جلسه هشتم از دوره نوزدهم از سری کارگاههای آموزشی خصوص کنگره ۶۰ نمایندگی قیدار با استادی مسافر علی با نگهبانی مسافر حسن با دبیری مسافر سعید با دستور جلسه" وادی ششم و تاثیر آن بر روی من" سهشنبه ۲۸ مرداد ماه سال ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان علی هستم یک مسافر، خدای خود را سپاسگزارم که یکبار دیگر اذن حضور در کنگره را عنایت فرمود تا در کنار دوستان از آموزشهای کنگره برخوردار شوم. از لژیون مرزبانی و ایجنت محترم و لژیون اوتی و نشریات و همه کسانی که اجازه دادند در این جایگاه باشم و خدمت کنم کمال تشکر و قدردانی را دارم.
دستور جلسه امروز ما وادی ششم و تاثیر آن بر روی من است. سرفصل وادی ششم به ما میگوید : حکم عقل را در قالب یک فرمانده کاملاً اجرا نماییم. دوستان عقل یک ودیعه بسیار مهم خداوند است که در وجود انسانها نهاده شده است. خداوند وجود فرشتهها را از عقل قرار داده است. در وجود انسانها عقل و غریزه قرار داده است. ولی خداوند در وجود حیوانات فقط غریزه قرار داده است. به همین دلیل است که انسان اشرف مخلوقات است. اگر کسی عقل و خردش بر غریزهاش پیروز شود، عقل یک نیرویی به نام غریزه در استخدام خود دارد که به او در راه رسیدن به کمال انسانیت کمک میکند. مثلاً کسی مانند پیامبر که مقامش از فرشتهها هم بالاتر بود. ولی خدا نکند، کسی غریزهاش بر عقلش پیروز شود، مانند ببری میشود که عقل دارد، حالا فکر کنید این ببر چه کارهایی میکند!؟
عقل به راستی و درستی حکم میکند. هیچ چیز منفی در عقل وجود ندارد. عقل کل، مانند خورشید بر تمام هستی میتابد و نور و انرژی میرساند. عقل قابل مشاهده نیست و از گوشت، استخوان و پوست نیست که اگر از این چیزها تشکیل شده بود با مرگ از بین میرفت. ما نمیدانیم جوهره عقل از چیست؟
مخالف و ضد عقل نفس است. معادل فارسی عقل همان خرد است. انسان برای فرمانروایی عقل باید از سه مرحله نفس بگذرد. یک نفس اماره که بالاترین نفس در حیوانات و پایینترین نفس در انسانها است همه میدانید! نفس اماره یعنی نفس امر کننده که فقط به خودش فکر میکند و میخواهد خواستههایش را به هر قیمتی بدست آورد. دومی نفس لوامه یا همان نفس سرزنش کننده است. وقتی که انسان کار بدی را انجام میدهد پشیمان میشود و خود را سرزنش و مواخذه میکند مرحله سوم، نفس مطمئنه است یعنی انسان به مرحله اطمینان و آرامش میرسد. هیچ کار بدی انجام نمیدهد. اصلاً به گناه و کارهای ضد ارزشی فکر هم نمیکند. فقط به کارهای درست و ارزشی فکر میکند و آنها را انجام میدهد. این مرحله، مرحله فرمانروایی عقل است.
نفس مطمئنه یا فرمانروایی عقل در همه کارها باهم هماهنگ و برابر نیستند، مثلاً انسانی ممکن است در مواد مخدر به نفس مطمئنه برسد، ولی در انجام دادن کاری مثل معامله و خرید و فروش در نفس اماره باشد یعنی مواد مخدر را کاملاً میشناسد و به ضرر و بدی مواد مخدر و مصرف آن پی برده و دیگر هرگز مصرف نمیکند. ولی در معامله و خرید و فروش، کم فروشی یا حیله بکند. از اینکه به حرفهای من گوش دادید از همه شما دوستان عزیز تشکر میکنم.
تنظیم و ارسال: مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
39