English Version
This Site Is Available In English

بخشش: فهم عمیق و نقطه تحمل

بخشش: فهم عمیق و نقطه تحمل

ششمین جلسه از دوره دوم لژیون سردار نمایندگی صبا با استادی راهنما مسافر محمد‌حسین، نگهبانی مسافر رامین و دبیری مسافر اسماعیل با دستور  جلسه «وادی ششم( حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملا اجرا نماییم) و تاثیر آن روی‌ من» دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۹:۳۰ آغاز به کارکرد

سخنان استاد:

سلام دوستان، محمدحسین هستم مسافر؛ خدا را شکر می‌کنم که امروز دوباره توانستم در لژیون سردار یک خدمت کوچک انجام داده و شرکت نمایم. من همیشه خودم را خیلی مدیون لژیون سردار می‌دانم چون پایه و اساس زندگی مرا عوض کرد. اعتقاد دارم که اگر یک نمایندگی بخواهد قوی بشود و آموزش درست جریان پیدا کند حتماً نیاز به یک لژیون سردار قوی دارد. چون ما در جهان مادی زندگی می‌کنیم و اینجا بیشترین چیزی که به چشم می آید، " پول" است. در حقیقت پول در صور آشکار معادل انرژی در صور پنهان است وقتی باشد حرکت و تغییر اتفاق می‌افتد. در صحبت‌های آقای مهندس و استاد امین هم همیشه از مسائل مالی گفته شده است. آقای مهندس خودشان گرفتاری‌های مالی زیادی داشتند ولی پایه‌های مالی کنگره را تقویت کردند چون می‌دانستند مسئله مالی بسیار مهم است و استاد سردار روی این موضوع تاکید دارند.

زمانی که تازه وارد کنگره شده بودم اوضاع مالی‌خیلی خرابی داشتم. در آن زمان لژیون سردار را "لژیون مالی" می‌گفتند. بچه‌ها می‌رفتند بالا و اعداد بزرگی مثل چهار میلیون یا بیشتر اعلام می‌کردند. من در ذهنم می‌گفتم این پول‌ها را از کجا می‌آورند؟! ولی بعدها فهمیدم اصل ماجرا این است که لژیون سردار مخصوص کسانی است که مشکل مالی دارند چون گره مالی باید همان‌جا در لژیون سردار باز شود اتفاقاً کسی که در تنگنای مالی است باید زودتر اقدام کند.

موضوع "بخشش" هم اصلاً به اندازه‌اش نیست؛ بستگی دارد به آن چیزی که داری. یکی شاید فقط هزار تومن داشته باشد ولی همان را ببخشد و این یعنی فهم عمیق؛ یکی دیگر هم صدها میلیارد دارد ولی صد میلیون می‌بخشد، این‌ها قابل مقایسه نیستند. مهم این است که بخشش با حس و فهم همراه باشد. نکته دیگر هم این که بخشش و ماندن در لژیون سردار نیاز به نقطه‌تحمل دارد چون بعضی وقت‌ها آدم جوگیر می‌شود و عدد بزرگی در گلریزان اعلام می‌کند ولی وقتی نقطه‌تحمل نباشد ممکن است بعدا پشیمان بشود مثل تجربه‌ای که خودم درمورد "نقطه تحمل" داشتم؛ یک روز در جلسه درباره نقطه‌تحمل  کلی صحبت کرده بودم و بعد از جلسه در حال رانندگی یکی جلوی ماشینم پیچید؛ من‌ هم اول لبخند زدم و رد شدم ولی چند دقیقه بعد دیدم با عصبانیت دارم فرمان ماشین را فشار می‌دهم! آن‌جا فهمیدم هنوز باید روی نقطه‌تحمل خودم خیلی کار بکنم. بطور کلی همه رشد شخصی من در لژیون سردار اتفاق افتاده است؛ از صفر تا هر چیزی که الان دارم. بعضی وقت‌ها برایم خیلی عجیب و غیرقابل‌باور است ولی می‌دانم وعده خداوند دروغ نیست. فقط انسان باید به آن نقطه برسد؛ هرچند سختی دارد و تا زمانیکه متوجه بشود هم خودش اذیت می‌شود و هم دیگران. ممنون که به صحبت‌هام گوش کردید.

عکس: مسافر رضا
تایپ: مسافر مهدی
ویرایش وارسال: مسافر حیدررضا
خدمتگزاران سایت نمایندگی صبا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .