیدند شتر به آن طرف حرکت می کرد ، و مسیر درست تعیین می شد ، یکی از اعضای صور پنهان عقل است ، جناب مهندس می فرماید عقل فقط تصمیم های درست می گیرد ، ما یک عقل کل داریم که خداوند است ، و یک مثالی هم در وادی آورده است که می گوید وجود ما مثل ، یک کلبه می ماند که یک پنجره و روزنه دارد ، و به خاطر اشتباهاتی که من کردم ، مثلا منقلی روشن کردم ، دودی راه انداختم ، این پنجره تیره و تار شده ، و نور کمتری می آید و اتاق تاریک شده ، و من وقتی به دنبال چیزی هستم به هدفم نمی رسم ، چون مثلا دنبال سوزن می گردم ، ولی چون تاریک است دستم را فرو می برم ولی چون تاریک است سوزن در دستم فرو می رود ، و درد می کشم ، همان اتفاقی که در زندگی ما هم می افتد . خب من اشتباهاتی در زندگی خودم کردم که باعث شده این دریچه و روزنه عقل تیره و تار بشود و نور که همان فرمان عقل است کمتر بیاید و انگار من در تاریکی تصمیم می گیرم ، به خاطر همین موضوع است که   می گویند در سفر اول تصمیم های بزرگ نگیرید ، طلاق ندهید ،ازدواج نکنید ، معامله بزرگ نکنید ، خرید و فروش نکنید ، تغییر شغل ندهید ، و تصمیم های بزرگ نگیرید چون ممکن است به خاطر همان تاریکی تصمیم غلط بگیرید و دچار مشکلات بزرگ شوید ، اما من از آن نور عقل به دور هستم و برای این که بتوانم به این هدف برسم باید تزکیه و پالایش کنم ، تصفیه و تزکیه کنم ،و باید تسویه هم کنم ،  تصفیه یعنی همان آب گند آب را صاف کردن ،تسویه هم یعنی پر کردن چاله چوله ها و حساب ها را صاف کردن ، خب اگر در کنگره من به فرمان عقل دسترسی ندارم ، از چه چیزی می توانم استفاده کنم اول از همه ، حرمت کنگره شصت است ، که در مورد قضاوت کردن ، تجسس کردن ، غیبت کردن، مراقبت از وسایل است و همه اینها جزو فرمان عقل است ، حرمت اولین فرمان عقلی است که اگر بتوانم انجامش دهم خیلی جلو می افتم ، و بعد فرامین راهنما است ، فرامین راهنما را اگر من بتوانم انجام دهم ، در واقع من دارم با یک دستمال تمیز آن پنجره را پاک می کنم ، و هر روزمی بینم که اتاقم روشن تر است ، و تصمیمات بهتری می توانم بگیرم ، تااین که آن پنجره تمیزو تمیز تر شود ومن هر تصمیمی که گرفتم ، به هدف نهایی می رسد و به حال خوب می رسم . سنگ بزرگ نشانه نزدن است ، ما در کنگره به قدم های خیلی بزرگ اعتقادی نداریم ، و می گوییم سفر هزار فرسنگی با اولین قدم شروع می شود، یعنی چه ؟ یعنی این که اگر من می خواهم کاری انجام دهم لازم نیست همان روز اول، به نقطه آخر برسم و به صد برسم ، همین که استارت را بزنم و شروع کنم به حرکت کردن ، و حرکات کوچک انجام دهم ، مثل پوشیدن پیراهن سفید برای سفر اولی که حال خوبی ندارد ، یا اصلاح کردن و مرتب بودن ،یک حرکت باید انجام دهی که در مسیر رهایی باشد ، و این حرکت وقتی ادامه دار باشد، یواش یواش به حال خوب می رسیم ، در یک سری ان جی او ها مسافر وقتی وارد جلسه می شود باید مواد را قطع کرده باشد ، اما کنگره شصت می گوید ده ماه حد اقل باید به یک سفر اولی مهلت داده شود تا سفر کند ، و به مرور زمان حالش را خوب کند، گاهی وقت ها رهجو می آید و می گوید با وجود شروع سفر اما بعد از یکی دو ماه حالم خوب نیست ، دلیل چیست؟؟ پاسخ این است که تو نیامده ای که یکباره حالت را خوب کنی ، سالها حالت خراب بوده و الآن آمده ای که به مرور و پله پله حالت را خوب کنی ،در یک سری پله ها تو در لایه های درونی خودت فرو رفته ای، یکی از دوستان که خیلی خوب سفرمی کرد ، به شش هفت ماه سفر رسید و همزمان پسرش دانشجو بود ، و دخترش ازدواج کرده بود و بعد از این مدت حالش به هم ریخت و با او صحبت کردیم ، به ما گفت می دانی چه شده ؟؟ و توضیح داد در زمان مجردی ، من اشتباهی کردم و به یک نفر یک خیانتی کردم ، و بعدش هم دچار اعتیاد شدم ،الان قیافه آن شخص جلو چشمان من می آید و حال مرا خراب می کند ،یعنی این مشکل مربوط به 30 سال پیش بوده و حل نشده ، و زیر دوا و قرص دفن شده بود و الان بعد از 30 سال سر باز کرده ، و آن تصویر بالا آمده و آن گره حل نشده باقی مانده ، و این خوب است که این مشکل بالا آمده ، چون می داند الآن ماهیت آن گره چیست , از راهنما کمک گرفت و گره را باز کرد ، خب پس ما نتیجه می گیریم که فرمان عقل دور از دسترس نیست ؛ و اگر می خواهم حالم خوب شود باید به فرمان عقل برسم ، نا امید نباشم ، در امتحانات زندگی با قدرت شرکت کنم و برای خوب شدن حالم در امتحانات کنگره که شبیه امتحانات زندگی است حضور داشته باشم  ،چون همین شرکت کردن یک حرکت به سمت فرمان عقل است ، و باید خدا را بابت حضور در این امتحانات شکر گزار باشم فارق از هر نتیجه ای که رخ دهد ، تشکر از این که به صحبت های من گوش دادید .

 

تنظیم و تایپ: مسافر احسان لژیون بیست و یکم
عکس: مرزبان خبری
نگارنده: مسافر اسماعیل لژیون بیست و یکم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .