English Version
This Site Is Available In English

عقل، فرماندهی در مسیر رهایی و درمان

عقل، فرماندهی در مسیر رهایی و درمان

سومین جلسه از دوره سوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی امیرکبیر، با استادی مسافر علی، نگهبانی مسافر على و دبیری مسافر مجتبى با دستور جلسه «وادی ششم و تاثیر آن روی من» دوشنبه 27 مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، علی هستم، یک مسافر.
خداوند را شاکرم که امروز افتخاری نصیب من شد تا در جمع شما باشم و بتوانیم با یکدیگر مبحثی را آغاز کنیم. همچنین از آموزش‌ها و آموخته‌های خود، نکاتی را که برداشت کرده‌ایم، با هم در میان بگذاریم.

سپاسگزاریم از جناب آقای مهندس، بنیان‌ محترم، و خانواده گرامی ایشان که بستری مناسب فراهم نمودند تا من و شما بتوانیم در صلح و آرامش زندگی کنیم، آموزش بگیریم و آموزش دهیم.
حضور در این جمع افتخاری است برای ما و آرزو دارم سفر اولی‌هایی که در این نمایندگی حضور دارند، بتوانند با استمرار در جلسات به آرامش و رهایی برسند و در صلح و آرامش، خود و خانواده‌شان را هدایت و راهنمایی کنند.

بکوشیم که همگی به عنوان اعضای یک خانواده، جایگاهی امن در این نمایندگی ایجاد کنیم تا هر کس که وارد می‌شود، در امنیت کامل به درمان و رهایی دست یابد.

با کسب اجازه از دبیر و نگهبان محترم، همچنین خدمت دوستان سفر اولی، سفر دومی، راهنمایان عزیز و استادان خودم عرض می‌کنم: همان‌طور که دبیر محترم انجمن اعلام فرمودند، دستور جلسه امروز «وادی ششم» است، یعنی «حکم عقل در قالب فرمانده را اجرا کنیم».
ما در کنگره آموخته‌ایم که برای کاربردی کردن هر آموزش، به دو چیز نیاز داریم: یکی بستر مناسب و دیگری ابزار.

خوشبختانه بستر مناسب همین مکان (نمایندگی کنگره) است که بر مبنای اخلاق‌محوری بنا شده است. زیرا می‌گویند هر جا اخلاق نباشد، فساد به‌ناچار شکل خواهد گرفت. پس این مکان الگویی از اخلاق است.
ابزار مناسب نیز همان راهنمایان عزیز، دیده‌بانان گرامی و زحمات آقای مهندس و خانواده ایشان است که بدون هیچ کم و کاستی در اختیار ما قرار گرفته است.

الگوی کنگره بر سه اصل استوار است: عدالت، عمل سالم و معرفت. اصلی‌ترین پایه، معرفت است؛ یعنی شناخت. اگر ما به شناخت نرسیم، حتی نمی‌توانیم وادی‌ها را به‌درستی درک و اجرا کنیم.
همان‌طور که یکی از استادان فرمودند: اگر مفهوم را دقیق تعریف کنیم، آنگاه سخن ما حساب‌شده خواهد بود و می‌توانیم بر اساس آن عمل کنیم. در غیر این صورت، سخن ما صرفاً تقلید و بی‌پایه خواهد بود.

برای نمونه، اگر بخواهیم بستنی بسازیم، تنها داشتن مواد اولیه مثل شیر و خامه کافی نیست. نیازمند علم و فن نیز هستیم. همین‌طور، درک وادی‌ها هم نیازمند علم و معرفت است.

از آغاز خلقت، مشکل عقل همیشه وجود داشته است. فیلسوفان یونان و مکاتب مختلف تلاش کرده‌اند تعریفی از عقل ارائه دهند، اما بسیاری از آنها نتوانسته‌اند عقل را به‌گونه‌ای ساده و کاربردی معرفی کنند.
برخی عقل را به حیوانات تشبیه می‌کردند، مثل «عقل روباهی» یا «عقل شغالی»، اما به‌تدریج نگاه علمی‌تر شد.

عقل ابزار تفکر نیست، بلکه حقیقتی درونی است. اگر بتوانیم از آن درست استفاده کنیم، برخوردار از عقل سلیم خواهیم شد. در وادی ششم نیز آمده است: «عقل ابزار تفکر نیست؛ بلکه فرماندهی است که در تمام جنبه‌های زندگی به‌کار گرفته می‌شود.»

بزرگ‌ترین آسیبی که اعتیاد به انسان می‌زند، همین آسیب به عقل است. مغز همه انسان‌ها یکسان است، اما عقل که جنبه درونی دارد، در اثر اعتیاد صدمه می‌بیند. به همین دلیل در درمان تأکید می‌شود فرد باید خود را در اختیار راهنما قرار دهد و تابع او باشد.

بنده با وجود موقعیت‌های مختلف در زندگی و حتی تدریس در دانشگاه، اگر آقای رضا ترابخانی و لژیون نبودند، هرگز به درمان نمی‌رسیدم. اهمیت لژیون‌ها همین است؛ جایی امن و اخلاق‌محور که می‌توانیم مسائل و تجربه‌های شخصی را صادقانه با دیگران در میان بگذاریم و از یکدیگر بیاموزیم.

مسئولیت عقل، هدایت ماست. برای استفاده درست از عقل باید نفس را بشناسیم؛ نفس امّاره، لوّامه و مطمئنه. اعتیاد اختیار را از انسان می‌گیرد و انسان را تابع نفس امّاره می‌سازد. عقل سالم و عقل ناسالم از همین‌جا شکل می‌گیرند.

همچنین حس، جایگاه مهمی در جهان‌بینی دارد. حس آلوده، مانع تفکر سالم می‌شود. باید حسمان را نسبت به محیط، خانواده و حتی طبیعت اصلاح کنیم.

اگر عقل فرمانی می‌دهد، باید همان لحظه عمل کنیم. برای مثال، عقل می‌گوید «زباله را بیرون ببر»، و اگر عمل نکنیم، خانه دچار مشکل می‌شود. یا عقل می‌گوید «برای جلسه به‌موقع برو»؛ اگر توجه نکنیم، به دیگران بی‌احترامی می‌شود.

که فرمان عقل را باید بی‌درنگ اجرا کرد. حتی در امور روزمره، اگر خانواده چیزی بخواهند، باید همان لحظه عمل کرد. این یعنی عقل فرمانده است و ما باید فرمان‌بردار باشیم.

به تعبیر زیبایی گفته شده است: «اگر ما باور کنیم، همان باور یاور ما خواهد شد.» بنابراین باید در جلسات حضور مداوم داشته باشیم و مطیع راهنما باشیم. راهنما کسی است که این مسیر را پیموده و تجربه کرده است. ماندگاری او ارزشمند است و ما نیز باید از او پیروی کنیم تا به درمان برسیم.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .